خانم شیرازی کارشناس و مبلغ دینی در گفتگو با خبرنگار معارف خبرگزاری شبستان و در تبیین مهمترین بعد از ابعاد شخصیتی حضرت ام البنین سلام الله علیها گفت: تربیت ولایی یکی از اصول مهم تربیت اسلامی است که ائمه اطهار علیهم السلام بسیار بر آن دقت و تاکید داشته اند و نکات و فرمول هایی در این رابطه خطاب به والدین بیان فرموده اند از جمله امام سجاد علیه السلام با توجه به این که حضرت بسیاری از آموزه های معرفتی، اعتقادی و .. را در غالب دعا بیان می فرمودند، ملاحضات و آموزه های قابل توجهی نیز در این زمینه دارند. لذا این نوع خاص از تربیت بسیار مد نظر اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بوده است و حضرت ام البنین سلام الله علیها فرزندان خود را بر اساس تربیت ولایی تربیت کرد که نمود و تجلی آن به وضوح در کربلا مشخص می شود.
وی افزود: زیاتنامه ای از امام صادق علیه السلام در مفاتیح الجنان و در زیارت حضرت اباالفضل علیه السلام ذکر شده که نمونه این زیارتنامه در رابطه با سایر امامزادگان شاید وجود نداشته باشد. هرچند به طور کلی ما تنها دو مورد زیارتنامه منصوب به معصوم برای امامزادگان داریم که یکی در رابطه با حضرت معصومه سلام الله علیها و به نقل از حضرت امام رضا علیه السلام است و دیگری دررابطه با حضرت ابالفضل علیه السلام که امام صادق علیه السلام آن را نقل فرموده اند و تنها همین دو مورد است.
این کارشناس دینی در تبیین و تشریح کلمات حضرت صادق آل محمد صل الله علیه وآله خطاب به عموی بزرگوارشان حضرت ابالفضل سلام الله علیه گفت: امام صادق علیه السلام در زیارت حضرت ابالفضل علیه السلام می فرمایند: « اشهد لک بالتسلیم و التصدیق و الوفاء و النصیحه لخلف الرسول ... » یعنی 4 مولفه را در رابطه با حضرت ابالفضل علیه السلام ذکر می کنند که ایشان نسبت به امام حسین علیه السلام این 4 عنصر و 4 مولفه را که ناشی از تربیت ولایی آن بزرگوار بوده داشته اند. و آن 4 مولفه عبارتند از « تسلیم» «تصدیق» «وفا» و «نصیحت» .
شیرازی خاطرنشان کرد: تسلیم ولی خدا شدن نشانه معرفت است. انسان تا معرفت نداشته باشد تسلیم ولی خدا نخواهد بود. اما این معرفت از کجا ناشی می شود؟ طبیعتا آموخته ای از آموزه های مادر است. در تاریخ ذکر است که حضرت ام البنین سلام الله علیها هنگامی که سفره غذا را آماده می کردند ابتدا برای فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها غذا آماده می کردند سپس به فرزندان خود غذا می دادند و این یعنی برتر دانستن فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها بر فرزندان خود . چرا که حضرت ام البنین ، دختر پیامبر اسلام صل الله علیه وآله را ولی الله خود و فرزندان خود می دانست و نمود این رفتار و برتری و فضیلت دادن فرزندان، را در کربلا به وضوح می توان دید.
وی در ادامه تصریح کرد: تغییر نام ام البنین سلام الله علیها نیز نمونه دیگری از عظمت شخصیت این بانوی زرگ است. چون نام ایشان فاطمه بود و هر گاه حضرت امیرالمومنین او را صدا می زدند گویا فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها ناراحت می شدند. از این رو بانو ام البنین علیها السلام خود به امیرالمومنین پیشنهاد می کنند که مرا فاطمه صدا نزنید چرا که وقتی نام مرا صدا می زنید من در چهره فرزندان فاطمه سلام الله علیها دگرگونی می بینم و از آن پس معروف به ام البنین شد و این در حالیست که هیچ یک از این نوع رفتارها، احترام ها و ابراز ارادتهای عملی نسبت به حضرت زهرا سلام الله علیها که ام البنین ایشان را ولی خود می دانست، از دید بچه ها پنهان نمی ماند.
این مدرس حوزه و دانشگاه در تشریح میزان معرفت و ادب حضرت ام البنین سلام الله علیها افزود: حتی کار به جایی رسید که تاریخ نقل می کند که ام البنین به فرزندان خود آموخته بود که حسنین علیهما السلام را با واژه «یا اخاه » خطاب نکنید بلکه آنها را «سیدی و مولای» خطاب کنید یعنی امام حسن و امام حسین علیهما االسلام را مولای خود و مولای فرزندان خود می دانستند. و تاریخ شاهد است که فرزندان ام البنین در طول حیات خود حتی یک بار حسنسن علیهما السلام را برادر خطاب نکردند مگر در ظهرروز عاشورا که عباس فرزند رشید ام البنین هنگام شهادت امام حسین علیهه السلام را با واژه «یا اخاه» صدا زد.
وی یادآور شد: این همه نشان از تربیت ولایی حضرت ابالفضل علیه السلام دارد. تسلیم او در برابر ولی خدا، ناشی از معرفت است و این معرفت را مادر به فرزند می آموزد. پس از تسلیم، مرحله تصدیق مطرح می شود. باید توجه داشت که تسلیم و تصدیق ولی خدا، کم مرتبه و کم مرحله ای نیست. بلکه انسان می بایست به اوج معرفت و شناخت رسیده باشد تا بداند و درک کند که امام، « ولی الله» «خلیفه الله» و «باب الله» است و بتواند آن را تصدیق کند.
کارشناس امور دینی در ادامه در توضیح مفهوم واژه « وفا » و «وفاداری» حضرت عباس علیه السلام که حضرت صادق آل محمد صل الله علیه وآله برای ایشان بکار برده است گقت: تا لحظه آخر در کنار کسی ماندن را وفا می نامند و حضرت عباس نمونه بارز این موضوع است تا جایی که وقتی ماجرای امان نامه پیش آمد آن حضرت حتی از بیان آن و پاسخ به امام حسین علیه السلام که از محتوای نامه عمر سعد سوال کردند، شرک داشت و آنگاه که متوجه شد حضرت اباعبدالله علیه السلام فرموده است که من بیعت خود را از شما برداشتم، بسیار ناراحت شدند. این نوع رفتار نیز ناشی از همان تربیت ولایی است که ایشان تا لحظه آخر حاضر نشد دست از ولی خدا و امام خود بردارد و در آسایش و آرامش زندگی کند چرا که اگر به این درخواست پاسخ مثبت می داد مسلما بهترین زندگی، بهترین خانه ، بهترین امکانات و .... در اختیار ایشان قرار می گرفت.
شیرازی واژه «نصح» و «نصیحت» را به معنای دلسوزی دانست و گفت: گاه انسان کاری را از روی تکلیف و تکلف و به سختی انجام می دهد. به عبارت دیگر مجبور است که عملی را انجام دهد. اما حضرت ابالفضل علیه السلام از روی تکلیف و تکلف این کار را انجام نداد چرا که امام صادق علیه السلام به عنوان یک ولی خدا و معصوم شهادت می دهند که « اشهد لک ..» من شهادت می دهم که تو با دلسوزی و با رغبت خاطر در کنار امام زمانت و ولی خدا بودی نه از روی اکراه.
وی تاکید کرد: این چهار مقام، مقامات بسیار بلندی است که باعث شد صادق آل محمد صل الله علیه وآله بفرماید که تمام شهدا در روز قیامت به حال عمویم عباس علیه السلام غبطه می خورند. این مقام در قیامت تجلی مقامی است که اصل آن در همین دنیا به دست آمده است و امیدواریم حضرت عباس علیه السلام با لطف و کرامت خود، مادر بزرگوار خود را بیش از پیش به جامعه ما بشناساند چرا که این بانوی فاضله، نمونه و الگوی کاملی برای زنان ما هستند.
پایان پیام/
نظر شما