به گزارش خبرنگار حوزه مهدویت خبرگزاری شبستان، کتاب "گفتگویی که به عشق انجامید" به طرح و پاسخ به سؤالات پیرامون حضرت صاحب الامر(عج) در قالب داستانی جالب پرداخته است.
شناخت امام زمان(عج) چه ضرورتی دارد؟، در غیبت کبری چه باید کرد؟، آیا اصلا در قرآن از حضرت مهدی(عج) اشاره شده؟در دیگر ادیان چطور؟، تفاوت نظر شیعه و سنی در مورد امام زمان(عج)چگونه است؟، آیا امام زمان(عج) گردن مرا می زند؟، امام زمان چگونه بر امکانات پیشرفته غلبه می کنند؟، شباهت امام زمان(عج) به انبیاء و امامان چیست؟، چرا برای ظهور امام زمان(عج) دعا می کنیم؟ و آیا باید برای تعجیل در فرج گناه کنیم؟ از جمله سوالات مطرح در این کتاب است.
در بخشی از این کتاب آمده است:
"اگر او امام ماست، آخه نباید اونو بشناسیم؟ به او اظهار محبت کنیم؟ با او همراهی کنیم، با او حرفی بزنیم، با او ارتباط روحی و معنوی برقرار کنیم؟
چقدر ما بی انصافیم! واقعا اگه پدر ما به مسافرت طولانی بره، ما اونو بکلی فراموش میکنیم و طوری رفتار میکنیم که انگار نه انگار پدری داشتیم؟یا اینکه به یاد او، پیگیر کار او و در پی کسب اطلاعاتی در موردش و ایجاد ارتباطی با او هستیم.
بالاخره هرچه فکر میکردم او امام ماست، ما خیلی در حق اش کوتاهی کرده ایم. این بود که آرام نمی گرفتم و به دنبال کسی می گشتم که بتواند عطش مرا نسبت به این معما فرو بنشاند و سوالاتم را پاسخ دهد.
روزی در یک کتاب دعا، جمله ای به چشمم خورد که براین بسیار جالب بود: "اللهم عرفنی نفسک..." خدایا خودت رو به من معرفی کن که اگه تو رو نشناسم، رسول تورو هم نمی تونم بشناسم، خدایا رسولت تورو به من معرفی کن که اگه رسولت رو نشناسم، حجت تو رو هم نمی تونم بشناسم، خدایا حجت خود رو به من بشناسون که اگه اون رو نشناسم گمراه می شم.
خیلی برام جالب بود، با خودم گفتم: باید این دعا رو بعد هر نماز و گاهی در دعاهایم بخوانم تا خدا یاریم کنه: شاید امام زمان مو بشناسم و ابهامات و سوالاتم به علم و روشنی مبدل بشه."
شایان ذکر است، "گفتگویی که به عشق انجامید" نوشته حجت الاسلام مهدی عدالتیان در 144 صفحه و 3 هزار نسخه ازسوی انتشارات دکلمه گران روانه بازار نشر شد.
پایان پیام/
نظر شما