پیروزی و انتقام از دشمنان در دوران رجعت

خبرگزاری شبستان: امام صادق(ع) درباره ردّ کسی که رجعت را انکار می‌کند؛ فرمود: همانا خداوند فرموده است: و روزی که از هر قومی یک دسته را که تکذیب آیات ما می‌کنند، برمی‌انگیزیم و آن‌ها بازداشته خواهند شد.

خبرگزاری شبستان: سی امین شماره از سلسله یادداشت های "یک آیه یک حدیث از مهدویت" به قلم حجت الاسلام مرتضی عبدی چاری، پژوهشگر پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی به معرفی آیات رجعت در هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) می پردازد.
آیه: أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ: آیا از [حال‏] کسانی که از بیم مرگ از خانه‏های خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نیافتی؟ پس خداوند به آنان گفت: "تن به مرگ بسپارید" آن گاه آنان را زنده ساخت. آری، خداوند نسبت به مردم، صاحب بخشش است، ولی بیش‌تر مردم سپاسگزاری نمی‏کنند. (بقره: 243)


معرفی آیات رجعت؛ پیروزی و انتقام از دشمن
روایت: 1 ـ "عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ (ع) یَقُول: ‏...[1]
...وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَی مَنْ أَنْکَرَ الرَّجْعَةَ فَقَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ[2] أَیْ إِلَی الدُّنْیَا وَ أَمَّا مَعْنَی حَشْرِ الْآخِرَةِ فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً[3] وَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ وَ حَرامٌ عَلی‏ قَرْیَةٍ أَهْلَکْناها أَنَّهُمْ لا یَرْجِعُونَ[4] فِی الرَّجْعَةِ فَأَمَّا فِی الْقِیَامَةِ فَإِنَّهُمْ یَرْجِعُونَ وَ مِثْلُ قَوْلِهِ تَعَالَی وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیِّینَ لَما آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَةٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ[5] وَ هَذَا لَا یَکُونُ إِلَّا فِی الرَّجْعَةِ وَ مِثْلُهُ مَا خَاطَبَ اللَّهُ تَعَالَی بِهِ الْأَئِمَّةَ وَ وَعَدَهُمْ مِنَ النَّصْرِ وَ الِانْتِقَامِ مِنْ أَعْدَائِهِمْ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً[6] وَ هَذَا إِنَّمَا یَکُونُ إِذَا رَجَعُوا إِلَی الدُّنْیَا وَ مِثْلُهُ قَوْلُهُ تَعَالَی وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ[7] وَ قَوْلُهُ سُبْحَانَهُ إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ إِلی‏ مَعادٍ[8] أَیْ رَجْعَةِ الدُّنْیَا وَ مِثْلُهُ قَوْلُهُ أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ ثُمَّ مَاتُوا[9] وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اخْتارَ مُوسی‏ قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلًا لِمِیقاتِنا[10] فَرَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَی بَعْدَ الْمَوْتِ إِلَی الدُّنْیَا وَ شَرِبُوا وَ نَکَحُوا وَ مِثْلُهُ خَبَرُ الْعُزَیْرِ .... : اسماعیل بن جابر گفت: شنیدم از امام محمد صادق (ع) که می‌فرماید:"...
... و اما درباره ردّ کسی که رجعت را انکار می‌کند؛ فرمود: همانا خداوند عزّوجلّ فرموده است: "و روزی که از هر قومی یک دسته را که تکذیب آیات ما می‌کنند، برمی‌انگیزیم و آن‌ها ( برای سؤال ) بازداشته خواهند شد" یعنی: به سوی دنیا [به عبارت دیگر این حشر در دنیا اتفاق می­افتد] و اما حشر در آخرت قول [دیگر]خداوند عزوجلّ است که فرمود: "و همه را در صف محشر از قبرها برانگیزیم و یکی را فرو نگذاریم".
و قول خداوند سبحان "و اهل دیاری را که ما هلاک گردانیم، دیگر زندگانی بر آنها حرام و هرگز باز نخواهند گشت" در رجعت است و اما در قیامت پس آنان برمی‌گردند و مثل قول‌ خدای تعالی: "و چون خداوند از پیغمبران پیمان تبلیغ گرفت، آن‌گاه که به شما کتاب و حکت بخشید پس برای هدایت شما (اهل کتاب) با رسولی از جانب خدا آمد که گواهی به راستی کتاب و شریعت شما می‌داد تا به او ایمان آورده و او را یاری کنید» و این آیه دلالتی ندارد مگر در رجعت و مثل آن‌جایی است خداوند تعالی ائمه : را مورد خطاب قرار داده و به آن وعده پیروزی و انتقام از دشمنان‌شان را داده پس خدای سبحان فرموده: "و خدا به کسانی از شما بندگان که ایمان آورد و نیکوکار گردد وعده فرمود :که در زمین خلافت دهد، چنان که امت‌های صالح پیمبران سلف، جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت، دین پسندیده آنها را بر همه ادیان تمکین و تسلط عطا کند و به همه مؤمنان پس از خوف و اندیشه (از دشمنان) ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی بی‌هیچ شائبه شرک و ریا پرستش کنند»و این هنگامی‌که رجوع به دنیا می‌کنند، می‌باشد و مثل آن قول خداوند تعالی است. و ما اراده کردیم که بر آن طایفه ضعیف در آن سرزمین منت گذارده و ‌آنها را پیشوایان خلق، قرار دهیم و وارث ملک و جاه گردانیم."
و قول خداوند سبحان: "آن کسی که احکام قرآن را بر تو فرض گردانید (و ابلاغ آن را وظیفه تو قرار داد) البته تو را به جایگاه خود باز گرداند" یعنی رجعت به دنیا و مثل آن قول خداوند است ایا ندیدید آن‌هایی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزاران تن بودند؛ ‌خدا فرمود: بمیرید ( همه مردند) سپس آنها را زنده کرد» و قول خداوند عز و جل: « و موسی هفتاد مرد از قوم خود برای وعده‌گاه خدا انتخاب کرد» پس خداوند تعالی آنان را بعد از مرگ به دنیا برگرداند و می‌نوشیدند و ازدواج کردند ( زندگی دنیاوی خود را انجام می‌دادند ) و مثل آن خبر عُزَیز است.
منابع:
تفسیر نعمانی، ص 86؛ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ(ع) یَقُول:
الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، ص 346 ـ 348، الثانی و الأربعون بعد المائة : ما رواه السید المرتضی فی رسالة « المحکم و المتشابه » قال : قال أبوعبد الله محمدبن إبراهیم بن حفص النعمانی فی کتابه« تفسیر القرآن » أحمد بن محمد بن سعید بن عقدة ، قال : حدثنا أحمد بن یوسف بن یعقوب الجعفی ، عن إسماعیل بن مهران ، عن الحسن بن علی بن أبی حمزة ، عن أبیه ، عن إسماعیل بن جابر ، قال : سمعت أبا عبد الله جعفر بن محمد الصادق(ع) یقول : " إن الله بعث محمدا فختم به الأنبیاء ، وأنزل علیه کتابا فختم به الکتب - إلی أن قال - : ولقد سأل أمیر المؤمنین(ع) شیعته عن هذا؟ فقال : إن الله أنزل القرآن علی سبعة أحرف ، ثم قال : و إن فی القرآن ناسخا وم نسوخا ، و محکما و متشابها - إلی أن قال - : و منه رد علی من أنکر الرجعة . ثم قال : فکانت الشیعة إذا تفرغت من تکالیفها فسأله عن قسم قسم منها فیخبرها - إلی أن قال - : [تا اینجا« فردهم الله بعد الموت إلی الدنیا فأکلوا و شربوا و نکحوا و مثله خبر العزیر » مراجعه شود.]
بحار الأنوار، ج 53، ص 118، باب 29، ح 149- تَفْسِیرُ النُّعْمَانِیِّ، فِیمَا رَوَاهُ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) [تا« مِثْلُهُ خَبَرُ الْعُزَیْرِ» آمده است]
بحار الأنوار، ج 90، ص 3ـ 98 ، باب 128- قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ جَعْفَرٍ النُّعْمَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فِی کِتَابِهِ فِی تَفْسِیرِ الْقُرْآنِ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ ابْنُ عُقْدَةَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ الْجُعْفِیُّ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ(ع) یَقُول‏: [در انتهاء می‌گوید: أَقُولُ وَجَدْتُ رِسَالَةً قَدِیمَةً مُفْتَتَحُهَا هَکَذَا حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیْهِ الْقُمِّیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدٌ الْأَشْعَرِیُّ الْقُمِّیُّ أَبُو الْقَاسِمِ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ هُوَ مُصَنِّفُهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ ذِی النَّعْمَاءِ وَ الْآلَاءِ وَ الْمَجْدِ وَ الْعِزِّ وَ الْکِبْرِیَاءِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْأَنْبِیَاءِ وَ عَلَی آلِهِ الْبَرَرَةِ الْأَتْقِیَاءِ رَوَی مَشَایِخُنَا عَنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أُنْزِلَ الْقُرْآنُ عَلَی سَبْعَةِ أَحْرُفٍ کُلُّهَا شَافٍ کَافٍ أَمْرٍ وَ زَجْرٍ وَ تَرْغِیبٍ وَ تَرْهِیبٍ وَ جَدَلٍ وَ قِصَصٍ وَ مَثَلٍ . و ساق الحدیث إلی آخره لکنه غیر الترتیب و فرقه علی الأبواب و زاد فیما بین ذلک بعض الأخبار ].
نکته: ذکر روایت در ذیل آیه، دال بر صحت آن روایت نیست و نیاز به توضیح بیشتری درباره سند و صحت روایت است؛ اما بنای ما در این نوشتار به بیان روایات ذیل آیات است، صحت و وثاقت روایات نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق علمی دارد؛ که در این نوشتار نمی­گنجد. البته پژوهشگران و کاربران محترم می­توانند نکته، نظرات، نقد وپیشنهاد خود را به آدرس ما بفرستند؛ و ما نیز با بررسی نظرات محققان در صورت لزوم در ذیل روایت با عنوان دیدگاه محققان قرار می­دهیم تا بر غنای و کیفیت مباحث افزوه شود.
 

پی نوشت:
[1] . این حدیث بسیار طولانی حدود 90 صفحه می‌باشد و امام جعفر صادق(ع) از زبان جد بزرگوارش حضرت علی(ع) درباره جامعیت قرآن صحبت نمود، ابتدا قرآن را به هفت قسمت تقسیم کردند و سپس به توضیح آن اقسام پرداخته و عجایب قرآن را یکی پس از دیگری برشمردند؛ لذا برای اختصار محل مرتبط با مهدویت آورده شده است.
[2] . نمل: 83.
[3] . کهف: 47.
[4] . انبیاء: 95.
[5] . آل‌عمران: 81.
[6] . نور: 55.
[7] . قصص: 5.
[8] . قصص: 85.
[9] . بقره: 243.
[10] . اعراف: 155.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی


پایان پیام/

کد خبر 355231

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha