خبرگزاری شبستان: در خصوص تنوع گفتمان ها در نظام جمهوری اسلامی ایران با حجت الاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، استاد حوزه و دانشگاه و مدیر مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامی به گفتگو نشسته ایم که در ذیل می آید:
تنوع، تفاوت و تکثر گفتمان ها در بدنه انقلاب اسلامی نشان دهنده ضعف و نقصان نظام جمهوری اسلامی ایران است یا رشد و بالندگی آن؟
گوناگونی گفتمان ها در هر حوزه ای اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، فقهی و ... نشانگر بالندگی و رشد آن در زمینه فکری است. وقتی گفتمان ها و روش ها متفاوت است، این موضوع بیانگر آن است که ما در حال رشد و کمال و ارتقاء یافتن هستیم؛ بنابراین تنوع و تکثر گفتمان ها نشانگر شکوفایی یک ملت است.
ارتباط این تکثر و تنوع با مردم سالاری دینی چگونه تبیین می شود؟
وقتی صحبت از مردم سالاری دینی می شود، یعنی اینکه گفتمان های مختلف را در معرض رای مردم قرار می دهیم. باید گفت حکومت و جمهوری اسلامی در ایران در همه عرصه ها بر طبق نظر مردم اداره می شود و آن گونه نیست که هر فرد مسئولی برای خود برنامه ای داشته باشد و بدون نظر مردم آن را اجرا کند. وقتی یک گفتمان از حالت نظریه خارج می شود و می خواهد جنبه عملیاتی پیدا کند، در نظام مردم سالاری دینی این گفتمان باید به گونه ای ارائه شود که بتواند زمینه پذیرش را در میان مردم جامعه به وجود بیاورد البته گاه گفتمان ها در تعارض با یکدیگر قرار می گیرند برای اینکه بتوانند بیانگر آراء مردم باشند. این موضوع از ارزش های بزرگی است که امروز در جمهوری اسلامی جای خود را باز کرده است.
به طور یقین مراکز علمی، اندیشه ورزی و پژوهشکده ها به این فکر هستند برنامه هایی به جامعه ارائه کنند که مطلوبیت مردمی داشته باشد. اگر امروز را با گذشته مقایسه کنیم، در می یابیم مردم به دیدگاه های مختلف توجه دارند؛ این روشی است برای ارتقاء سطح فکری جامعه و مملکت در عرصه های گوناگون.
وقتی امروز در عرصه مردم سالاری دینی سخن می گوییم، در واقع هر مرحله به کمالات بیشتری دست پیدا می کنیم. اینجاست که گروه های سیاسی با هر افکاری در چهارچوب دین گفتمان های متفاوت را ارائه می کنند و در این راستا می توانند به نکات مثبت یا منفی دیدگاه های خود پی برده و ضعف ها را از بین ببرند و آسیب شناسی کرده و در دوره های بعدی حذف کنند و نظریات کمال یافته تری را ارائه کنند. از سوی دیگر نقاط مثبت را تقویت کنند تا بتوانند در عرصه های رقابت فکری حضور داشته باشند.
اگر هر گفتمان از توانایی حضور در عرصه های رقابت باز بماند و نتواند از خود رفع نقص کرده و کمال لازم را کسب کند، آرام آرام و به تدریج از صحنه های اجتماعی حذف شده و گروه های دیگری که از توانمندی های برتر و بالاتری برخوردار هستند، گوی سبقت را ربوده و حضور قوی تر در اجتماع پیدا می کنند.
در ایران مردم به جمهوری اسلامی رای دادند و نظامی که اسلامی است؛ به عبارت دیگر مردم پذیرفتند که حاکمیت باید در چهارچوب اسلام قرار گیرد. پس از آن قانون اساسی که نظام جمهوری اسلامی را شکل می دهد را تصویب کردند. بدیهی است هر گفتمانی که در چهارچوب این قانون است، مورد قبول و پذیرش است. اما اگر هر گفتمانی که داعیه دار حکومتی دیگر بوده و در این چهارچوب نباشد، روشن است که پذیرفته نمی شود.
از طرف دیگر باید گفتمان ها را از این حیث مورد بحث قرار دهیم که آیا در مراکز آکادمیک گفتمان های دینی و غیر دینی مورد بررسی و کاوش قرار می گیرد یا خیر. البته در اصل این قضیه نمی توانیم انسان ها را اینطور ببینیم که همه همچون ما تفکر دینی داشته باشند.
جمهوری اسلامی اردوگاهی است از یک تفکر بزرگ در دنیای امروز و بسیاری از کشورهای دیگر در حال همسویی با این اردوگاه هستند. در کلان قضیه این اردوگاهی است در برابر لیبرالیسم، مارکسیست و دیگر مکاتب جهان، اما در مقام اینکه با دنیا می خواهیم تعامل کنیم، باید بدانیم در دنیا تفکرات مختلفی وجود دارد و ثبات و آرامش در سطح نظام بین الملل اقتضا می کند که حاکمیت های گوناگون با یکدیگر تعامل داشته باشند و محیطی آرام برای یکدیگر فراهم کنند. بنابراین می توانیم با گفتمان های دیگر تعامل داشته باشیم. اما در داخل کشور دو بحث است: گفتمان هایی که در مراکز علمی هستند و ممکن است دیدگاه های مخالف نیز مورد بحث و بررسی قرار گیرند و گفتمان هایی که رقابت بر سر حاکمیت دارند. باید بررسی کرد که آیا امروز در دانشگاه ها این ظرفیت ایجاد شده است که نظریات مختلف بیان و بررسی شود یا خیر.
آنچه که در مراکز آکادمیک باید باشد این است که افزون بر بحث، مناظرات علمی و اندیشه ورزی در قالب گفتمان های درون تفکر اسلامی وجود داشته باشد تا بتوانیم اصل تفکر اسلامی را بالنده تر به جهان ارائه کنیم.
آیا دین تنوع در گفتمان ها را تایید می کند و این موضوع چگونه در بدنه نظام دینی توجیه می شود؟ در واقع نگاه دین به این مقوله چیست؟
در حوزه دین باید دو عرصه را از یکدیگر تفکیک کنیم؛ در یک عرصه است که ما گفتمان های متفاوت را اگر از زاویه حدیث پیامبر (ص) که فرمودند: «إختلاف أمتی رحمة»(صدوق، علل الشرائع، ج1، ص125) بررسی کنیم، مفهوم این است که این نگاه های متفاوت در حقیقت اجتهادهای متفاوتی هستند که در جان صاحبنظران سیاسی بروز پیدا می کنند. وقتی این افراد در عرصه ای اجتماعی و سیاسی دیدگاه های خود را به مردم به عنوان برنامه ارائه می کنند، اینجا تفاوت دیدگاه ها کاملا پذیرفته است چرا که این نظریات را در چهارچوب دین مورد توجه قرار می دهیم. در کلام، فلسفه، حقوق و تمامی علوم دیگر وقتی به سراغ اندیشه های متفاوت می رویم، متوجه می شویم، این گوناگونی و اختلاف ها در طول تاریخ توانسته اند آن علم را کمال بخشند. به طور مثال فقه و حقوق امروز قابل قیاس با فقه و حقوق دیروز نیست. هر دانشی همواره راه کمال را طی کرده و می کند.
پایان پیام/
نظر شما