خبرگزاری شبستان// استان چهارمحال و بختیاری
صدای گام هایش هنوز توی گوشم طنین انداز است، کفش پاشنه بلند می پوشید. به کندی بین نیمکت ها راه می رفت و شمرده، شمرده املا می گفت: « آن ... مرد ... آ..مد.»
دیروز «گوهر» - که روی نیمکت جلوی من می نشیند -کتابش را باز گذاشته بود زیر نیمکت و تمام املا را از روی کتاب نوشت – من هم پاک کن نداشتم- بعدش هم 20 گرفت – من هم 20 گرفتم- ولی خانم معلم توی دفتر کلاسی برای من صفر گذاشت، چون دفترم خط خطی شده بود – آخه پاک کن نداشتم- !
دیشب خیلی گریه کردم، به مامان گفتم: «من پاک کن ندارم»، مامان هم پول نداشت – بابا هم نداشت- من هم تصمیم گرفتم امروز مثل «گوهر» از روی کتاب املا بنویسم.
خانم معلم داشت املا می گفت: «آن ... مرد ... در... با ... ران ... آ ... مد.» یه هو «لیلا» - دختر داییم- که روی نیمکت پشت سر من می نشیند گفت:«اجازه خانم! آسیه داره از روی کتاب می نویسه!»
خانم معلم به طرفم آمد و گفت: «از تو بعیده» بعدش هم اخم کرد و کتابم را بست و ادامه داد: « توی دفتر کلاسی برات صفر می زارم.»
بازم گریه کردم. می خواستم بگم خانم اجازه! آخه ما پاک کن نداریم اگه از روی کتاب بنویسیم دیگه خط خطی نمی شه، خیلی می ترسیدم توی دلم گفتم: «الهی لیلا بمیره!»
دیگه هیچ وقت از املا نمره خوبی نگرفتم. دیگه دوست نداشتم پاک کن بخرم ولی هنوز هم هروقت پاک کن می بینم دوست دارم گازش بزنم. حتی پاک کن های دخترم را!
امروز روز معلم است، امروز خودم معلم هستم، حالا منم برای بچه ها املا می گم و همیشه توی کشوی میزم پاک کن اضافه دارم.
تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.
انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.
دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.
در این مسیر خطیر، بزرگانی گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان می درخشد. علامه شهید استاد مرتضی مطهری (رحمته الله) از همین طایفه مقدس است که در سنگر تعلیم و تعلم، به قله های رفیعی دست یافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامی ـ که خود معلمی بزرگ است ـ همه آثارش را مفید می داند و بهره برداری از آنها را سفارش می کند .
شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شأن خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار کند.
حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرمایند: «هنگامی که روز قیامت شود، خداوند تمام انسان ها را جمع می کند و چون ترازوی اعمال نهاده شد و خون شهیدان را با مرکب قلم عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مرکب آنان بر خون شهیدان فزونی خواهد داشت.» این ارزش بدان جهت است که شهیدان در سایه علم و تربیت معلمان و تعلیم شایسته آنان به خدا راه یافته و لیاقت شهادت نصیبشان شده است.
مقام معظم رهبری می فرمایند: « دست توانای معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند. اگر می بینید که امیرمؤمنان، مولای متقیان علی (ع) می فرماید مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقَد صیرَنی عَبداً : هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام خویش کرده است، این بیان برای ما درس است تا معلمان، قدر خود را بدانند و تشخیص دهند که چقدر، وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.»
استاد مطهری نیز می شفرمایند: « معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند، یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج می آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم مشتعل شود.»
و در پایان باز هم همان شعری که روز معلم هنگام ورود خانم معلم به کلاس با تمام همکلاسی را از ته دل فریاد می زدیم: «معلم، معلم، شمع شدی، شعله شدی، سوختی / تا هنر خود به من آموختی»
روز معلم بر تمام معلمان عزیز مبارک باد.
پایان پیام/
نظر شما