گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، نوروز امسال مصادف با ایام شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا(س) شده است، در تقارن این دو مناسبت ملی و اسلامی جامعه باید رویکردی متناسب با ارزش های اسلامی داشته باشد و در واقع آموزه های دین را در اولویت قرار دهد چراکه این مقطع یکی از ابعاد امتحان الهی است.
خبرنگارسرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان در راستای بررسی این مساله و تقارن این دو مناسبت اسلامی و ملی که یکی شهادت و دیگری جشن ملی است با حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل ساجدی، استاد حوزه و دانشگاه به گفت وگو نشسته است که حاصل آن را می خوانید:
به عنوان اولین سوال در مورد زمان شهادت حضرت فاطمه(س) چند قول وجود دارد، درباره این مساله توضیح دهید و اینکه اساسا رویکرد جامعه شیعه نسبت به این ایام که چندین قول درباره آن وجود دارد باید چگونه باشد؟
در واقع در مورد شهادت حضرت چندین قول وجود دارد، چراکه تاریخ آن به طور دقیق تعیین نشده است و البته نشان دهنده غربت حضرت زهرا(س) است که ابهام در تاریخ وفات شان بیشتر است و این حقیقتا حاکی از مظلومیت حضرت دارد ؛ لذا با توجه به اینکه تاریخ دقیقی تعیین نشده و دو قول ذکر شده و در هر دو قول هم چون روز دقیق مشخص نیست بحث است، البته دهه دوم را بیشتر تایید می کنند ، بنابراین بهتر آن است که در هر دو این ایامی که احتمال شهادت در آنها عنوان شده به احترام حضرت عزادار باشیم.
نوروز امسال با ایام فاطمیه تقارن یافته است، چه رویکردی متناسب با این تقارن است؟
نکته این است که ما درتمام ایام دچار این مشکل نیستیم، یعنی این نیست که هر سال عید نوروز ما مصادف با شهادت باشد و لذا می توانیم برنامه شادی در ایام دیگر را داشته باشیم و به خصوص که حتی در ماه ربیع الاول و ربیع الثانی ایام ولادت ها زیاد است و برنامه های مفصلی هم مطرح است لذا به نظر من باید ایامی که ایام شادی است و تقارنی با ایام عزاداری ندارد به گونه ای صحیح شادی در جامعه تمرین شود و این گونه نباشد که ایامی که مصادف با شهادت نیست و یا ایامی که به طور خاص ایام شادی در ماه قمری است یعنی ایام تولدها و اعیاد اسلامی جامعه ما به گونه ای برخورد کنند که جوانان احساس نکنند که دین اسلام دائما از ما عزاداری طلب می کند گرچه این اتفاق گاهی می افتد که پیشنهادات جدید را مطرح می کنند و بدعت می سازند.
منظورتان از این بدعت در رویکرد عزاداری ها چیست؟
ببینید، واقعیت این است که اصل وفات ائمه و وفات امامزادگان برای ما اهمیت دارد مثل شهادت حضرت رقیه، یا وفات حضرت فاطمه معصومه و قطعا باید مورد توجه قرار گیرند اما توسعه آن به دهه ها در دل ایام ربیع و در دل ایام شادی این تفکر را ایجاد می کند که محرم وصفر که ایام عزاداری بود الان هم که ماه ربیع است باز به گونه ای دیگر و باز هم دوباره به یک شکل دیگر ایام فاطمیه مطرح می شود لذا باید مواردی که از نظر اسلام ایام شادی است را مد نظر قرار داده و ایامی که در بعد ملی مد نظر و توجه است مانند نوروز به گونه ای برخورد نشود که جوانان احساس کنند که این دوران برای آنها دارد از میان می رود، البته این مساله فارغ از زمانی است که اعیاد ملی با عزاداری های اسلامی مناسبت داشته باشند.
البته این مانع نیست که عده ای در بخش هایی از کشور برنامه های عزاداری مفصلی داشته باشند اما در تبلیغات گسترده نباید این احساسات وجود داشته باشد، یعنی باید ایامی که از نظر اسلامی ایام شادی است برای مثال در ایام اسفند ماه در صورتی که تعارضی با ایام عزاداری در تاریخ قمری نداشته باشد گرامی داشته شود. بنابراین به طور کلی باید شادی جایز و نه شادی حرام در جامعه لحاظ و به جوانان منتقل شود که اسلام دین غم و غصه و اندوه نیست و مومن همواره باید شاد باشد.
یک نکته هم در مواردی است که تقارن وجود دارد و از مصادیق امتحان است.
مانند امسال که عید نوروز متقارن با ایام فاطمیه است
دقیقا، یعنی جامعه ما لازم است که به این موارد توجه و ارزش های اسلامی را نسبت به ارزش های ملی ترجیح دهد و این طور نباشد که حالا که عید است فراموش کنیم، این آزمونی است که شکست خوردگان در آن از سبک زندگی اسلامی جدا می شوند چراکه مقدم کردن ارزش های اسلامی در مواقع تعارض همان سبک زندگی اسلامی است، لذا جامعه باید به گونه ای حرکت کند که معیار تقدم ارزش های اسلامی را سرلوحه حرکت اش قرار دهد و دنیا باید بفهمد که شادی وغم ما تابع شادی و غم های اسلامی است.
موضوع دیگری که در یان مجال لازم می دانم به آن اشاره کنم مساله شادی است، یعنی ما در بخش شادی کار جدی انجام نداده ایم و از طرف دیگر اعیاد اسلامی را به اندازه اعیاد ملی توجه نمی کنیم که باید در این زمینه کار شود.
مساله دیگر آن است که سبک زندگی اسلامی یعنی مقدم کردن جامعه به سوی تقدم ارزش ها و هدایت غم و شادی بر اساس غم و شادی ائمه که لحاظ کردن این رویکرد رد زندگی سبب خواهد شد تا به جهان بینی خود رنگ الهی زده و سبک زندگی اسلامی را جاری و ساری کنیم.
در حال حاضر به نوعی برخی بدعت ها در عزاداری ها ایجاد شده است، این بدعت ها حتی به لحاظ زمانی نیز وجود دارد یعنی برخی برای ایام شهادت ائمه دهه می گیرند، البته فارغ از ایام محرم و صفر و ایام فاطمیه، چه نظری در این رابطه دارید؟
این سبکی که الان دارد رایج می شود سبک اسلامی نیست، آنچه که از روایات اسلامی متوجه می شویم آن است که در ایام (روز) شهادت عزاداری داشته باشیم، البته در مورد امام حسین(علیه اسلام) حضرت زهرا (س) شرایط فرق می کند.
اما اینکه حالا شروع کنیم برای حضرت رقیه(س)دهه بگیریم یا برای حضرت معصومه(س) دهه بگیریم قطعا فقط سبب می شود که جوانان فکر کنند تمام سال را عزاداری ها پوشش داده اند و این در حالی است که خود ائمه هم این طور نبودند که ما کاسه داغ تر از آش شویم واز روایات هم چنین مستفاد نمی شود، ضمن اینکه باید ظرفیت افراد را در نظر بگیریم جوان ظرفیت اش فرق دارد، چه کسی گفته باید به جوان در شرایط خارج از عرف برای عزاداری ها فشار بیاوریم.
اساسا از عوامل دین گریزی در جامعه گسترش فرهنگ عزاداری غیر اسلامی و بیش از آن چیزی است که علما در طول تاریخ توجه کرده اند.
به عنوان آخرین سوال چه رهنمودی برای این ایام ویژه دارید؟
این ایام آزمون و آزمایش الهی است که باید از آن سربلند بیرون آییم، امسال تقارن ایام شهادت حضرت زهرا(س) با عید نوروز است، هرجاکه میان ارزش های ملی و ارزش های اسلامی تقابلی صورت گیرد باید ارزش های اسلامی را مقدم کرده و کاری کنیم که اینشادی ها در ایام شادی های اسلامی برجسته شود و در این آزمون اگر چنین کردیم از یک بُعد به سبک زندگی اسلامی رسیده ایم.
پایان پیام/
نظر شما