وعده های الهی باصبر و شکیبایی، محقق می شود

خبرگزاری شبستان: به تصریح مورخین صدر اسلام و مورخین معاصر این دو حادثه هم برای شخص رسول خدا صل الله علیه وآله و هم برای مسلمانان بسیار ناگوار بود.

حجت الاسلام مهدی اسماعیلی، مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام در گفتگو با خبرنگار معارف خبرگزاری شبستان درباره جنگ موته گفت: روز 5 جمادی الاول مصادف است با سالروز وقوع جنگ موته که این جنگ آنگونه که مورخین از جمله تاریخ «ابن هشام» و «طبقات ابن صدر» نقل کرده اند در سال 629 میلادی مطابق با 5 جمادی الاول سال هشتم هجری اتفاق افتاده است.
وی افزود: این درگیری در نزدیکی روستایی بنام موته در مرز شام و حجاز رخ داد و به همین دلیل موته نامیده شده است. سرزمسن شام که امروز ما می شناسیم در زمان پیامبر صل الله علیه وآله در اشغال رومیان و جزء سرزمین روم شرقی آن زمان بود که از نظر تمدن نیز جایگاه ویژه خود را داشت. اما دلایل وقوع این جنگ نیز جای بحث است.
حجت الاسلام اسماعیلی در تشریح دلایل بروز این جنگ تصریح کرد: پیامبر صل الله علیه وآله مامور هدایت همه مردم بود بر اساس آیه 158 اعراف که می فرماید: « قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمیعاً الَّذی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیی‏ وَ یُمیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» کلمه «ناس» در آیه قوم و قبیله خاصی از عرب و عجم را شامل نمی شود بلکه همه مردم کره زمین مخاطب این آیه هستند. چرا که آیه تصریح دارد که به همگان بگو و اعلام کن که من پیامبری از طرف خدا برای شما مردم هستم. همچنین قرآن در دفعات بسیار از واژه « نذیرا للعالمین» یا «بشیرا للعالمین» استفاده کرده است.

این کارشناس تاریخ اسلام گفت: بنابراین رسالت پیامبر(ص)یک رسالت عام و جهانی بود و از این جهت یکی از شیوه های ابلاغ و اعلام رسالت ایشان نوشتن نامه برای پادشاهان کشورها و سران حکومت ها بود که نامه های فراوانی را برای روسا و پادشاهان کشورهای مختلف از جمله روم، مصر و ایران نوشتند.
حجت الاسلام اسماعیلی یادآور شد: در این میان حضرت نامه ای نیز برای نماینده پادشاه روم در شام نوشتند که این سرزمین هم مرز با حجاز بود و در نامه آنها را به دین و آیین جدید اسلام دعوت کردند. اما وقتی فردی که مامور ابلاغ نامه و پیام رسول خدا صل الله علیه وآله بود وارد سرزمین حجاز شد او را دستگیر کرده و در حالی که دست ها و پاهایش بسته بود به شهادت رساندند.

حجت الاسلام اسماعیلی در ادامه به واقعه دیگر موثر در بروز این جنگ اشاره کرد و گفت: اتفاق دیگری که در همین رابطه رخ داد و رسول خدا صل الله علیه و آله را برای جنگ و نبرد با رومیان مصمم کرد این بود که حضرت به منظور آموزش قرآن و بیان احکام تعدادی از حافظان و قاریان قرآن را به سوی این کشور فرستادند که در برخی منابع تعداد آنها 15 نفر ذکر شده است. این افراد هم حافظ و قاری قران بودند و هم روش تعلیم آن را آموخته بودند اما این گروه نیز پس از ورود به شام به همان وضع گرفتار شده و به شهادت رسیدند. نقل است که هر 15 نفر آنها را قتل عام کردند تنها یک نفر که مجروح شده بود و رومیان گمان می کردند که او را نیز کشته اند نیمه شب خود رانجات داد و به هر مشقتی خود را به مدینه رساند و واقعه را به اطلاع رسول خدا صل الله علیه وآله رساند.
وی خاطرنشان کرد: رسالت رسول خدا صل الله علیه وآله در وهله نخست اعلان رسالت و دعوت به توحید و یگانه پرستی و اسلام بود اما حضرت از سویی مسئولیت حفاظت از جان یاران و دوستان خویش را نیز عهده دار بودند. بنابراین وقتی نوع برخورد رومیان با این افراد را مشاهده کردند در حالی که آنها افراد جنگجو نبوده و هیچ صلاح جنگی نیز نداشتند و تنها با دو صلاح فرهنگ و ادبیات و با هدف ارشاد و تبلیغ وارد حجاز شده بودند، پیامبر(ص) مامور به لشکرکشی بسوی این سرزمین شدند.
مدیر گروه حدیث پژوهشگاه باقرالعلوم علیه السلام این دو حادثه را هم برای شخص رسول خدا صل الله علیه وآله و هم برای مسلمانان بسیار ناگوار توصیف کرد و افزود: هم مورخین صدر اسلام و هم مورخین معاصر نقل کرده اند که پیامبر صل الله علیه وآله لشکری از 3هزار نفر مرد جنگجو آماده و روانه جنگ با رومیان کردند.
وقتی اخبار از طریق نماینده پادشاه روم در شام به وی اطلاع داده شد، علاوه بر تعداد زیادی که در شام برای جنگ آماده بودند از طرف پادشاه روم (هراکلییوس) که آنها را «قیصر» می نامیدند همچنان که پادشاهان ایران را کسری می گفتند، یکصدهزار سرباز جنگی نیز آماده شده و به سوی سرزمین شام حرکت کردند. پیامبرصل الله علیه وآله برای لشکر 3 هزار نفری اسلام سه فرمانده تعیین کردند که در صورت شهادت هریک از آنها دیگری مسئولیت سپاه را برعهده بگیرد فرمانده اول جعفربن ابیطالب بود که حضرت پرچم را به دست او دادند. فرمانده دوم «زیدبن حارثه» و فرمانده سوم «عبدالله بن رواحه» بود. در عین حال حضرت فرمودند اگر برای فرمانده سوم نیز اتفاقی افتاد سربازان برای خود فرماندهی انتخاب کنند.

حجت الاسلام اسماعیلی یادآور شد: دو ارتش در روستای موته رو درروی هم قرار گرفتند. در اثنای جنگ جعفربن ابی طالب ابتدا دست راست و سپس دست چپ خود را از دست داد و در نهایت به شهادت رسید. رسول خدا در شان او فرموده اند که خداوند دو بال در بهشت به او عنایت می کند که در حال پرواز خواهد بود. پس از شهادت ایشان بلافاصله «زیدبن حارثه» فرماندهی را عهده دار شد وی نیز به شهادت رسید و پس از شهادت او نیز عبدالله بن رواحه به شهدا پیوست. در این هنگام همهمه ای در بین سربازان اسلام ایجاد گردید و آنها بلافاصله طبق توصیه پیامبر صل الله علیه وآله «خالدبن ولید» را به فرماندهی انتخاب کردند.
این کارشناس تاریخ اسلام با اشاره به تدابیر فرمانده جدید سپاه اسلام تصریح کرد: خالد فرمان عقب نشینی داد تا شب فرا رسید. در هنگام شب خالد تدبیری اندیشید که تعداد زیادی از سربازان حرکت کرده و به نقطه دور دستی رفته سپس با فریاد و شعار «الله اکبر» به سوی آنها بازگردند. این برنامه تاکتیک گیرا و زیبایی بود که در دل شب عده ای از فاصله دور و بابلند شدن گرد و غبار به سوی سپاهیان اسلام حرکت کنند چون دشمن چنین احساس می کرد که جمعیت زیادی به عنوان سربازان تازه نفس به لشکر مسلمانان افزوده می شوند و ترس بر وجود آنها مستولی می شد. اگرچه از بین 3 هزار نفر سرباز مسلمانان، قریب به 2هزار نفر از آنها به شهادت رسیده بودند و دشمن از این جهت روحیه قوی ای داشت. اما وقتی احساس کردند نیروهای تازه نفس از راه رسیده و از سوی دیگر رشادت های سربازان مسلمان را نیز در جنگ دیده بودند در شکست روحیه آنها بسیار نقش داشت.

وی افزود: لشکر اسلام در همان نیمه های شب دوباره حمله کرد و فرمانده لشکر روم کشته شد و سربازان نیز فرار کردند. اما در آن سوی میدان خالد پیشنهاد بازگشت به مدینه را مطرح کرد و با وجود برخی مخالفتها در سپاه اسلام، لشکر اسلام به مدینه بازگشت. در این میان آنچه مورخان از ورود این سربازان به مدینه اعلام کرده اند بسیار جالبست. طبق نقل منابع مردم به استقبال آنها رفته بودند. این سریازان راه های طولانی طی کرده و به جنگ رفته و سپس جنگیده بودند و برخی از یاران و دوستان خود را نیز از دست داده و با تحمل رنج تشنگی و گرسنگی و خستگی بازگشته بودند بنابراین تصور می کردند که مردم مدینه با آغوش باز از آنها استقبال خواهند کرد اما برعکس این اتفاق افتاد و مردم شعارهایی دادند که مناسب حال و روز آنها نبود و آنها را برای بازگشت و عقب نشینی شماتت و مواخذه کردند. در تاریخ آمده است که حتی برخی از این افراد روزها از خانه خارج نمی شدند تا مورد شماتت مردم قرار نگیرند.
حجت الاسلام اسماعیلی تصریح کرد: بنابراین عوامل اصلی در بروز این جنگ تجاوز دشمن به جان مسلمانان و اقدام ناشایست رومیان در قتل عام نامه رسان پیامبر(ص) و قاریان قرآنی بود که وارد حجاز شدند.
وی در تشریح دلایل نوع برخورد مردم مدینه با سربازان از جنگ بازگشته تصریح کرد: وقتی خدا وعده پیروزی می دهد اسباب و علل این پیروزی را نیز ایجاد می کند. این که این ابزار چیست؟ شاید بسیاری از آنها برای ما ناشناخته باشد اما عواملی مانند ایجاد ترس و دلهره در دل دشمن، تزلزل در نیروهای دشمن و ...وجود دارد. در دوران صدر اسلام به عیان می بینیم که داروی صبر و اتکای به قدرت لایزال الهی و ایمان و امید به پیروزی سه عامل بزرگی هستند که نقش اساسی در پیروزی مسلمانان داشته است و این افراد هم اگر استوار می ماندند یقینا به نتیجه می رسیدند و این بازگشت نوعی سرشکستگی برای سپاه اسلام بود.
پایان پیام/
 

کد خبر 350789

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha