گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان: اخلاق، تربیت، آموزش از جمله مهمترین مولفه هایی محسوب می شوند که در شاکله دین مبین اسلام در ابعاد متعددی از جمله در بیان قرآن کریم، بیان نبی اکرم(ص) و اهل بیت(ع) عصمت و طهارت خطاب به جامعه و امت اسلام مطرح شده اند.
اساسا تعلیم و تربیت از جمله موضوعات محوری است که در نگاه دین مبین اسلام به عنوان شاخصه های مهم فردی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و قرآن و روایات در راستای نوع برخورد در ساحات مختلف زندگی فرد در خانواده و اجتماع نکات کلیدی را ارایه کرده اند.
سرویس قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، به مناسبت هشتم اسفند ماه که روز تعلیم و تربیت اسلامی نامگذاری شده است با حجت الاسلام دکتر محمدحسین توانایی، استاد حوزه و دانشگاه به گفت وگو نشسته است که حاصل آن را می خوانید:
به عنوان اولین سوال اساسا تربیت در آموزه های دین اسلام از چه جایگاهی برخوردار است؟
آن طور که از معارف قرآن و سیره اهل بیت(علیهم السلام) بر می آید تربیت برای رشد استعدادهای درونی انسان و به ویژه در امور فرهنگی و مذهبی طرح ریزی شده است و قرآن کریم به صورت توصیه ای و الگویی مطالبی را در این زمینه برای راهنمایی بشر و به سعادت رسیدن و تکامل بیان کرده است.
با این وصف اما تعلیم و تربیت بر مبنای نگاه اسلامی در جامعه و امت اسلام آنچنان که باید نمود ندارد از جمله در جامعه ما، شما علت این چالش را در چه مواردی می دانید؟
از جوامع اسلامی و به ویژه از جامعه ما که شالوده شکل گیری آن انقلاب اسلامی بود به صورت طبیعی انتظار این است که تربیت دینی جزو شاکله و ظاهر نظام اسلامی باشد منتهی طبیعی است که همه ابعاد این مساله به صورت کامل بروز و ظهور نداشته باشد.
علت این مساله به ویژه در سطح خانواده ها چیست؟
کمرنگ بودن تربیت دینی در بخشی از خانواده های ایرانی می تواند علل مختلفی داشته باشد که از جمله آنها تغییر سبک زندگی انسان و بشریت است و ایران که در ارتباط با جهان هستی است نمی تواند تافته جدا بافته باشد و طبیعی است که از الگوی سبک زندگی ترویج یافته در سطح جهان به صورت اندک یا کمی بیشتر از اندک تاثیر پذیرد.
البته این الگوی سبک زندگی می تواند شامل موارد فرهنگی از طریق تسلط عناصر فرهنگی غربی که بر اساس جدایی دین از سیاست برنامه ریزی شده است و فرهنگ اومانیسم یا همان انسان محوری که اصلات فرد را ترویج می کند و همچنین ترویج فرهنگ سودگرایی در عرصه های اقتصادی باشد.
اشاره به سبک زندگی داشتید، اساسا سبک زندگی اسلامی ایرانی چه ویژگی دارد و چگونه می توانیم از دریچه تربیت صحیح به سمت این تمدن حرکت کنیم؟
سبک زندگی تمدن ساز ایرانی اسلامی برگرفته از تعالیم وحیانی و الگوهای کامل بشری است که در وجود پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) عصمت نهفته شده و شامل مناسک، آداب و باورها و سلوک زندگی برگرفته از تعالیم وحیانی است. قطعا مراجعه به قرآن، روایات و نگاه معصومین(علیهم السلام) در مواجهه با شرایط مختلف در زندگی می تواند اخلاق را در جامعه نهادینه سازد.
البته این یک بعد قضیه است، اما در جامعه امروز اگر بخواهیم تعریفی مشخص از تعلیم و تربیت اسلامی ارایه کنیم کدام تعریف بیان گر ویژگی های این سبک تربیتی است؟
تعلیم و تر بیت اسلامی مولفه هایی دارد که مهمترین آنها خدامحوری، عبودیت، نوع دوستی، خیرخواهی، اعتقاد به معاد و حساب و کتاب اعمال و ولایت پذیری است. لذا حضور این مولفه ها در زندگی زمینه ساز تعلیم و تربیت اسلامی است.
فضای بحث را عوض کنیم، امروز تهاجم فرهنگی در قالب های مختلف از جمله ورود عرفان ها و مکاتب نوظهور نمود یافته و گریبان جامعه ما را نیز گرفته است، فکر می کنید در چنین شرایطی خانواده ها چگونه باید تعلیم و تربیت اسلامی را در محیط های مختلف در مورد فرزندان خود لحاظ کنند به گونه ای که در چنین فضای غبارآلودی فرزندان پذیرای این سبک تربیتی باشند
معتقدم بهترین شیوه برای مقابله با عرفان های دروغین و سایر مکاتب بشری، جذاب سازی مناسک و معارف دینی برای نوجوانان و استفاده از شیوه محبت بی قید و شرط توسط والدین و گروه های مرجع فرهنگی مانند معلمان، اساتید و روحانیون است.
منظورتان از محبت بی قید و شرط چیست؟
منظورم از این مولفه قبول تمام خواسته های فرزند نیست، بلکه محبت بی قید و شرط یعنی تفکیک رفتار از شخصیت، یعنی در هیچ شرایطی والدین و مربیان نباید فرزندان و دانش آموزان خود را طرد کنند، یعنی فرزندان بدانند که خانه امن ترین جای دنیا است که حتی اگر چندین بار خطا کنند، جای بازگشت دارند.
یا در محیط مدرسه دانش آموز باید بداند که مدرسه قطعه ای از بهشت بر روی زمین است.
امروز وظایف روحانیون، مبلغان دین و منبری ها در بیان و انتقال شیوه های تعلیم و تربیت اسلامی چیست؟
در واقع مبلغان دین مهمترین نقش را در انتقال مفاهیم دینی به مخاطبان دارند، از جمله مهمترین ویژگی های یک مبلغ دینی زمان شناسی، مکان شناسی، مخاطب شناسی و نیازسنجی است. لذا هرگونه تبلیغ دینی که خارج از این چارچوب انجام شود غالبا موثر واقع نخواهد شد، طبیعی است که عنصر زمان و مکان از حیث اینکه مخاطب آیا آمادگی دارد که در یک برهه زمانی و مکانی و حتی شرایط روحی مورد پذیرش مسایل تعلیم و تربیت دینی قرار گیرد یا از سوی دیگر عنصر زمان شناسی به معنای توجه بر ارایه مفاهیم دینی یعنی هر سخن جایی و هر نکته زمانی و مکان خاص خودش را دارد.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: العالم بزمانه لا تهجم علیه اللّوابس یعنی هرکس عالم به زمان اش باشد مورد هجوم حوادث ناگوار قرار نمی گیرد.
با توجه به این نگاه امام صادق(علیه السلام) چین فردی در دام و تله شبهات گرفتار نمی شود، این مساله ای است که رسول خدا(ص) نیز بر آن تاکید داشته و فرمود: لازم است که انسان عاقل زمان شناس باشد.
بیان گوینده و فردی که قصد بر بیان یک نکته تربیتی دارد باید چگونه باشد؟
از نظر مخاطب شناسی فرد باید توجه داشته باشد که با چه فردی و در چه طیف سنی مواجه است. پیامبر(ص) فرمود کسی که در نزد کودک است باید کودکی کند، یا مولانا می گوید:چونکه با کودک سر و کارت فتاد هم زبان کودکان باید گشاد، لذا از نظر نیازسنجی، یک مربی باهوش که کار تعلیم و تربیت را انجام میدهد باید به نیازهای اساسی مخاطب خود توجه داشته باشد و در نقش مربی دلسوز مشفقانه بر اساس نیازهای مخاطبین خود در گروه های سنی مختلف برای آنها مطالب را ارایه کند.
نوع بیان برای تربیت چه طور، نوع بیان باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
بهترین نمونه در این رابطه قرآن کریم است، قرآن بهترین روش ها را برای گفتن بیان کرده است و در یک اصل کلی می گوید: « قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» یع نی با مردم به نیکی سخن بگویید.
به عنوان سوال پایانی چه توصیه ای برای رشد تعلیم و تربیت اسلامی در جامعه امروز دارید؟
توصیه می کنم علاوه بر بهره گیری از واژه های مناسب و برگزیده برای بازگو کردن مفاهیم بلند دینی، به لحن کلام و زبان بدن که شامل چهره و حالات است توجه کنند که طبق تحقیقات دانشمندان فهم لحن کلام و حالات چهره در انتقال مفاهیم دینی به مراتب بیشتر از جمله ها و واژه هایی است که انتخاب می شود لذا بهتر است که به عنوان یک مربی هم حرف خوب بزنیم و هم در عمل رفتار درستی داشته باشیم.
در قرآن چندین مورد در مورد نحوه بیان مفاهیم دینی در قالب تذکر و نصیحت با شیوه های دلسوزانه و از روی تکریم نسبت به مخاطبین وجود دارد، نمونه آن سفارش لقمان به فرزندش برای نماز است که با این بیان او را به نماز خواندن دعوت کرده و می گوید: یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ .
در مصداق دیگری در قرآن آمده است که گروهی که چندان از ادب خوبی برخوردار نبودند هرگاه پیامبر(ص) را صدا می کردند او را با صدای بلند خطاب می کردند لذا خداوند به منظور ترک این رذیله اخلاقی آنان در سوره حجرات چنین خطاب کرد: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ، یعنی ای مومنان صدای خود را بر پیامبر بلند نکنید.
در این آیه خداوند افراد کم تربیت را با عنوان یا ایها الذین امنوا نوازش می کند و حتی یا ایها الناس خطاب نمی کند این همان آموزه های قرآنی که است که در حوزه تربیت نمود دارد، پس هر نصیحت نسبت به مومنان در قرآن کریم همراه با تکریم است لذا می طلبد که ما نیز در شاکله تعلیم و تربیت اسلامی نسبت به افراد مختلفی که در زندگی مان با آنها مواجه هستیم این رویکرد را داشته باشیم.
پایان پیام/
نظر شما