خبرگزاری شبستان _ فرهنگ و ادب: جریان سینمای ایران مانند رودخانه ای است که در مسیر خود حرکت می کند و مناطق آرام و پرخطر هم در مسیر خود زیاد دارد. گردابهایی هم در این مسیر هست که گاهی مسائلی در آن گیر می کند، مدتی در موردشان صحبت می شود و بعد در عمق گرداب فراموش می شوند. اما فراموشی دلیل حل شدن نیست و هر چند وقت یکبار، این مسائل دوباره و با قدرت بیشتری فشار خود را به سینما وارد می کنند و به یاد ما می آورند که راه درازی تا سینمای مطلوب در پیش است. مساله دستمزد بازیگران یکی از این مسائل است که در چند سال اخیر، بارها در مورد آن بحث شده اما هرگز این بحث و گفتگو ها به نقطه مطلوبی نرسیده و دستمزد بازیگران و مخصوصا ستاره ها، همیشه جای بحث و بررسی زیادی داشته.
در سینمای قبل از انقلاب، سیستم ستاره سازی به سبک سینمای هالیوود در جریان بود و چند چهره معدود، بار اقتصادی اصلی سینما را بر دوش داشتند. چهره هایی که گاهی در یک روز سر صحنه سه یا چهار فیلم حضور داشتند و با هر مشتی که به شخصیت منفی می زدند، پول را روانه جیب صاحبان فیلمها می کردند. این سیستم ستاره سازی با قدرت زیادی در سینمای قبل از انقلاب فعال بود و حتی فیلمهای متفاوت سینمای ایران در آن روزگار نیز برای جلب مخاطب به سینما،از همین ستاره ها استفاده می کرد.
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی،زمزمه هایی با این مظمون به گوش رسید که ایران هم به کشورهای فاقد صنعت سینما خواهد پیوست و دیگر فیلمی در ایران تولید نمی شود. درایت بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در مورد قدرت سینما، باعث شد سینما در کشور ما از بین نرود اما عدم وجود درک صحیح از سینما توسط اولین متولیان آن ،باعث شد خشتهای اول دیواری چیده شود که ما امروز در سایه آن،با ترس دائمی ازسقوط حرکت می کنیم.
اولین متولیان سینمای نوین ایرن، خاطره تلخی از ستاره ها داشتند و بعضی از این ستاره ها را مهمترین دلیل بازاری بودن یا ابتذال عمده تولیدات سینمای ایران قبل از انقلاب می دانستند. بنابراین تصور می کردند تنها با تکیه بر جنبه هنری سینما، می توان سینمایی کاملا فرهنگی و دور از ابتذال داشت که با آرمانهای انقلابی ملت ایران همخوانی بیشتری داشته باشد. به همین خاطر فیلمهای دهه شصت اکثرا با تاکید بر دوری از هر گونه جذابیت ستاره گونه در بازیگران ساخته شد و بازیگران معروف آن دوران نیز، هرگز تبدیل به ستاره های سینما نشدند.مساله دستمزد بازیگران در همان دوران زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و در چند مورد،بازیگرانی که دستمزدی کمی بالاتر از معمول برای فیلمها خواسته بودند،ممنوع الکار شدند.
این روند کم و بیش تا زمان جریانی که بعدها تا دورانی که به دولت اصلاحات معروف شد، درسینمای کشور ادامه داشت. در آن دوران با توجه به سیاستهای دولت وقت، سینما فضایی را تجربه کرد که در آن داستانهای جوانانه با فضایی شیک و چهره های جذاب خریداران زیادی داشت. بازیگران مطرح دهه شصت در این زمان همه میانسال بودند و تنها راه باقی مانده،باز کردن درهای سینما به روی خیل جوانان مشتاقی بود که برای رفع تشنگی گیشه به چهره های جوان،وارد سینما شدند و تهیه کنندگان هم خوشحال از اینکه جوانان علاقه مند به پول زیاد اهیمت نمی دهند، با آغوش باز آنها را پذیرفتند.
اما این تازه آغاز ماجرا بود. جوانان مردم را به سینما کشاندند و برای تهیه کنندگان پولساز شدند اما به زودی موقعیت خود را تشخیص دادند و برای حضور در فیلمها دستمزدهای بالایی خواستند.این دستمزدها که اوایل ارقام معقولی را داشتند امروز به جایی رسیده که بازیگری برای هر جلسه حضور در یک فیلم سی میلیون تومان دستمزد می خواهد یا یک پیرمرد شیرین زبان و شیرین عقل با سیصد هزار تومان برای هر جلسه فیلمبرداری گرانترین بازیگر جلسه ای سینما و تلویزیون ملی ایران شده.
افزایش دستمزد بازیگران در کنار چند عامل دیگر،ضربه های سهمگین به سینمای ما وارد کرده.اولین تاثیر افزایش سرسام آور بودجه فیلم است. طبق بر آوردها،امروزه حدود هفتاد درصد از بودجه هر فیلمی هزینه دستمزد بازیگران آن می شود. با توجه به افزایش سایر هزینه های تولید فیلم، این موضوع باعث فشار اقتصادی زیادی به تهیه کنندگان مستقل شده که منجر به حذف تنوع در سینمای ما می شود و به نظر می رسد در آینده، سینما انحصارا در اختیار کمدی های بی ارزشی قرار گیرد که به هیچ وجه نمی توان به آن مناسب خانواده گفت.
این وضع نتیجه درک نادرست از سینما توسط متولیان اولیه آن است.کسانی که سینما را تنها به شکل یک هنر نگریستند و اصلا به جنبه صنعتی سینما توجهی نکردند.جنبه ای که اگر همان زمان به آن توجه کافی می شد امروز سینمای ایران به جای آنکه کاملا از نظر مالی به دولت وابسته باشد،می توانست در بسیاری از جنبه ها یاری رسان دولت باشد و گردش مالی آن هم در حدی بود که پرداخت هرنوع هزینه ای برای صاحبان این صنعت ممکن بود.اما سینمای گلخانه ای آن روزگار،ناگزیر به جایی رسیده که امروز شاهد آنیم و برای از دست نرفتن آن باید همت بالایی به کار برد.
ستاره سازی وتوجه به جنبه های جذاب ستاره ها از مهمترین عوامل سود آور بودن سینما است که کشوری مثل آمریکا توانسته با تکیه بر آن،بازارهای جهانی را به اختیار خود در بیاورد و صنعت سینمای بسیاری از کشورها را نیز تضعیف کند.ایران به عنوان یکی از معدود کشورهای صاحب صنعت سینما در خاورمیانه می تواند با استفاده از ستاره های خود،در منطقه و جهان جایگاه خوبی را نصیب خود کند.اما اینجا یک سوال مهم مطرح است،از کجا ستاره های جدید بیاوریم؟
کانونهای فرهنگی هنری مساجد از زمانهای دور محل پرورش استعدادهای درخشان بوده.بسیاری از متعهدترین هنرمندان در رشته های مختلف از این کانونها بیرون آمده اند و به نظر می رسد هنوز از این کانونها،استفاده واقعی نشده.اگر ما ستارگان درخشانی در سینما می خواهیم که اخلاق و منش اسلامی را داشته باشند و گسترش دهند،باید آنها را در کانونهایی این گونه جست و جو کرد و با یافتن و پرورش استعدادهای نهفته در این جوانان،نسل بعدی ستاره های ایران را آگاهانه پرورش داد تا در دراز مدت شاهد حضور چهره های موجهی در سینما باشیم که توقعات معقولی از جایگاه خود و سینمای ایران داشته باشند و باعث تقویت بنیه مالی سینمای ایران نیز بشوند.
مساله دستمزد بازیگران محل مناقشه است و صنف یکپارچه و جدید تهیه کنندگان قصد دارد با همکاری انجمن بازیگران این مساله را به شکل مطلوبی حل کنند.اما نبود برنامه ای واقعی و منسجم برای داشتن ستارگانی کم مشکل،راه حل ها را تبدیل به مسکنهای کوتاه مدتی می کند که اعتیاد به این مسکنها،می تواند باعث مرگ تدریجی رویایی به نام سینمای ایران شود.
پایان پیام/
نظر شما