پیغام یک شهید: طوری در مسیر حرکت کنید که بتوانیم دستتان را بگیریم

خبرگزاری شبستان: به بچه ها بگوئید طوری در مسیر حرکت کنید که بتوانیم دستتان را بگیریم و از مسیر منحرف نشوید...

به گزارش خبرگزاری شبستان از کرمان، رزمندگان واحدهای اطلاعات عملیات و تخریب لشکر 41 ثارالله در دوران دفاع مقدس در منطقه عملیاتی والفجر 8 گرد هم آمدند تا ضمن بیعت مجدد با شهدا یاد و خاطره آن عزیزان را گرامی دارند.


یکی از این یادگاران که در واحد اطلاعات-عملیات لشکر ثارالله خدمت می کرد؛ دکتر مهدی شفازند است که در همین سفر، شب هنگام؛ عارف شهید محمدحسین یوسف الهی را در خواب می بیند در حالی که نورانیت عجیبی در او مشاهده می شود؛ خطاب به مهدی می گوید: به بچه ها بگوئید طوری در مسیر حرکت کنید که بتوانیم دستتان را بگیریم و از مسیر منحرف نشوید.


شهید محمد حسین یوسف الهی، قائم مقام فرمانده واحداطلاعات وعملیات لشگر 41ثارالله (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)در سال 1340 هجری شمسی در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد.

علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. در روزهای انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال داشت و یکی از عاملان حرکت های دانش آموزان در شهر کرمان بود. آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر 41 ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمب های شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال 1364 در بیمارستان لبافی نژاد تهران به وجه الله نظر کرد.


سردار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه هم در بیان خاطره ای از این شهید می گوید: یک روز با حسین به سمت آبادان می رفتیم. عملیات بزرگی در پیش داشتیم. چند تا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیاتمان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم:چند تا عملیات انجام دادیم اما هیچ کدام آنطور که باید موفقیت آمیزنبود، این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمی دهد.

 

گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید می دانم موفق بشویم. گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم. گفتم: حسین دیوانه شده ای. در عملیات هایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم، نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق میکنه و از همه سخت تر است، موفق می شویم؟

 

خنده ای کرد و با همان تکه کلام همیشگی اش گفت: "حسین پسر غلامحسین" به تو می گویم که ما در این عملیات پیروزیم؛ می دانستم که او بی حساب حرفی را نمی زند. حتماً از چیزی که می گوید ایمان و اطمینان دارد. گفتم: یعنی چه از کجا می گویی؟ گفت: بالاخره خبر دارم. گفتم: خب از کجا خبر داری؟ گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم.

 

پرسیدم: کی به تو گفت؟ جواب داد: حضرت زینب(سلام الله علیها)! دوباره سوال کردم: در خواب گفت یا در بیداری؟ با خنده جواب داد: تو چه کار داری. فقط بدان بی بی به من گفت که شما دراین عملیات پیروزخواهید شد و من به همین دلیل می گویم که قطعاً موفق می شویم؛ هر چه از او خواستم بیشتر توضیح بدهد. چیزی نگفت و به همین چند جمله اکتفا کرد. نیازهم نبود توضیح بیشتری بدهد. اطمینان او برایم کافی بود.

 

همان طور که گفتم همیشه به حرفی که می زد. ایمان داشتم. وقتی که عملیات با موفقیت تمام به انجام رسید یاد حرف آن روز حسین افتادم و به ایمان و قاطعیتی که در کلامش بود و هرگز از این اطمینان به او پشیمان نشدم.

 

گفتنی است، طی سالهای اخیر به همت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس کارهای بسیار خوبی در خصوص شهدای استان انجام شده است؛ واکاوی شخصیت شهدا از جمله شهید یوسف الهی و چاپ کتاب مربوط به آن شهید والامقام با عنوان "نخل سوخته" که طرفداران زیادی حتی در استان های همجوار دارد از جمله این اقدامات است.

  

پایان پیام/

کد خبر 344281

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha