جریان‌های تکفیری گرفتار باتلاق اضمحلال سیاسی هستند

خبرگزاری شبستان:فراگیری مردم سالاری در جهان اسلام برای عده‌ای به مثابه اضمحلال سیاسی است؛ از این رو با هزینه‌های هنگفت و بدلسازی انقلابی در قالب جریان‌های تکفیری می‌کوشند چهره‌ای کریه از دنیای اسلام نمایش دهند.

خبرگزاری شبستان: انقلاب اسلامی سبک زندگی سیاسی خاص و یا همان مردمسالاری دینی را به کشورهای جهان عرضه کرد، در این نوع سبک زندگی سیاسی هر چه که جمع بین مردم و ارزش ها بیشتر شود مسئولیت پذیری و مشارکت آنها بیشتر شود که این موضوع مایه تعجب همه کشورها شده و توانسته الگوی جدیدی را به مردم دنیا عرضه کند. برای درک سبک زندگی سیاسی که انقلاب اسلامی به دنیا عرضه کرد گفتگویی را با حجت الاسلام علیرضا پیروزمند، قائم مقام فرهنگستان علوم اسلامی قم انجام داده ایم که مشروح آن را می خوانید.
 

سبک زندگی سیاسی که انقلاب به مردم عرضه کرد با دیگر مکاتب سیاسی حاکم و رایج چه تفاوت هایی دارد؟
در انقلاب اسلامی امام (ره) مبتنی بر فرهنگ اسلام و اهل بیت (ع) تحرکی را در مردم ایجاد کرد که طومار رژیم استبدادی را به هم پیچید و آنها هم پیش بینی این را که این موج اجتماعی به این کیفیت شکل بگیرد و بتواند ریشه استبداد را در کشور بخشکاند نمی کردند.
آنها به یکباره خود را در محاصره امواج اعتراضات مردم و تدابیر حضرت امام دیدند و به ناچار تسلیم شدند . آنچه که به نظر می رسد در رفتار امام و رفتار مردم تفاوت برانگیز بود ایثار بر محور تحقق ارزش ها بود. این شاید یک نکته کلیدی در شکلگیری انقلاب بود که رفتار و سبک متفاوتی را ایجاد کرد و اگر که به افرادی که نسل انقلاب محسوب می شدند مراجعه کنید که هنوز در کشور هستند مشاهده می کنیم از افراد مبارزین بنام گرفته که بیشتر در معرض خطر و تهدید بوده اند و زندان و شکنجه های سنگین را تحمل کرده اند تا افراد ساده تری که مشارکت شان در تحقق انقلاب در حد حضور در راهپیمایی ها بوده است و شعار بر علیه رژیم شاه سر داده اند، همه این ها در یک نقطه مشترک بوده اند و آن اینکه آنچه آنها را به حرکت وا می داشت انجام وظیفه دینی بود که برای فریاد زدن علیه ظلم و استبداد بر دوش خود احساس می کردند.
در آن زمان هیچ کس نمی توانست تضمین دهد که این حرکت ها حتما به نتیجه می رسد و تازه آنهایی که سال ها زندان و شکنجه را تحمل می کردند که یک ساعتش برای امثال ما بسیار ملالت آور و دشوار است، به هیچ وجه مطمئن نبودند این زحمت هایی را که متحمل می شوند حتما به نتیجه می رسد چه برسد به اینکه بخواهند طمع قدرت و ثروت داشته باشند و تصور کنند در ازا این فشاری که تحمل می کنند بعدا از حق بهره مندی بیشتری برخوردار خواهند بود و بنده نام این عمل را ایثار بر محور ولایت و امامت امام خمینی (ره) می دانم.
این سبک زندگی یک نسبتی را با امام امت و ارزش هایی که فرهنگ اهل بیت (ع) آن را بدست آورده بودند و نسبت به فرد و روحیه و جسارتی که داشت پیدا می کرد که این نوع سبک زندگی سیاسی را برای مردم رقم زد.
 

این سبک زندگی سیاسی از نظر تغییر موازنه جهانی چه تاثیراتی را داشت و چه نوع تفکری را در نوع بشر احیا یا ایجاد کرد؟
انقلاب اسلامی نقطه عطف تاریخی در تحولات سیاسی منطقه و بلکه جهان بود. علت آن هم شعار دادن و افراطی برخورد کردن با موضوع نیست بلکه اگر واقعیت اتفاقاتی که بعد از انقلاب رخ داد را مورد توجه قرار دهیم می توانیم قرائن و شواهدی را دال بر این معنا پیدا کنیم.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران موقعیت ژئوپلتیک و حادثه سازی و برجسته ای را در پدید آوردن وقایع جهانی پیدا کرد. از زمان غیر از فروپاشی رژیم ستم شاهی که مورد حمایت غرب و بویژه آمریکا بود و زلزله ای را در دل استکبار به راه انداخت بعد از او با واقعه جنگ نابرابر 8 ساله روبرو شدیم که در آن هم ما در مقابل دنیا می جنگیدیم، مقاومت مردم و پیروزی آنها در جنگ 8 ساله باز موازنه قدرت را به نفع نظام اسلامی رقم زد و بیش از پیش دنیا را متوجه این معنا کرد که نظام اسلامی یک محور قدرت جدیدی در منطقه بلکه در جهان محسوب می شود.
بعد از جنگ تحمیلی نیز در حوادثی که در دنیای اسلام و در خاورمیانه رخ داد مشاهده شد در حوادثی که در عراق، فلسطین ، لبنان و سوریه اتفاق داده و در حال رخ دادن است می بینیم که یک اتفاق مهم و تاثیرگذار که شعاع آن جهانی است، انقلاب اسلامی است و نشان دهنده آن است که موازنه قدرت به نفع اسلام ناب که ایران طلایه دار آن است روزبروز بیشتر شکل گرفته است. این اتفاق رخ نمی دهد مگر با همراهی و همدلی مردم با امام خودشان و ایستادگی آنها در مقابل دشمنان.
 

جریان های سیاسی فکری حاکم بر جهان اسلام چه رویکردی را در مقابل این سبک ارائه شده اتخاذ کردند؟
آنها برخوردهای متفاوتی را در پیش گرفته اند. در دنیای اسلام نیز می بینیم عده ای خود رادر خطر می دیدند و فراگیر شدن این سبک زندگی را به معنای اضمحلال سیاسی خود قلمداد می کردند و طبیعی است که با آن مقابله کرده و می کنند و با همه تلاششان سعی می کنند این انقلاب فراگیر نشود و نه تنها به کشورهای آنها سرایت نکند بلکه به دنیای اسلام سرایت نکند و این کار را از طریق صرف هزینه های هنگفت و همچنین از طریق بدلسازی های انقلابی و اما انحرافی در قالب تکفیری هایی که حاضرند خودشان را فدا کنند این حرکت انقلابی را در مسیر غلطی قرار دهد و یک نسخه و نمای کراهت آمیز از دنیای اسلام در جهان به نمایش بگذارد که بلوغ و فطرت پاک انسان ها به سمت آن گرایش پیدا نکند.
دسته دیگری هم در نقطه مقابل احساس قدرت کردند و بنظرشان آمد در پیوند خوردن با این حرکت و ملحق شدن به این حرکت که امام راحل ایجاد کرده آنها هم قدرت و جرات در مقابل استکبار و احیای حقوق مردم خود و قدرت برای شکوفایی استعدادهای مردم شان و سرمایه های داخلی شان برای پیشرفت های شان پیدا می کنند به همین خاطر به اقتضای شرایط سیاسی و فرهنگی شان در کل با این فرهنگ و جریان حرکت کرده و سعی کردند الگوگیری کنند.
البته گروهی هم در این بین قرار گرفته اند که سعی می کنند با بی تفاوتی با این موضوع برخورد کنند و به اقتضا شرایط به این سو و یا آن سو حرکت می کنند.
 

مردم سالاری دینی و تبلور آن کدام ادعاها از جانب مکاتبی چون لیبرالیسم را زیر سوال برد؟
مکاتب لیبرالی ادعای آزادی و دموکراسی داشتند و نقطه کانونی امتیاز و برجستگی شان را همین موضوع قلمداد می کردند، انقلاب اسلامی همزمان دو ضربه را به آنها زد اولا به همه دنیا نشان داد آنچه را شما ادعا می کنید سرابی بیشتر نیست و شما به مردم خود رحم نکردید چه برسد به مردم سایر ملل.
در سایر کشورها رژیم های مستبد و مستکبر که هیچ نوع دموکراسی در کشور آنها یایه یزی نشده بود، با تمام قد دفاع می کنید و حمایت می کنید بخاطر اینکه پول نفت آنها در جیب شما می رود و خرج سیاست های شما می شود و این دوگانگی در رفتار سیاسی به واسطه ایستادگی مردم ما و طیفی که به او ملحق شدند مشخص شد و به منصه ظهور رسید و در کشورهای خودشان نیز این دوگانگی نمایان شد و نهضت وال استریت را مشاهده کردیم و نماد این حرکت نشان دهنده این است جمع قابل توجهی در این کشورها نیز متوجه شدند که دموکراسی یک شعار نیست و حاکمیت زر و زور است این یک جنبه حرکت حضرت امام و مردم در جهت تخریب تفکر لیبرالیستی بود و نشان دادن ماهیت درون تهی آن بود.
در نقطه مقابل یک حرکت ایجابی اتفاق افتاد و نظام سیاسی با رویکرد متفاوت شکل گرفت که ما از آن به عنوان مردم سالاری دینی یاد می کنیم.
ارائه این الگو به جهان اسلام و سایر کشورهایی که در جهان وجود دارند خود دستاورد مهمی از انقلاب اسلامی محسوب می شود به دلیل اینکه در این نوع از حاکیمت سیاسی جمع بین اموری شد که در نگاه لیبرالیستی با هم قابل جمع نیستند و هم در مشارکت بیشتر از آنچه که در دنیا آن را ادعا می کنند تحقق یافت و هم ولایت. آنها اتفاق جمع بین ولایت و مشارکت را تناقض آمیز قلمداد کردند اما در مردمسالاری دینی بخاطر اینکه جمع بین مردم با هم و اعتمادشان بر محور ولی فقیه و بر محور ارزش های اجتماعی برای تحقق ارزش های دینی اتفاق می افتاد هر چه که جمع بین مردم و ارزش ها بیشتر می شد باعث می شد مسئولیت پذیرتر شده و مشارکت آنها بیشتر شود.

پایان پیام/
 

کد خبر 343317

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha