به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، جشنواره فیلم فجر هر سال ویترینی برای سینمای ایران است. هر سال شاخصترین آثار سینمایی توسط هیات انتخاب برای نمایش در این جشنواره گرد هم می آیند و اهالی مطبوعات و منتقدان با دیدن این آثار،وضعیت فرهنگی و اقتصادی سینمای ایران را پیش بینی می کنند.
این ویترین هر سال یک شکل دارد. یک سال خود ویترین پر از خاک و تار عنکبوت است اما آثاری که در آن دیده می شوند جذاب و قابل توجه هستند.در چند سال اخیر این وضعیت به کرات به چشم می خوررد که با وجود نارسایی ها و مشکلاتی که در زمینه برگزاری جشنواره و نظم در کاخ مطبوعات وجود داشت اما کم و بیش آثاری درخشان به خصوص در بین آثار سینماگران جوان به چشم می خورد که امید پیشرفت برای سینمای ایران را زنده می کردند.
امسال اما جشنواره فیلم فجر ویترین جشنواره نسبتا تمیز و پر زرق و برق بود.جشنواره به استثنای یکی دو روز انتهایی خود که با شلوغی سالن همراه بود،مجموعا به خوبی و بدون مشکلی برگزار شد اما چیزی که امسال جلب توجه کرد،اجناس داخل ویترین یا همان فیلمهای جشنواره بود که بعضی از آنها از شدت ضعف،تعجب همه را بر می انگیخت.
البته این طبیعی است که هر فیلمسازی اثر ضعیفی در کارنامه خود داشته باشد و مخصوصا بسیاری از فیلمسازان اول،آثاری دارند که حتی دیدن پنج دقیقه از آنها را هم نمی توان تحمل کرد اما امسال شگفتی از اینجا حاصل شد که بسیاری از فیلمسازان برتر و شاخص با آثاری بسیار ضعیف و کم قدرت در جشنواره ظاهر شدند.آثاری که باعث خنده و تمسخر تماشاگرانی شد که اکثر آنها از اهالی مطبوعات و منتقدان سینما بودند.
البته تعجب به همین جا ختم نشد.این کارگردانان که بسیاری از آنها با پولهای بی حساب و کتاب بخش دولتی فیلم ساخته بودند و در همان زمان تولید سودشان را به جیب زده بودند،پشت اسم و اعتباری که قبلا از ساخت فیلمهایشان کسب کرده بودند پنهان شدند،منتقدان را بی سواد خواندند و یکی از آنها مدعی شد بهترین و قوی ترین کار کارنامه خود را ساخته است.
البته به خود کارگردانان مربوط است که چه نوع فیلمی بسازند و هر کسی حق دارد حتی بدترین فیلم خود را قوی ترین اثرش بداند اما مشکل در منابع تامین شده برای این فیلمها است.منابعی که به یک اسم بزرگ تخصیص داده شده و قطعا کسی که در زمان تولید سود کرده،هیچ اهمیتی به اکران فیلم و فروش آن نمی دهد و مهم ترین و بی خاصیت ترین فیلم ممکن را برای راضی کردن سرمایه گذار می سازد.
مهترین بخش سینما در تمام دنیا،بخش پخش و اکران فیلم است. فیلم باید در سینما اکران شود و سود فروشش به دفتر تهیه کننده برگردد تا دوباره تبدیل به فیلمی جدید شود.سالها است که این بخش از سینمای ایران،آسیب پذیرترین بخش آن است و بحران مخاطب در حال نابود کردن این سینما است اما امسال پرده جدیدی از این مشکل برای سینمای ایران رو شد.
شدت ضعف آثار فیلمسازان بزرگ به حدی بود که چند اثر متوسط به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر،به عنوان آثار خوب در این جشنواره بین اهالی مطبوعات مطرح بودند و همه بر این نکته متفق القول بودند که سی و دومین جشنواره فیللم فجر،سال سقوط بزرگان سینما بود.
این ها همه نوک کوه یخی بود که از آب بیرون زده است و بخش اصلی کوه یخ که قرار است کشتی سینمای ایران را غرق کند،سال آینده مشخص می شود.اکران این فیلمهای ضعیف در سال آینده مخاطبان را به شدت از سالنهای سینما فراری خواهد داد و اعتماد آنها را به سینما باز هم کاهش خواهد داد، مساله ای که روند نابودی سینما را شدیدتر می کند و مرگ سینما را قریب الوقوع تر می نماید.
پایان پیام/
نظر شما