هر زمان که تلویزیون را روشن کنید، آسمان همین رنگ است

برای تلویزیون روزهای عید و عزا، عادی و پایان هفته، میلاد ائمه و روزهای ملی و مذهبی یکسان است؛ به قول معروف حرف مرد، یکی است...

خبرگزاری شبستان: صدا و سیما به عنوان یک رسانه ملی هر گاه به مناسبت های مختلف توانسته بود، برنامه های خوب و سر گرم کننده ای ارائه دهد موفق به جذب میلیونها بیننده شده است. جذب بیننده توسط رسانه ملی، یعنی کساد کردن بازار شبکه های منحرف ماهواره ای. اما صدا و سیما هر چند وقت یکبار، جرقه ای می زند و سپس خاموش می شود.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی، در اصل یکصد و هفتاد و پنجم آمده است: «در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران،آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشورباید تامین گردد. شورایی مرکب از نمایندگان رییس جمهور و رییس قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی(هر کدام دو نفر) نظارت بر این سازمان خواهند داشت».
در مقدمه قانون اساسی نیز آمده است: «وسایل ارتباط جمعی(رادیو – تلویزیون)بایستی در جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی قرار گیرد و در این زمینه از برخورد سالم اندیشه های متفاوت بهره جوید و از اشاعه و ترویج خصلت های تخریبی و ضد اسلامی جداً پرهیز کند».
پیروی از اصول چنین قانونی که آزادی و کرامت ابناء بشر را سرلوحه اهداف خود دانسته و راه رشد و تکامل انسان را می گشاید برعهده همگان است و لازم است که امت مسلمان با انتخاب مسئولان کاردان و مؤمن و نظارت مستمر بر کار آنان به طور فعالانه در ساختن جامعه اسلامی مشارکت جویند. به امید اینکه در بنای جامعه نمونه اسلامی (اسوه)که بتواند الگو و شهیدی بر همگی مردم جهان باشد موفق گردد. (و کذالک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس).
با توجه به قانون اساسی وظایف صدا و سیما، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور تامین باید گردد و صدا و سیما در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامی باشد.
صدا و سیما دو رسانه دارد: رادیو و تلویزیون. در این زمینه رادیو موفق تر از تلویزیون عمل کرده است: رادیو سراسری، رادیو تهران، رادیو قرآن، رادیو معارف، رادیو ورزش، رایو جوان، پیام، گفتگو، تجارت و شبکه های رادیویی مراکز استانی و شهرستانی و… که نشان از تخصصی کردن رادیو برای علاقمندان خاص دارد اما تلویزیون مشکل دارد و نتوانسته است به رسالت فرهنگی خودش عمل کند. هنوز تلویزیون همانند رادیو به شبکه های تخصصی تبدیل نشده است. پربیننده ترین شبکه ها برنامه هایی است که از شبکه سوم سیما پخش می شوند که قرار است آن را به شبکه ورزش تبدیل کنند.
سایر شبکه های تلویزیونی نتوانستند در پخش برنامه های پر طرفدار موفق نشان دهند. مردمی که شبها خسته و کوفته از محل کارشان به خانه هایشان باز می گردند. شاهد برنامه های خشک و بی روحی هستندکه نه تنها خستگی آنان را بر طرف نمی کند، بلکه خستگی آنها را مضاعف می کند. مسئولان سیما، تلویزیون را با رادیو اشتباه گرفته اند.
میزگردها، گفتگو ها، مصاحبه ها، فیلم های مستند، فیلم های تکراری و کسل کننده و برنامه هائی که فقط برای پرکردن آنتن و کنداکتور بکار گرفته می شوند. حاکی از یک بی مسئولیتی و بی تجربگی و عدم درایت نزد مسئولان می باشد. برنامه های خشک و کم تحرک و بی محتوا و بی نشاط و ننه جان من غریبم، شادی و نشاط روحی را از مردم دور کرده است و در حقیقت صدا و سیما با تداوم این برنامه ها و توجه نکردن به خواست قلبی مردم خانه غم در دل مردم ایجاد کرده است.(هفته نامه فرهنگی مازندران)
برای تلویزیون روزهای عید و عزا، عادی و پایان هفته، میلاد ائمه و روزهای ملی و مذهبی یکسان است. به قول معروف حرف مرد، یکی است. هر روز و شب که تلویزیون را روشن کنید، آسمان همین رنگ است.
به نظر می رسد مسئولان و برنامه ریزان صدا و سیما در ترویج فرهنگ استفاده مردم از برنامه های مبتذل ماهواره ای مقصرند. وقتی برنامه های نمایشی با در نظر گرفتن سطح درک و فهم مخاطب و سریال هایی به دور از ساختار عاشقانه های هندی یا حتی برنامه های جذاب سیاسی از رسانه ملی پخش می شود درست است که تعداد زیادی از بیننده های شبکه های ماهواره ای کم نمی شود اما بخشی از مخاطب آنها به سمت رسانه ملی و بومی جذب می شود.
اگر صدا و سیما توانست فیلم ها و برنامه هایی که جذاب باشد و مردم را به پای این جعبه جادویی بکشاند، یقیناً شبکه های ماهواره ای مشتری نخواهند داشت و مجبور به تعطیلی خواهند شد.
آقایان مسئول، شما به واقع مسئول هستید. اینکه خودتان شاید پای برنامه های متنوع و مهیج ماهواره ای بنشینید و برای مردم برنامه های بظاهر ارزشی ولی در نهایت خشک و بی روح که افراد را به غم و غصه و خواب فرو می برد، پخش شود. آن را هنر نمی گویند. هنر این است که قدر این مردم صبور را بدانید.
عامل رویکرد مردم به شبکه های مخرب ماهواره ای، برنامه ریزان صدا و سیما هستند. درست در شبهای جشن و میلاد و عید که مردم منتظر برنامه های متنوع هستند و باید شاد باشند، تلویزیون حدود 3 دقیقه نمایی از یک یا چند شاخه گل را نمایش می دهد و در ادامه چند گوینده و مجری و مهمانان برنامه درباره فضائل ائمه اطهار و یا موضوع مورد بحث سخنرانی و پرسش و پاسخ اجرا می شود در حالی که می توان از داستانهای فرهنگی، مذهبی، تاریخی و ... فیلمهای کوتاه مناسبتی ساخت.
اکثر سریال هایی هم که از سیمای جمهوری اسلامی پخش می شود؛ عشق و عاشقی دو دلداده است که در پایان فیلم پس از وقایع مختلف به وصال نایل می آیند یا فضایی در این سریال ها نمایش می دهند که مغایر با فرهنگ و زندگی 90 درصد از مردم کشورمان است همچون خانه های ویلایی شیک چند صد متری با دکوراسیون میلیاردی و راه رفتن با کفش روی فرش و داخل اتاق و نظایر آن که در محدوده این مقال نمی گنجد.
آیا کارگردان و فیلمساز و هنرمندانی که باید به وسط میدان بیایند و فیلم های مفید و سالم هماهنگ با فرهنگ مردم مسلمان کشورمان بسازند، به اندازه کافی در کشور وجود ندارد؟ هدر دادن بیت المال و عدم پخش برنامه های متنوع و سرگرم کننده آموزنده از رسانه ملی در حقیقت نوعی کم توجهی به احساسات مردم کشورمان است. پس از گذشت 32 سال از پیروزی انقلاب و استقرار نظام اسلامی هنوز برنامه های فرهنگی، هنری مدون در تلویزیون نداریم و بالاترین هنر تلویزیون برگزاری میزگردها و برنامه های گفتگو محور است.
درحالی که مناسبت های مذهبی اعم از اعیاد و عزاداری ها بهترین فرصت و مجال برای صدا و سیما در جهت تبیین و روشنگری معارف و گنجینه غنی فرهنگ شیعی اسلامی است اما متاسفانه مدیران صدا و سیما در سه دهه بعد از انقلاب نشان داده اند که قدر این فرصت را نمی دانند از این روست که امروز این فرصت ها در قالب برنامه های خشک و بی روح یا جشن های کم مایه هدر می رود.

پایان پیام/

کد خبر 34132

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha