خبرگزاری شبستان: سرنوشت سیاسی تشیع که پس از واقعه کربلا عمیقا اندوهبار شده بود در هالهای از تقیه و تامل فرو رفت و بهویژه در عصر غیبت با هول و هراسهای بسیاری درآمیخت تا آنجا که کار فلسفه و فقه سیاسی شیعه به اجمال و اهمال و مهجوریت کشید و یکی از عمیقترین و اساسیترین عرصههای علمی و عملی اسلام در گرداب حوادث روزگار مورد غفلت و کوتاهی قرار گرفت. حتی ظهور حکومتهای شیعه مذهبی چون صفویه نیز نتوانست فقه و فلسفه سیاسی شیعه را تمام قامت بر پا دارد و ملاحظات بسیاری بر سیره سیاسی زعمای شیعه سایه گسترد. در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین نجف لکزایی، رئیس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استاد حوزه و دانشگاه که سال ها در این راه تحقیق کرده و کتاب ها و مقالات مختلفی در این رابطه نوشته ابعادی از این موضوع بررسی شد که اکنون از نظر شما می گذرد.
آقای دکتر! اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) از چه نوعی بود؟
اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) و به تبع آن اقدامات سیاسی ایشان، در مقطعی از تاریخ، اصلاحی است. فرازهایی از کتاب «کشف الاسرار»، بیانگر تحلیل ما از اندیشه سیاسی اصلاحی علمای شیعه است: «ما ذکر کردیم که هیچ فقیهی تاکنون نگفته و در کتابی هم ننوشته که ما شاه هستیم یا سلطنت حق ما است. آری، همان طور که ما بیان کردیم، اگر سلطنتی و حکومتی تشکیل شود، هر خردمندی تصدیق میکند که خوب است و مطابق مصالح کشور و مردم است. البته تشکیلاتی که بر اساس احکام خدا و عدل الهی تأسیس شود، بهترین تشکیلات است، لکن اکنون که آن را از آنها نمیپذیرند، اینها هم با این نیمه تشکیلات هیچ گاه مخالفت نکرده و نخواستند اساس حکومت را بر هم بزنند و اگر گاهی هم با شخص سلطانی مخالفت کردند، مخالفت با همان شخص بوده، از باب آن که بودن او را مخالف صلاح کشور تشخیص دادند، وگرنه با اصل اساس سلطنت تا کنون از این طبقه مخالفتی ابراز نشده [است]... مجتهدین همیشه خیر و صلاح کشور را بیش از همه میخواهند.» نکته اساسی در تفکر و اندیشه سیاسی مجتهدین همین عبارت است: «مجتهدین همیشه خیر و صلاح کشور را بیش از همه میخواهند» و طبیعی است که پیشنهاد امام (ره) باید در همین فضا درک شود وگرنه تفاسیر دیگر، در مقام «بما لایرضی صاحبه» خواهد بود. تفسیر حضرت امام(ره) درباره رفتار و عمل سیاسی ائمه(ع) نیز مشابه تفسیر ایشان از رفتار سیاسی علما و مجتهدین است. از نظر وی همکاری ائمه(ع) با حاکمان جور، غیرمشروع و غاصب، با هدف خیر و صلاح مسلمین بوده است و این به معنای تأیید حکومت های جور و نفی قیام برای برپایی حکومت حق نیست.
اصل مهم در رفتار سیاسی ائمه(ع) و مجتهدین، حفظ کشور اسلامی است. با این وصف حضرت امام(ره) تنها به گفتمان اصلاح نمیپردازد، بلکه دست از این همکاری مصلحتاندیشانه برمیدارد و حفظ کشور اسلامی را در گرو حرکتی جدید، با عنوان انقلاب، نفی رژیم سلطنتی و تأسیس حکومت اسلامی معنا میکند.
ویژگی بارز اندیشه سیاسی امام نسبت به دیگر علما و فقهای شیعه چیست؟
تحول مهم تاریخ اندیشه سیاسی شیعه انتقال از «تفکر اصلاحی» به «تفکر انقلابی» است که امام خمینی (ره) بانی و عامل آن در دوره معاصر بودند. اندیشه سیاسی انقلابی در پی تغییر صد در صد اوضاع است. مبنا و هدف آن، عمل به تکلیف الهی در راستای حفظ کشور اسلامی است که این ویژگی، شیعی و اسلامی است. اندیشه سیاسی انقلابی، در دوران معاصر و در صدر اسلام نیز به چشم میخورد. نخستینبار، پیامبر اسلام(ص) اندیشه سیاسی اسلام را مطرح کردند. آن حضرت (ص) توانستند با تکیه بر تعالیم اسلامی، جامعه جاهلی را به جامعهای اسلامی تبدیل کنند، در مدت زمانی کوتاه نابسامانیهای مادی و معنوی را از بین برده و برکات مادی و فضایل معنوی به ارمغان بیاورند.
اندیشه سیاسی امام (ره) از مهمترین اندیشههای انقلابی ـ اسلامی است که در دوره معاصر مطرح شده و به انجام رسیده است. اندیشه سیاسی ایشان در راه گذر از «اندیشه اصلاحی» به «اندیشه انقلابی» به تحولی تدریجی دچار گردید و این همان نقطه قوتی است که به کمک شناخت دقیق اوضاع، شرایط و امکانات و با استعانت از اصل پویای تفکر شیعی، یعنی «اجتهاد» شکل گرفته است. امام(ره) با همه درک عمیقی که از اندیشه اصلاحی داشت، آن را برای وضعیت معاصر مناسب ندید. وی با شناخت آسیبها، آفتها و بیماریهای موجود در جامعه و سیاست ایران، جهان اسلام و حتی نظام بینالملل، به ارائه راهحلها و درمان این مجموعه پرداخت و با تشکیل جمهوری اسلامی موفق شد راه را برای آفت زدایی از مجموعه کشورهای اسلامی و نظام بینالملل باز کند.
امام با سرنگونی رژیم شاه چه هدفی داشت، یعنی از همان ابتدا اندیشه تأسیس حکومت اسلامی را داشت یا نهایتا به چنین امری مبادرت ورزید؟
مهمترین پیشنهاد امام(ره) تشکیل حکومت اسلامی به جای نظام سلطنتی بود. «حکومت اسلامی» تنها حکومتی است که آسیبها و آفتهای گفته شده را ندارد. امام(ره) با توجه به تفاوت نظام سیاسی پهلوی با نظامهای سلطنتی پیشین، در پی برپایی حکومت اسلامی بودند. ایشان در جایی میفرمایند: «فریاد ما که میگوییم ما حکومت اسلامی میخواهیم و مرگ بر این سلطنت کثافت کاری، برای این است که ما میبینیم که (خودمان میدانیم و هم یک وقت تاریخ میخوانیم) سلاطین سابق هر چه بودند، جبار بودند، لکن خیانت در آنها کم بوده، جبار بودند، تبهکار بودند، تعدی میکردند به مردم، اما مملکتشان را به یک مملکت دیگری، منافع مملکتشان را به مملکت دیگری نمیدادند. من ندیدم که یکی از سلاطین سابق مملکتش را فروخته باشد به یک کسی، منافع مملکتش را تقدیم دیگری کرده باشد، این اخیراً شده و خصوصاً در زمان این آقا، در زمان این سلطان مفسد این مسائل پیدا شده است که هر چیزی که ما داریم اینها از بین بردهاند. زندگی خودشان این زندگی است، زندگی شما این است که میبینید... .» «ما میخواهیم حساب صدر اسلام را بکنیم که متن اسلام است، خود اسلام و متن اسلام است. ببینیم که آیا این حکومت اسلام و این رژیم اسلام یک رژیم دمکراسی بوده است یا یک رژیم قلدری و استبدادی بوده؟»
آرمان های امام خمینی(ره) به اختصار عبارتند از:
الف) تشکیل حکومت اسلامی با عنوان «جمهوری اسلامی»
ب) قطع وابستگی به اجانب
ج) حمایت از مسلمانان و مستضعفان جهان
د) کسب استقلال اقتصادی، فرهنگی و سیاسی
ه) حاکمیت دین و ارزشهای دینی در جامعه
و) داشتن نیروی نظامی قوی و مستقل، متناسب با مصالح و منافع ملی و جهان اسلام و خطرهایی که کشور را تهدید میکند
ز) گماردن افراد شایسته به مناصب کلیدی و غیرکلیدی
ح) ساختن انسان مورد نظر اسلام
ط) برقراری آزادی
به نظر میرسد امام خمینی(ره)، «قیام لله» را یگانه راه اصلاح جهان و «قیام برای منافع شخصی» را علت نهایی بدبختی و تیرهروزی انسانها، به ویژه مسلمانان و جهان اسلام میدانند. این مطلب در نخستین سند مبارزاتی ایشان آمده و بیانگر بینش ژرف امام(ره) است «صحیفة نور» نیز با همین مطلب آغاز میشود.
امام (ره) ریشه مشکلات را در چه چیزی می دانستند و چگونه سعی کردند این را برطرف کنند؟
از نظر امام (ره)، علتالعلل مشکلات به خود مردم باز میگردد. در واقع، ریشه مشکلات داخلی است. اگر استعمار بر ما مسلط شد و شاه مستبد ضددین بر ایران مسلط شد، همه و همه برمیگردد به این که قیامها برای خدا نیست. قیام صورت میگیرد، اما چون برای خدا نیست، شکست میخورد.
حکومت پهلوی، حکومتی وابسته به انگلیس و آمریکا بود که با بیشتر نیروهای بومی و داخلی (مردم مسلمان) مخالفت میکرد. وابستگی سلسله پهلوی باعث گردید که این حکومت دست به اقدامهای ضد دینی نیز بزند، به عنوان مثال: کشف حجاب، تبعید و زندانی کردن رهبران دینی مردم و تغییر تاریخ هجری به سلطنتی. از این رو امام خمینی(ره) وارد گفتمان انقلاب شده و طرح تغییر رژیم ایران را مطرح کردند. شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به همین نکات اشاره دارد. «استقلال» به معنای نفی وابستگی به بیگانگان، «آزادی» به معنای نفی استبداد، دیکتاتوری و رژیم سلطنتی و «جمهوری اسلامی» بیانگر نوع نظامی بود که آرمانهای ملت ایران را در خود داشت. اندیشه سیاسی امام(ره) در راه گذر از «اندیشه اصلاحی» به «اندیشه انقلابی» به تحولی تدریجی دچار گردید و این، همان نقطه قوتی است که به کمک شناخت دقیق اوضاع، شرایط و امکانات و با استعانت از اصل پویای تفکر شیعی، یعنی «اجتهاد» شکل گرفته است. اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)، با توجه به نوع آسیبهایی که رژیم پهلوی با آنها روبهرو بوده، انقلابی است. پیشنهادهای امام(ره) نیز انقلابی است؛ یعنی برای اصلاح سیستم سیاسی، پیشنهاد تخریب آن و پایهگذاری نظام سیاسی مورد نظر خود را میدهد.
پایان پیام/
نظر شما