به گزارش خبرگزاری شبستان ،گزارش فرهنگی کشور که درست تر است آن را «آمارنامة بخش فرهنگ» بنامیم، گزارشی آماری است که از سال 1347،همه ساله اطلاعات کمّی در مورد بخش فرهنگ (شامل رسانه های جمعی، ورزش همگانی، تفریحات و ...) ارائه میکرده و به صورت پیوسته، سالانه در حوزة فعالیتهای فرهنگیِ وزارتخانهها، سازمانها و نهادها، چاپ و منتشر میشده است. این گزارش به مثابة یک سند رسمی فرهنگی در کشور، پیش از انقلاب اسلامی توسط دبیرخانة شورای عالی فرهنگ و هنرِ وزارت فرهنگ و هنر، و پس از انقلاب نیز در «مرکز آمار و برنامهریزی پژوهش های فرهنگیِ» حوزة معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، و سپس «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات» تا سال 1383 تدوین میشده است.
گزارش فرهنگی کشور صرفاً در پی ارائه اطلاعات در مورد فعالیتهای دستگاههای دولتی متولی فعالیتهای فرهنگی نیست، بلکه هدف آن، احصای همه فعالیتهای فرهنگی کشور و همچنین ارائة تصویری از وضعیت کوششهای فرهنگی کشور، توسط هرکس که انجام شود و در هر سطحی که صورت گیرد، به زبان اعداد و ارقام است (چرا که در روند جدید تدوین گزارش فرهنگی کشور مضاف بر عملکرد فرهنگی دستگاههای دولتی، عملکرد و فعالیت سازمانهای مردمنهاد نیز بررسی میشود).
این گزارش مضاف بر حساسسازی جامعه به حوزة فرهنگ و ارتقای آگاهی افکار عمومی، میتواند مصارف متعددی داشته باشد، از آن جمله است: تجمیع، پیوستگی، یکپارچهسازی و یکسانسازی نظام جمعآوری آمارهای فرهنگی براساس معیارهای واحد؛ فراهم آوردن اطلاعات برای برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت استراتژیک، در سطح ملی یا بخش؛ تغذیه اطلاعاتی پژوهشگران امور فرهنگی؛ کمک به مدیران بخشی برای ادارة امور مورد تصدی خود؛ مقایسة وضعیت بخش در طول زمان؛ آگاهی یافتن از تحولات گرایش های مردم به امور فرهنگی؛ و بالاخره قادر ساختن مسئولان به گزارش کردن وضع بخش به مردم و آگاه ساختن مردم از فعالیت های انجام شده در زمینه امور فرهنگی در کشور.
نخستین گزارش فرهنگی درسال 1347 توسط دبیرخانة شورای عالی فرهنگ و هنر منتشر شد و سازمان تهیهکنندة گزارش «شورای عالی فرهنگ و هنرِ» وزارت فرهنگ و هنر بود. درسال 1351 دبیرخانه شورای عالی فرهنگ و هنر به تشکیلات گستردهتری به نام مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی تبدیل شد؛ این مرکز تاسال 1354 انتشار گزارش فرهنگی را بر عهده داشت. در سال های 1355 و 1356 هرساله دو گزارش فرهنگی یکی توسط مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی وابسته به شورای عالی فرهنگ و هنر و دیگری توسط دفتر مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی وزارت فرهنگ و هنر منتشر می شد.
در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بهرغم وجود مشکلات و موانع، تهیه گزارش فرهنگی و انتشار آن ادامه یافت. سازمان تهیهکنندة گزارش در این سالها «دفتر پژوهشها و برنامهریزی فرهنگی» بود که از ادغام 3 واحد از واحدهای تابعة وزارت فرهنگ و هنر وقت شامل «دفتر مطالعات و برنامه¬ریزی فرهنگی»، «مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی» و «مرکز اسناد فرهنگی آسیا» موجودیت یافته بود. درسال 1356 «مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی» منحصراً به انتشار گزارش فرهنگی کشور پرداخت، اما از سال 1357در پی تأسیس «دفتر پژوهش ها و برنامه ریزی فرهنگی» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، انتشار گزارش فرهنگی برعهده این دفتر قرار گرفت. از نیمه دهه 60، نام دفتر مزبور به «مرکز آمار و برنامه-ریزی پژوهش¬های فرهنگی و هنری» تغییر یافت و به یکی از ادارات کل معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبدیل شد. این مرکز انتشار گزارش فرهنگی را برعهده گرفت.
با وجود اینکه گزارش فرهنگی کشور از سال 1347 تا سال 1383 مرتباً منتشر میشده، اما همواره نقدهای بسیاری از سوی محققان و دستگاه¬های اجرایی بر آن وارد بوده است و نتوانسته نیازهای آماری برنامه¬ریزان، مدیران و پژوهشگران فرهنگی را برطرف سازد.
از این رو، مرکز افکارسنجی و رصد فرهنگیِ پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در صدد آن برآمد تا با جمعآوری آمار و اطلاعاتِ فعالیتهای فرهنگی سازمانها و نهادهای فرهنگی و نیز سازمانهای غیر فرهنگیِ رسمی که در این زمینه مشارکت داشتهاند، همچنین با نظر داشت انتقادات وارده بر آن و مرتفع کردن آن ها، مجدداً به تهیه و انتشار گزارش فرهنگی کشور مبادرت ورزد تا از این طریق بتواند مسئولان را در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای فرهنگی کلان کشور یاری رساند. بدین منظور، طرحنامهای تدوین شد که در آن تلاش شده است تا نواقص گزارشهای فرهنگی سالهای گذشته رفع شود و با استفاده از تجربیات گزارشهای فرهنگی داخلی و خارجی در جهت اجرای هر چه بهتر آن گام برداشت.
نوآوریهای این طرحنامه نسبت به گذشته عبارت است از:
ـ مشخص کردن حدود و ثغور اطلاعات تحت پوشش و ارائه تعریف دقیق از طبقهبندیها و مفاهیم؛
ـ اضافه کردن حوزههای جدیدی به فعالیتهای فرهنگی که در گزارشهای فرهنگی گذشته بررسی نشده است مانند: فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال، پژوهشهای فرهنگی، زنان و خانواده.
- نتایج و آمار و ارقام فرهنگی این گزارش در خدمت شاخصهای فرهنگی قرار خواهند گرفت؛
-تقسیمبندی موضوعی فرهنگی گزارش سال بر اساس ماده 43 از آئیننامه داخلی مجلس شورای اسلامی صورت میگیرد که بررسی عملکرد دستگاههای فرهنگی در 7بخش است؛
- تهیه نرمافزار گزارش فرهنگی جهت جمعآوری ارقام و اطلاعات فرهنگی کشور؛
- طراحی و راهاندازی پایگاه و شبکه جمعآوری دادههای گزارش فرهنگی کشور
-استفاده از انتقادات وارده به گزارشهای فرهنگی سالهای گذشته و تلاش در جهت اصلاح آنان.
اهداف اصلی این پژوهش عبارت است از:
ـ تبیین و ارائه تصویر دقیق وضعیت عملکرد فرهنگی و دستگاه¬های فرهنگی؛
- انسجام بخشیدن به منابع و تدوین چارچوبی نظاممند برای گزارش¬های عملکرد فرهنگی دستگاه¬ها؛
- مبنایی برای ارزیابی حوزة فرهنگ؛
- ارتباط دادن فعالیتهای دستگاهها به شاخصهای مصوب فرهنگی.
جامعة آماری این پژوهش را دستگاههای حوزة فرهنگ تشکیل میدهد که بر اساس ماده 43 از آییننامة داخلی مجلس شورای اسلامی، بر اساس حوزة فعالیت، مخاطبان و جغرافیای فعالیت آنها به 7 بخش تقسیم میشود که عبارت است از:
1. دینی ـ تبلیغی
2. فرهنگی ـ فرهنگ عمومی
3. میراث فرهنگی و گردشگری
4. رسانههای جمعی
5. . زنان و خانواده
6. . تربیت بدنی و جوانان
7. دیپلماسی فرهنگی و تقریب مذاهب.
تقسیمبندی سازمانها در این مجموعه با نظرداشت این دستهبندی است. همچنین با نظرداشت دامنة فعالیتهای فرهنگی مبتنی بر منابع و مآخذ برنامهریزی در کشور، سعی شده در شناسایی سازمانها و نهادهای فرهنگی از الگویی واحد برخوردار باشیم. مطالعات مربوط به طرح ساماندهی مدیریت فرهنگی کشور نشان میدهد که دستگاههای مختلف دولتی، غیردولتی و عمومی در روند فرهنگسازی جامعه نقش دارند و هر یک، بخشی و یا عمدة فعالیتهای فرهنگیِ کشور را بر عهده دارند.
دستگاههای مختلف دولتی با داشتن ردیف اعتباری لازم به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در فعالیتهای فرهنگی ایفای نقش میکنند. بررسی وضعیت دستگاهها و نهادهای دولتی حوزة فرهنگ نشان میدهد که برخی از آنها مستقیماً و برخی دیگر به صورت غیرمستقیم در زمینة فرهنگ فعالیت میکنند. وجه مشترک همة این دستگاهها اتکا به بودجة عمومی دولت برای ایفای وظایف است.
سازمانهای غیردولتی نیز به صورت غیرانتفاعی و داوطلبانه به انجام فعالیت فرهنگی میپردازند. این سازمانها شامل جمعیتها، گروهها و نهادهای انسانی و خود جوش و مردمی هستند که مهمترین شاخصة خود را در استقلال از دولت تبیین میکنند. سازمانها و دستگاههای عمومی نیز بخشی از فعالیتهای حوزة فرهنگ را بر عهده دارند. سازمانهای عمومی در واقع ساختار اجرایی دولت را تشکیل میدهند و محل رفع نیازهای مادی و معنوی مردم و به عبارتی حلقههای اتصال دولت و مردم تلقی میشوند.
در این طرحنامه در دستهبندی سازمانها، 155 دستگاه دولتی اعم از اینکه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به فعالیت فرهنگی مبادرت میورزند؛ 132 دستگاه غیردولتی دارای بودجة فرهنگی و 5000 دستگاه غیردولتی مردم نهاد بدون بودجة فرهنگی؛ و 30 دستگاه عمومی مادر شناسایی و استخراج شده است
هماکنون طرحنامة این پیمایش ملی که درصدد پاسخگویی به این پرسش اصلی است که «عملکرد دستگاه¬های فرهنگی در سالهای 1383 تا 1392 چگونه بوده و آمار فعالیت¬های فرهنگی آنها چه وضعیتی داشته است»، پس از تدوین و ارزیابی اولیه به منظور تصویب نهایی و تأمین اعتبار در کمیته فرهنگی شورای عتف در دست بررسی است و اقدامات اولیه با استفاده از بودجه و ظرفیت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در حال انجام است.
همزمان نامهنگاری به دستگاهها و نهادهای فرهنگی برای دریافت اطلاعات از آنها و تعیین کارشناس رابط برای تداوم همکاریها و نیز تهیه پرسشنامهای جامع و فراگیر به منظور یکسان سازی فرمت/قالب درج و تهیه اطلاعات تمامی سازمانهای کشور که شرح آن رفت، آغاز شده است.
پایان پیام/
نظر شما