به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، طبق شنیده ها دانشگاه احمدی نژاد که قرار بود بهمن ماه شروع به جذب دانشجو کند هنوز آغاز به کار نکرده است.
کمتر کسی است که از تابستان 92 با نام دانشگاه ایرانیان آشنا نباشد. دانشگاهی که رئیسش محمود احمدی نژاد رئیس دولت های نهم و دهم است.
ایرانیان نامی بود که بر سر در دانشگاهی با حاشیه قرار گرفت. رئیس جمهور سابق در آخرین گفتگوی تلویزیونی به معرفی دانشگاه ایرانیان پرداخت و از مردم خواست تا به شماره حسابی که اعلام کرد کمکهایشان را واریز کنند.
این اظهارات احمدی نژاد نشان از مشکلات مالی دانشگاه ایرانیان داشت اما کسی تا آن زمان فکر نمی کرد که قرار است 16 میلیارد تومان از حساب دولت به کمک راه اندازی این موسسه آموزشی کاملا خصوصی بیاید.
یکی دیگر از حاشیه های ایجاد شده برای دانشگاه ایرانیان آرم آن بود که خواهر فاطمه رجبی آرم دانشگاه بینالمللی ایرانیان را طراحی کرد.اکبر جباری باجناق غلامحسین الهام در صفحه شخصی خود در فیسبوک ضمن اعلام خبر رونمایی از آرم دانشگاه ایرانیان (وابسته به محمود احمدینژاد) اعلام کرد که طراحی این آرم توسط همسرش (خواهر فاطمه رجبی) انجام شده است.
اما اگر به وبسایت دانشگاه ایرانیان http://iiu.ac.ir هنوز جای این آرم در وبسایت دانشگاه خالی است.
حال اگر در خصوص دانشگاه ایرانیان جستجویی سر دستی انجام دهید اطلاعاتی که به دست می آورید به شرح زیر است:
دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان به موجب مصوبه 25 مردادماه 1392 شورای عالی انقلاب فرهنگی در تهران تاسیس گردید. مصوبه مذکور در تاریخ اول مردادماه 1392 به وزارتخانه های علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ابلاغ شده است.
پس از آن در تاریخ 2 مردادماه 1392 اساسنامه این دانشگاه که به تایید وزیر وقت علوم، تحقیقات و فناوری (کامران دانشجو) و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی (محمدحسین طریقت منفرد) رسیده بود، توسط معاون وقت آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (حسین نادری منش) به محمود احمدی نژاد رئیس هیات موسس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان ابلاغ شد.
بر اساس آگهی تاسیس دانشگاه مندرج در روزنامه رسمی کشور در مورخ 26 مرداد ماه 1392 هیات موسس دانشگاه جامع بینالمللی ایرانیان متشکل از چهار نفر به شرح زیر است:
محمود احمدی نژاد (رئیس هیات موسس).
اسفندیار رحیم مشایی
حمید بقایی
سید حسن موسوی
اما این تمام جزئیات دانشگاه موسوم به ایرانیان نیست. اگر بخواهید خودتان به آن سر بزنید جزئیاتش با آنچه که در اینترنت موجود است تفاوت دارد. گزارشی که یکی از خبرنگاران از بازدیدش از دانشگاه ایرانیان منتشر کرده به این قرار است: «آموزشگاه شرکت طلیعه کاوش» ؛این تنها تابلویی است که بر نمای ساختمان چهار طبقه در یکی از خیابانهای مرکزی شهر به چشم میآید؛جایی که ظاهرا دانشگاه ایرانیان وابسته به محمود احمدینژاد قرار است نخستین قدمها را از آنجا شروع کند.
از پلهها که بالا بروی با یک نگاه به بردهای راهروها متوجه میشوی که اینجا مرکزی برای آموزش بورس و بازاریابی است. وقتی میگویم برای ثبتنام در کلاسهای زبان آمدهام نگهبانی به طبقه دوم راهنماییام میکند و حالا در طبقه دوم چیزی حدود هفت نفر هستند که همگی سخت مشغول پاسخگویی به تلفنهایشان هستند. مکالمات به همین دورههای بورس و سرمایه مربوط است. یکی از دختران جوان میگوید این شرکت زیرنظر سازمان بورس فعالیت دارد. ظاهرا اصلا خبری از برگزاری دورههای آموزش زبان دانشگاه ایرانیان ندارند. با چند تلفن به طبقه پایین هدایت میشوم.
در طبقه پایین دو کلاس دیده میشود. همان کلاسهایی که در سایت دانشگاه ایرانیان تصاویر آنها منتشر شده بود. کلاسهای مجهز به لپتاپ و گنجایش چیزی حدود 10 تا 12 نفر. در ورودی این دو کلاس با رمز مخصوص گشوده میشود. مردجوانی شروع به توضیح دادن میکند و میگوید که امروز نخستین روز کاریشان است. هنوز از سیستم و خط تلفن و فرم هیچ خبری نیست. از روند برگزاری کلاسها میپرسم که مرا به مکالمه تلفنی با یکی از روسایش ارجاع میدهد، شاید هنوز تصور نمیکردند فردی برای دورههای آموزش زبان به دفترشان برود.
از مرد آن طرف خط درباره مجوز برگزاری دورهها میپرسم که میگوید اگر مجوز نداشتیم فعالیت نمیکردیم. اطمینان میدهد که مدرکمان به مهر «دانشگاه ایرانیان» مزین میشود و هیچ مشکلی نیست. درباره هزینه بالای تعیین سطح که میپرسیم میگویند که هم آزمون کتبی برگزار میشود و هم شفاهی. هزینه بالا هم به همین علت است. از مرد جوان حاضر در دفتر میپرسم: راست است که اینجا وابسته به آقای احمدینژاد است؟ میخندد و با صراحت میگوید بله. اما برخیها کجسلیقگی میکنند و دوست ندارند دانشگاه آقای احمدینژاد فعالیت کند. میپرسم خود آقای احمدینژاد هم به اینجا میآیند؟ میگوید انشاءالله حتما میآیند و تدریس هم میکنند. درباره مشایی میپرسم و حضورش در این دفتر، بازهم میخندد و میگوید انشاءالله آقای مشایی هم میآیند و تدریس میکنند.
از فعالیت دانشگاه ایرانیان و زمان پذیرش دانشجو میپرسم، میگوید: بنا بود از بهمن ماه همین امسال فعالیت دانشگاه آغاز شود اما آنقدر کارشکنی کردهاند که این امر میسر نشد و وادار شدیم این کار را به تاخیر بیندازیم و آغاز به کار دانشگاه را به مهر ماه سال بعد موکول کنیم اما تصمیم گرفته شد که ابتدا مرکز آموزش زبان آغاز به کار کند. درباره شیوههای جذب دانشجو میپرسم که ظاهرا اطلاعی ندارد اما تاکید دارد که برای همه رشتهها و دورهها از مهرماه سال بعد دانشجو جذب میکنند.
از هزینه بالای دورهها شکایت میکنم و میپرسم مگر اینجا خصوصی است؟ میخندد و حوالهمان میکند به مقایسه این قیمتها با دانشگاه تهران. میگویند مدرسهایشان این قیمت را تعیین کردهاند وگرنه اینجا یک دانشگاه نیمهدولتی است. میپرسم وقتی وزارت علوم میگوید مجوز ندارید چطور نیمه دولتی هستید؟ نداشتن مجوز را رد میکند و میگوید همه مجوزها را دارند اما برخی نمیخواهند که این دانشگاه سر پا شود. از ارتباط این دفتر با دفتر طبقات بالا و دورههای بازار بورس و سرمایه میپرسم که میگوید زیاد باهم ارتباطی نداریم. توضیحات قانعکننده نیست اما در کسوت یک زبانآموز بیش از این نمیتوان کنجکاوی کرد. به امید کلاسی که احمدینژاد استاد آن باشد بدرقهام میکند و من از دفتر دانشگاهی که دو کلاس دارد و سه کارمند بیرون میآیم.
پایان پیام/
نظر شما