وحدت دینی و مذهبی؛ خط قرمز سیاست و فرهنگ در ایران(1)

خبرگزاری شبستان: از نظر اسلام محور اساسی زندگی انسان فکر و عقیده است. این اصل به همراه اصل وحدت، زندگی اجتماعی، همکاری و تعاون انسان¬ها با یکدیگر را در جامعه اسلامی سامان می دهد

خبرگزاری شبستان: در طول تاریخ برای تضعیف دین اسلام و نیز پیروان آن ترفندهای مختلفی در دستور کار قرار گرفت. استعمار، استبداد، جنگ، چپاول و...از مهمترین این سناریوها بود که در قرن های گذشته بر ملتهای مسلمان پیاده شد. این در حالی است که همزمان با پیشرفت ملتها این ترفندها نیز تغییر یافته و عامل خارجی در راستای تضعیف اسلام و مسلمین جای خود را به عامل داخلی داد. به عبارتی تفرقه و جنگ مذهبی میان مسلمانان جایگزین جنگ و حمله و استعمار شد به گونه ای که در شرایط کنونی این امر بیش از همه چیز دنیای اسلام را تهدید می کند. از این رو در هفته وحدت و به یمن ولادت پیامبر بزرگ مسلمین، این گزارش تلاش دارد تا اهمیت این امر را در نظام جمهوری اسلامی ایران که دشمنان به شدت به دنبال اجرا و گسترش سناریوی تفرقه دینی در آنند، مورد بررسی قرار دهد. برای این هدف ابتدا به اهمیت وحدت اسلامی در میان مسلمانان پرداخته می شود، سپس نمونه موردی نظام جمهوری اسلامی ایران به تفصیل بیان می شود.
در حالی که جای جای جهان اسلام به صور مختلف (همچون اشغال مستقیم در فلسطین، دخالت نظامی در لیبی و بحرین و دخالت های سیاسی در سوریه و مصر) مورد تجاوز قرارگرفته است، احیای گفتمان امت واحده اسلامی می تواند راهگشا باشد. وحدت اسلامی میتواند نشان دهنده ی قدرت و شوکت اسلام، توانایی مسلمین، عامل غلبه بر ابرقدرتها و ظالمین و موجب مطرح شدن دیدگاه های اسلامی گردد.
براساس دیدگاه قرآن کریم انسانها در اصل خلقت، وحدت دارند، چرا که خداوند آنها را از نفس واحد آفریده است.این وحدت در خلقت پایه ای برای شکل گیری امت واحده می باشد. از سوی دیگر بر اساس آیات قرآنی امت واحده انسانی به دلایلی همچون ظلم ، حسد ،نزاع و درگیری در طلب دنیا، عدم موفقیت در آزمایش الهی، فرقه گرایی، تفرقه افکنی های دشمنان، وسوسه و القائات شیطانی فروپاشیده و قرآن برای تحقق دوباره ی آن، راهبردهایی همچون اُخوّت، مودّت، رحمت و رأفت، فضل و صلح در پرتوآیین مقدس اسلام را پیشنهاد می کند. در اسلام مسلمانان با هم برادرند، بنابراین امت اسلامی جامعه ای متشکل از افرادی است که از رابطه ی اُخوّت اسلامی برخوردارند و همگی معتقد به آیین اسلام هستند.
در فرهنگهای مختلف برای بیان مفهوم جامعه یا اجتماع از واژه های گوناگونی همچون ملت، مردم، گروه، ایل، طایفه، قبیله، عشیره، ناس، قوم، شعب، طبقه، نژاد، توده و جامعه استفاده شده است. اما اسلام به جای همه این اصطلاحات واژه ی «امت» را برای جامعه ی انسانی مورد نظر خود برگزیده و از این نام گذاری منظور خاصی را دنبال می کند. امت در تعبیر و اصطلاح قرآنی، گروهی همسان در دین، آیین، زمان و مکان و دیگر مشترکات انسانی می باشد. این اصطلاح هرچند با واژه امروزی جامعه مشابهت هایی دارد ولی تفاوت های عمده ای دارد که نمی توان آن را نادیده گرفت. جامعه در اصطلاح جامعه شناختی، گروه سازمان یافته ای از اشخاص و افراد انسانی هستند که با هم در سرزمین مشترک زندگی می کنند و با همکاری درگروه ها نیازهای اجتماعی ابتدایی و اصلی خود را تامین می نمایند و با مشارکت در فرهنگی مشترک و یکسان به عنوان یک واحد اجتماعی از دیگر جوامع متمایز می شوند. اما امت گروه خاصی از پیروان یک دین هستند که به سبب همسانی در نوع خاصی از عملکرد و یا رویکرد فکری تشکل یافته اند. بر اساس این تعریف، امت می تواند مبنای نظم اجتماعی که گستره وسیعی به اندازه تمام بشریت دارد،قرار گیرد. بر اساس تعاریف قرآنی می-توان نتیجه گرفت که مراد از امت اسلامی، گروه وسیعی از مردم است که تحت رهبری و هدایت مشترک بوده و به سوی هدفی واحد در حرکت می باشند. این جامعه ی آرمانی اسلام، دارای ویژگی-های خاصی است که آن را از سایر جوامع متمایز می سازد. در شکل¬گیری امت اسلامی قطعا ویژگی ها و خصوصیات دینی از اصالت برخوردارند. به عبارت دیگر تحقق رسالات و وظایف اسلامی صرفا در چارچوب مجموعه ای به نام امت امکان پذیر است. امت اسلامی در واقع در چارچوب مرز جغرافیایی خاصی قرار نمی گیرد، بلکه بر یک مجموعه بین المللی اطلاق می شود که از یک پیام و دستور الهی اطاعت می کنند و رسالت یک پیامبر را می پذیرند. در این جامعه تمایزات نژادی و قومی انسان ها اصالت ندارد، بلکه ملاک برتری افراد تقوا و پرهیزکاری است. در اندیشه سیاسی اسلام نیز به جای اصطلاح ملت از امت استفاده می شود. در این چارچوب به جامعه ی مسلمانان که تحت حکومت اسلامی زندگی می کنند، امت گفته می شود، به طوری که تنها عامل عضویت و تابعیت در آن اسلام است و شرایط شکل دهنده ی ملت و ملی گرایی در امت اسلامی نقشی ندارد. از نظر اسلام محور اساسی زندگی انسان فکر و عقیده است. این اصل به همراه اصل وحدت، زندگی اجتماعی، همکاری و تعاون انسان¬ها با یکدیگر را در جامعه اسلامی سامان می دهد. این در حالی است که درفرهنگ واندیشه غربی مفهومی است که در برگیرنده ی اجزای ملت است و شامل عناصری همچون نژاد، وحدت زبان، تاریخ، مرز جغرافیایی و خون می شود.
راهکارهای وحدت اسلامی
قرآن کریم برای تحقق و حفظ وحدت اسلامی، راهکارهای زیادی ارائه می کند که مهم ترین آن ها عبارتند از:
الف)تکیه بر عناصر مشترک دینی:
راه اصولی برای رسیدن یک جامعه به وحدت درونی این است که بر مهم ترین عناصر مشترک تکیه کنند. از نظر قرآن هیچ عنصری مهم تر از عنصر دینی نیست. از این رو این کتاب آسمانی اولین راهکار وحدت را تکیه بر عناصر مشترک دینی می داند. این راهکار نه تنها در سطح امت اسلامی بلکه در سطح تمام ادیان آسمانی کاربرد دارد: «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم ألّا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئاً» (آل عمران/64) بگو ای اهل کتاب به سوی کلمه ای که مشترک بین ما و شما است بیایید و آن این که جز خدای یگانه را نپرستیم و هیچ چیزی را شریک او قرار ندهیم.
گرچه این آیه در مورد اهل کتاب است اما پیام آن اختصاص به این مورد ندارد بلکه یک طرح کلی را در تعامل با دیگران ارائه می کند. بر اساس این طرح مسلمانان می توانند در حوزه های مختلف تشکیل وحدت بدهند. در حوزه وسیع می توانند با تمام ادیان آسمانی بر طبق باور مشترک به خدا و دین الهی در مقابل دیگران متّحد شوند. در دایره محدودتر جوامع مختلف اسلامی می توانند بر اساس مشترکات فراوان دینی یا حفظ هویت مذهبی شان گردهم آیند.پیشگامان وحدت اسلامی نیز طبق همین طرح گام برمیداشتند.
بحث و گفتگوی علمی در زمینه مسائل مورد اختلاف نه تنها با طرح وحدت اسلامی در تضادّ نیست بلکه نقش مهمی در موفّقیت آن دارد، زیرا اتحادی عمیق و پایدار است که توأم با معرفت و شناخت باشد نه کورکورانه و از روی احساسات. آن چه لازم به نظر می رسد این است که این گفتگوهای علمی توأم با منطق و احترام متقابل باشد.
ب)اصالت دادن به ارزش های اسلامی:
از مباحث مهمی که در موضوع وحدت اسلامی مطرح است، مبحث خودی و غیر خودی است. از منظر قرآن، تنها معیار خودی، رابطه مکتبی و دینی است نه رابطه ی ملی، زبانی، نژادی و حتی نه رابطه‌ی پدرـ فرزندی. به هر میزانی که این ارتباط معنوی مستحکم باشد به همان میزان هم معیار خودی پر رنگ خواهد بود.
طبق این اصل کلی پیامبر اسلام (ص) ابوذر غفاری و سلمان فارسی را جزء خاندان خود دانسته است. در نقطه مقابل، خداوند فرزند نوح را بیگانه شمرده و رابطه ی پدر فرزندی آنها را نادیده گرفته است: «یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح» (هود/46) ای نوح همانا فرزند تو از خاندان تو نیست، همانا عمل او غیر صالح است.
ج)ایجاد وحدت درونی:
وحدت و هماهنگی وقتی پایدار است که از درون سرچشمه بگیرد و همراه با همدلی باشد. به دیگر سخن وحدت ظاهری و بیرونی آنگاهی کارساز و ماندگار است که ناشی از وحدت باطنی و درونی باشد وگرنه آن اتحاد، زودگذر و بی اثر خواهد بود.

پایان پیام/

کد خبر 334852

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha