به گزارش خبرگزاری شبستان اعلام خبر مرگ آریل شارون موجی از خوشحالی را برانگیخته است. وی که نزد افکار عمومی جهان به عنوان یک قصاب شناخته می شد یا در بهترین حالت او را بولدوزر می نامیدند، بلاخره پس از یک زندگی نباتی مرد. پس از مرگ وی افراد مختلفی در سراسر جهان تاسف خوردند که چرا چنین موجودی که آشکارا به قتل ده ها هزار نفر از جمله هزاران زن و کودک افتخار می کرد، بدون محاکمه به جهنم رفته است. حتی کمپین بین المللی حقوق بشر هم که نهادی با گرایش های عموما غرب گرایانه است در این مورد خاص نتوانست حقیقت را کتمان کند و از مرگ بدون محاکمه شارون ابراز یاس کرد.
اما جالب ترین نکته در این میان پیام هایی بود که مقام های ارشد دولتی در امریکا به مناسبت مرگ وی صادر کرده و در تمامی آنها از او تجلیل کردند. باراک اوباما، جان کری و جوزف بایدن هر یک در بیانیه هایی جداگانه از شارون به عنوان قهرمان صلح تجلیل کرده اند. دقیقا مشخص نیست که منظور مقام های امریکایی از صلح در این میان چیست ولی همین که آنها به فاصله چند ساعت پس از مرگ چنین هیولایی خود را موظف به تجلیل از او می دانند نشان دهنده این است که دولت امریکا تا حدی فراتر از تصور در چنگال صهیونیسم گرفتار است و وقتی پای اسراییلی ها به میان می آید نه اثری از حقوق بشر باقی می ماند و نه دیگر حتی اخلاق و انسانیت برای کاخ سفید معنا دارد.
جالب است که بدانیم شارون فردی است که نام او از جوانی با شرارت و آدم کشی همراه شده است. شارون که از نوجوانی با عضویت در «هاگانا»، فعالیت علیه فلسطینیها را آغاز کرده بود، یکی از بدنامترین حاکمان اسرائیلی به شمار میآید. کشتار «صبرا و شتیلا» که در سال 1982 و در زمان تصدی وزارت جنگ توسط وی در جنوب لبنان رخ داد، از جمله سیاهترین نقاط کارنامه سیاسی و نظامی او به شمار میآید. در این کشتار که تحت حمایت نیروهای اسرائیلی انجام شد، صدها غیرنظامی فلسطینی به دست «فالانژ»ها کشته شدند. همین حادثه بود که لقب «قصاب صبرا و شتیلا» را برای او به ارمغان آورد.
شارون پیش از آن هم در پاییز سال 1953 به همراه نیروهای نظامی تحت امرش به نام «یگان 101» کشتار روستای «القبیه» در شمال قدس و در اراضی تحت اختیار اردن را مرتکب شده بود. این حمله به نابودی کامل روستا و مرگ دهها تن از اهالی آن منجر شد و به اندازهای بیرحمانه بود که شورای امنیت سازمان ملل هم به آن واکنش نشان داد و کار صهیونیستها را محکوم کرد.
شارون در 26 فوریه سال 1928 در کفار ملال در فلسطین اشغالی به دنیا آمد و نام خانوادگی اصلی وی شانرمان بوده است. خانواده وی از یهودیان اشکنازی است که از شرق اروپا مهاجرت کرده بودند.
شارون در سال 2001 نخست وزیر رژیم صهیونیستی شد و سیاست ترور بارزترین رهبران فلسطینی را در پیش گرفت و دیوار حائل را بین سرزمینهای اشغالی و کرانه باختری و غزه بنا کرد.
وی در سال 2005 طرح عقبنشینی کامل از غزه را اجرا کرد و همین به اعتراض راستگرایان اسرائیلی منجر شد و او را به خروج حزب «لیکود» و تأسیس حزب «کادیما» در 21 نوامر 2005 وادار کرد. او در سال 2006 در حالی که سال پایانی نخستوزیریاش را میگذراند، پس از سکته مغزیبه کما رفت.
اکنون شر آریل شارون از جهان کم شده است ولی تا وقتی که کسانی در جهان نام آدم کشی را تلاش برای صلح می گذارند و به تجلیل از آن می پردازند نمی تواند امیدوار بود به سرعت شارون های جدید زاده نشود.
استاندارد های دو و چندگانه در بحث پرداخت به حقوق بشر یکی از مسائلی است که همواره آمریکایی ها را به چالش می کشد.به همین جهت مرگ شارون و تمجید از قاتلی که زنان و کودکان را به خاک و خون کشیده قابل تامل است.
کد خبر 334662
نظر شما