به گزارش خبرگزاری شبستان، امروز دوشنبه (18 ربیع الاول) مصادف با سالروز آغاز ساخت مسجد النبی(ص) توسط رسول اکرم(ص) و اصحاب و همراهانش است.
پس از پایان ساخت مسجد قبا، حضرت محمد(ص) و مهاجران مکی، در میان استقبال پرشور انصار و یثربیان، راهی مدینه شدند. همه قبایل مسلمان شده یثرب ضمن خوشآمدگویی به پیامبر اکرم(ص)، از او میخواستند تا در خانه و قبیله و منازلشان سکنی گزیند، ولی ضمن اظهار مهر به لطف شیفتگان راه و رسمش، ایشان انتخاب محل سکونت را به قضای الهی سپرده بود. مرکب رسوا الله(ص) کنار خانه «ابوایوب انصاری» زانو زد و حضرت محمد(ص) آنجا مستقر شدند.
ساخت نخستین بنای مسجد النبی(ص)
حضرت محمد(ص) از سرپرستان دو یتیم به نامهای «سهیل و سهم»، زمینی را که در آنجا خرما خشک می کردند به مبلغ ده دینار خریداری کرد تا در آنجا خانه و مسجدش را بنا کند.
بر اساس منابع معتبر پیامبر همدوش با دیگر صحابه بزرگ مهاجرین و انصار در ساخت نخست مسجد کمک کرده است.
بیهقی به روایت عبدالله بن عمر که مورد تصریح امام بخاری در صحیح قرار گرفته، اشاره خاصی میکند که: «مسجد پیامبر دارای دیوارها و پایههایی از خشت خام بود و سقفش با شاخههای درخت پوشیده و ستونهایش تنههای خرما بود.»
از دیدگاه تاریخ نگاران، بنای مسجد در آن روزگار، سه در داشته است که یک در آن در دیوار جنوبی مسجد، در دوم به نام «عاتکه» در شمال دیوار باختری که به باب الرحمة مشهور است، قرار داشته و در سوم همان در«جبرئیل» فعلی است که میانه دیوار خاوری مسجد قرار داشته است.
ستون های مسجدالنبی(ص)
در مسجد نبوی(ص) از ابتدا ستونهایی شناخته شده و معروف وجود داشته اند. از جمله ستون مُخَلَّقه (نمازگاه پیامبر) و ستون مهاجران یا ستون عایشه، ستون توبه، ستون السّریر، ستون مَحْرَسْ (منسوب به علی)، ستون وُفود، مقام جبرئیل (در خانه علی و فاطمه زهرا)، ستون تهجد و ستون حنّانه (که طبق نقلها در فراق پیامبر گریست) است.
تغییر قبله
پس از تغییر سوی قبله از بیتالمقدس (شمال مسجد) به کعبه (جنوب مسجد)، پیامبر در گشوده در دیوار جنوبی را مسدود کرد و در دیگری را گشود که شاید گفته حافظ محمد بن محمود بن نجار با واقعیت مطابق باشد که در در دیوار شمالی و روبهروی دری بوده است که پس از تغییر قبله بسته شده بود.
بیهقی از عباده روایت میکند که:«انصار مالی را گرد آورده به حضور پیامبر آوردند و پیش نهادند که مسجد را باز ساخته، بیارایند، و گفتند تا کی باید زیر این سقف که پوشال خرما است، نماز بگزاریم؟». پیامبر فرمود:«سقف مسجد برادرم موسی نیز همچنین بود و من از روشش برنمیگردم».
نخستین گام توسعه مسجدالنبی(ص)
بنای مسجد همچنان ترکیب و شکل نخستش را تا سال 7 نگه داشت و در این روزگار تغییری نکرد. در سال هفتم هجری پس از فتح دژهای خیبر به دست مسلمانان، سوی مدینه بازگشتند. ضرورت توسعه مسجد به خاطر افزایش روزانه جمعیت مسلمانان، در نظر پیغمبر و اصحابش آمد. به گفته جعفر محمد صادق پیامبر مسجد را از درازا و پهنا چنان فراخ کرد که چون مربعی 100× 100 ارشی (ذرعی) درآمد.
با توجه به برابری نسبی اَرَش با متر، مساحت مسجد در سال هفتم میبایست 2433 متر مربع شده باشد و این متراژ عینی از بنای مسجد، طبق معیارهای نقشهای که کارشناسان ترک در اواخر سده ششم خورشیدی که 2475 متر مربع ارایه دادهاند، مطابقت محاسباتی دارد.
خاکسپاری پیامبر اکرم(ص)
پس از رحلت پیامبر او را در منزلش به خاک سپردند. در جریان توسعه مسجد پیامبر، این مکان در مسجد واقع شد. پس از مرگ ابوبکر و عمر آنها را کنار آرامگاه پیامبر به خاک سپردند.
مسجدالنبی(ص) در زمان عمر خطاب
عمر با توجه به فراوانی و انبوهی مسلمانان در مسجد النبی(ص) و نبود جا برای برگزاری فرایض و اعتکاف و نیایش و زیارت، تصمیم گرفت تعدادی از خانههای اطراف مسجد را برای توسعه مسجد ویران کند.
خلیفه دوم اهل سنت با اجرای نقشه ای، لازم دید که خانه عباس عبدالمطلب را خراب کرده به مسجد متصل کند، ولی عباس راضی به فروش یا بخششش نشد، پس درگیر شدند. پس از این که ابی بن کعب در حکمیتش حق را به عباس بن عبدالمطلب داد، وی گفت «اکنون که فرمان خدا روشن شد خانهام را به مسلمانان میبخشم.» در هر صورت، خلیفه دوم اهل سنت پس از دستیابی به خانهٔ عباس و خریداری بخشی از خانه جعفر ابوطالب برادر علی مسجد را گسترد.
مورخان مدینه عموماً با توجه به حدیث پسر عمر که گفته است: «مسجدالنبی پس از توسعه در زمان خلیفه دوم، درازایش از قبله به شام، 140 ارش (ذراع) و از شرق به غرب 120 ارش بودهاست.» چنین نتیجه گرفتهاند که عمر حدوداً به سمت جنوبی مسجد 20 ارش افزوده و به سمت شامی یا شمالی مسجد 40 ارش. چون قسمت خاوری دیوار مسجد، حجرههای همسران قرار داشته، عمر در آنجا تصرف و تغیری بهوجود نیاورد، پس مجموع کل مساحت توسعهیافته، حدود 1216 مترمربع بودهاست و این مساحت بر اساس ذرع ید با آنچه را که مهندسان با متراژ بنای فعلی جهت تعیین حدود مسجد در زمان خلیفه دوم ارائه داده اند، یعنی 1100 مترمربع چندان اختلافی ندارد و می توان آن مستندات تاریخی را درست دانست.
درهای مسجدالنبی(ص)
پس از انجام توسعه، در قرارگرفتن درهای بزرگ مسجد تغییراتی به وجود آمد به جز در درهای دیرینه عاتکه، جبرئیل و شامی. دو در دیگر بدان اضافه شد و مسجد دارای شش در شد.
در مروان در دیوار باختری، که به «باب السلام» مشهور است. دوباره روبهروی همان جهتی که پیشتر بوده، جلوتر کشیده شد. در عاتکه در دیوار خاوری که «باب الرحمة» مینامند، در جبرئیل در دیوار شرقی مسجد، همچنان باقی ماند . زیرا در آن سمت، توسعه یا تغییراتی صورت نپذیرفت.در زنان (نساء) بخش انتهای شمالی دیوار خاوری مسجد بنا شد و دو در در دیوار شمالی یا سویه شامی مسجد گذاشته شد.
مسجدالنبی(ص) در زمان عثمان با عفان:
افزایش روزافزون جمعیت مسلمانان در شهر مدینه و مهاجرت قبایل مسلمان به سوی مدینه، توسعه مسجد را امری ضروری کرده بود. بنای مسجد در زمان خلیفهٰ سوم اهل سنت فرسوده و دیوارها و ستونهایش رو به پوسیدگی نهاده بود. در سال 24 هجری قمری شورای شش نفره عمر، عثمان را به خلافت رساند، مردم مدینه درباره کمی جا در مسجد به ویژه در نماز جماعت با او گفتوگو کردند و خواستار گسترش مسجد شدند، او نیز پس از رایزنی با توسعه مسجدالنبی(ص) موافقت کرد.
عثمان ساختمان مسجد را تغییر داد و مساحتش را افزود و دیوارهایش را با سنگهای نقشونگاردار و ستونهایش را با سنگهای تراشیده و نگاشته بازسازی کرد و سقف را با چوب ساج مرمت کرد. عثمان بنای مسجد النبی(ص) را از آن حالت نخستین و سادگی اش خارج کرد. ساختمان دیرین مسجد از بن برچیده و بنای تازه با مساحتی بیشتر جایگزین شد. زهری گفت: «عثمان مسجدالنبی(ص) را توسعه داد و ده هزار درهم را از اموال خود صرف آن کرد.»
مسجدالنبی(ص) زمان عمر عبدالعزیز
در سال 86 قمری «ولید عبدالملک» به خلافت رسید و عمر بن عبدالعزیز را به فرمانداری مکه و مدینه برگزید. بودجه کلانی را در اختیارش گذاشت تا زمین و خانههایی را که برای توسعه و نوسازی مسجد باید بدان پیوندد، بخرد. محمد بن جریر طبری درباره حوادث سال هشتادوهشتم میگوید: «درهمین سال ولید عبدالملک بگفت تا مسجد پیغمبر خدا ویران کنند و خانه همسران پیغمبر را نیز ویران کنند و در مسجد بیندازند».
عمر عبدالعزیز طول مسجدالنبی را 200 ذراع و عرض آن را از قسمت جنوبی 200 ذراع و از قسمت شمالی به 180 ذراع رسانید، یعنی سرجمع آنچه پس از توسعه عثمان به مسجدالنبی افزوده عبارت است از ضلع جنوبی خاور به باختر مسجد، حدود پنجاه ارش، و بَرِ شمالیاش حدود چهل ارش و درازای مسجد از قبله به شام (جنوب به شمال) حدود چهل ارش. مساحت کل مسجد در زمان عمر بن عبدالعزیز رویهم حدود ششهزارو چهارصد و چهل متر مربع بودهاست.
چهل کارگر رومی با یکصدهزار مثقال طلا، چندین بار کاشیهای رنگارنگ، قندیلهای درزنجیر زرینکشیده، بازسازی را به دوش داشتند و عمر عبدالعزیز در طول کار از پاداش و خلعت بیبهره شان نمیگذاشت. ستونهای سنگی تراشیده با روکشهای فلزی، دیوارهای بلند و گچکاریشده و کاشیکاری آنها و برپایی دیواربستها، نگارگری سقف و زیورآراییاش به چوب ساج و جایگزینی بنای استواری سنگی بهجای خانههای گلی پیغمبر(ص) چنان مسجدی بنا نهاده شد که تا آن هنگام بنایی به مانند آن در جزیره عرب نبود. این بازسازیها و نوسازیها به گفته محمد جریر طبری، ابن زباله و ابن نجار از سال 88 تا 91 هجری قمری برابر 85 تا 89 هجری به درازا کشید.
نخستینبار آیات قرآن بر کاشیها و دیوارهای مسجدالنبی نوشته شد. ابن نجار تصریح کردهاست که کل سورههای والشمس تا ناس را بر دیوارهای مسجد نگاشتند و چهار گلدسته در چهار گوشه مسجد کردند که به گفته ابن زباله و دیگر مستندات، بزرگترین آنها 60 ارش درازا داشت و کوچکترینشان مناره باختری شامی بود.
پایان پیام/
نظر شما