به گزارش خبرگزاری شبستان، ضمانت آینده انقلابهای غیرمنتظره عربی که کشورها را یکی پس از دیگری در نوردید یکی از ابهاماتی است که ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرده است.
بعد از خودسوزی جوان تونسی در 17 دسامبر 2010 انقلاب به قدری با سرعت درکشورهای تحت دیکتاتوری منتشر شد که گویی بزرگترین سیاستمداران دنیا سالها آن را طراحی کرده اند.
در حالی که حتی گزارشگران، مفسران و تحلیلگران سیاسی از سرعت پیشرفت این انقلابها جا می ماندند اعتراف می کردند تنها سیاست اسلامی قادر است چنین واقعه ای را خلق و پشتیبانی کند.
چرا که این انقلابها درست در کشورهایی شکل گرفت که با عنوان اسلام بیشترین ظلم را به مسلمانان تحمیل می کردند.
مصطفی عبدالجلیل رییس شورای ملی لیبی دراین باره اظهار کرد: آزادی نیاز به زمان دارد.
بنابراین بسیاری از تحلیلگران یکی از ریشه های این انقلاب را در یازدهم سپتامبر 2001 توصیف کردند.
زمانی که همه انگشت های اتهام به سوی اسلام نشانه رفت و اسلام در دنیا قادر نبود پاسخ این همه طرح های ضداسلامی و نقشه هایی که برای مخدوش کردن چهره اسلام اجرا می شدند را بدهد.
انبارشدن انرژی اسلام در قلب مسلمانان این نیرو را ایجاد کرد تا آنها بدون هیچ برنامه سیاسی با هم متحد شوند و اسلام اینگونه قدرتمند و خروشان نمود پیدا کند.
اما اکنون احزاب سیاسی اسلامی در حال یافتن جایگاه خود در جامعه هستند. و موظفند اسلام را نه به سلیقه بلکه به واقعیت ذاتی آن دنبال و اجرایی کنند.
برنامه فعلی اسلام تغییر در قانون اساسی در کشورهای عربی است. قوانینی که شاید نام اسلام را به همراه داشته باشد اما هرگز بر بنبای آن عمل نکرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، جایگاه کنونی اسلام در انقلابها آشکار شده است اما آیا اسلام می تواند آینده این کشورها را تضمین کند؟
عبدالوهاب مرب فرهنگ شناس اسلام و طارق دین شناس پاسخ این سوال را اینگونه جواب می دهد که اگر اسلام با قانون اساسی کشورهای در جریان انقلاب گره بخورد عمر این انقلابها را تنظیم می کند.
به گفته آنها کشورهای اسلامی تئولوژی و سیاست را به زیبایی به هم گره می زنند. قادر است در کنار برنامه ریزی اجرایی شدن آنها را به خوبی هدایت کند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، اسلام برنامه های قانونمندی را ارایه می کند که شکست در آن راه ندارد ،عملکرد برخی کشورهای اسلامی که کاملاً براساس تعالیم و دستورات اسلام عمل کرده اند نشان می دهد که هیچ توطئه ای نمی تواند به جوامع اسلامی غالب شود.
تنها نگرانی موجود درباره کشورهای تحت انقلاب و ناپایداری این است که مردم دچار اختلاف نظر در انتخاب احزاب برتر شوند و فراموش کنند که اسلام آنها را کنار یکدیگر آورده است.
در این میان مردم نباید غافل باشند که غرب با هر حربه ای آماده است تا با بر تن کردن لباسی مردمی و دموکراسی طلب در میان آنها رخنه کند و بی آنکه آنها متوجه باشند اختیار را به دست گیرد و اندکی نگذزد که دست افراد نشسته بر مسند قدرت در همکاری با غرب آشکار شود.
انقلاب ها در گرفت،آغاز شد و پیش رفت، بصیرت و مرور برنامه های اسلام تنها راهی است که سیال بودن این انقلاب ها نیرو می بخشد در غیر این صورت این انقلاب ها مانند بسیاری از کودتاهای داخلی ناپایدار در طول تاریخ خواهند مرد.
پایان پیام/
نظر شما