نصری افزود: عنوان "داستانهای خنیایی" که برای اجرای هنرمندان موسیقی نواحی در این جشنواره انتخاب شده، بهترین و درستترین انتخاب است؛ چرا که این عنوان یادآوری یک اصطلاح و عنوان قدیمی محسوب می شود که ادامه و تداوم کارشان تا امروز هم قابل مشاهده است و آن عبارت است از داستانها و منظومههای موسیقایی پرشماری که البته اجرای نمونههای شاخص آن را در همین جشنواره شاهد خواهیم بود.
دبیر هفتمین جشنواره موسیقی نواحی همچنین درباره وظایف خنیاگران تصریح کرد: این خنیاگران انواع موسیقی، رقصها، نمایشها و سرگرمیها را اجرا میکردند و البته نقل انواع داستانها و قصههای تاریخی و حماسی و روایت روزمره زندگی مردم و بسیاری از امور هنری دیگر نیز به عهده آنها بوده است.
وی در ادامه افزود: بنابراین یکی از مهمترین کارهای خنیاگران روایت داستانهای موسیقایی بوده؛ اسنادی موجود است که نشان میدهد خنیاگران لااقل از دوره ساسانیان حضوری فعال در فرهنگ ایران داشتهاند. اسناد به جا مانده از«خسرو قبادیان» و «ریدَک» از جمله این اسناد هستند که اشارهای به کار خنیاگران دارد.
وی از کتاب قابوسنامه به عنوان یکی از اسناد معتبر در این زمینه یاد کرد و ادامه داد: علاوه بر اسنادی که گفتم، خوشبختانه کتاب «قابوسنامه» از آثار قرن پنجم اثر قابوسبن وشمگیر نیز در دست است که سندی بسیار محکم و مستدل در وظایف و آداب خنیاگری محسوب می شود. بخشی از این کتاب به طور مبسوط به این وظایف و آداب پرداخته است. بنابراین هر علاقهمندی بخواهد اطلاعات نسبتاً دقیقی از وظایف خنیاگران موسیقیدان بداند، میتواند به این کتاب مراجعه کند.
جهانگیر نصری اشرفی اضافه کرد: واژه و اصطلاح «خنیاگری» در فرهنگ ایران مدتهاست منسوخ شده؛ همانطور که اصطلاحهایی مانند «رامشگر» و «گوسان» و ... نیز که در مقاطعی از تاریخ ایران روایتگر و از حافظان موسیقی بودند، منسوخ شده است.
دبیر هفتمین جشنواره موسیقی نواحی درباره انواع داستانهای خنیایی نیز توضیح داد: برخی از این داستانها جنبه ملی دارند. مانند داستانهای حماسیِ شاهنامه که درشاهنامهخوانیها تبلور دارند یا «شیرین و خسرو» و «شیرین و فرهاد» که در مجموعه نظامیخوانیها جای میگیرند. یا تاریخخوانی و جنگنامهخوانی که اینگونه روایتها نیز دارای وجوه ملی هستند.
به گزارش ستاد خبری هفتمین جشنواره موسیقی نواحی وی در پایان گفت: در مقابل برخی داستانها فقط در حوزههای بومی قابل استفاده هستند. مانند«جَجوخان» در کرمانج یا«مَشتی پِلوری» در مازندران و«جنگ شیمبار» در بختیاری که تنها در یک منطقه قومی یا عشایری مورد استفاده قرار میگیرند و متعلق به فرهنگ خاصی هستند.
پایان پیام/
نظر شما