خبرگزاری شبستان: در دو ماهی که از توافقنامه ژنو سپری می شود، هر روز فشار تندروهای آمریکایی علیه این توافق افزایش یافته است و نمایندگان سنا مصر هستند طرح تشدید تحریم ها علیه ایران را به تصویب برسانند، اما آیا این اقدام نمایندگان و اصرار آنها بر تصویب چنین طرحی با سیاست های دولت آمریکا، مغایر بوده یا هدف دیگری را دنبال می کند؟
گر نگاهی به سابقه اقدام سنای آمریکا بیاندازیم، متوجه می شویم که موضوع تحریم نفت ایران یعنی به صفر رساندن صادرات آن پیش از توافق ژنو در دستور کار قرار داشته است. البته در دستور کار بخشی از سناتورهای آمریکایی که متاسفانه یکی از پایه گذاران آن نیز رییس کمیته روابط خارجی سنا آقای رابرت منندز است. اما این اقدام آنها مصادف با امضای توافقنامه ژنو شد. از آنجایی که موضوع فشارهای سیاسی از ناحیه جناح راست و همچنین لابی های سازمان ایپک به صورت یک اهرم مستمر علیه ایران عمل می کرد و همچنین به دلیل فشارهای وارد شده بعد از توافقنامه ژنو از ناحیه اسرائیل و برخی کشورهای عربی، بار دیگر جریان تصویب طرح، تحرک و سرعت بیشتری پیدا کرد. از این رو با توجه به این سابقه و همچین مطرح شدن دوباره طرح توسط سناتورها یکی از مدافعان آن نیز جان مک کین بوده، این اقدام عملا بعد از توافقنامه ژنو، دولت آمریکا را در مقابل بخش نسبتا قابل توجهی از سنای آمریکا قرار داد. گرچه اختلافات و رقابت های سیاسی در آمریکا، یکی از پارامترهای تعیین کننده در این فضاسازی است اما نباید نادیده گرفت که با توجه به دفاع بخشی از سنتاتورهای دموکرات از این طرح، عملا این حرکت از حالت تک حزبی ( تنها جمهوری خواهان ) خارج شده و به دو حزبی تبدیل شده است. ادعای آنها این است که توافقنامه ژنو، نمی تواند عامل بازدارنده ایران با توجه به فعالیت های هسته ای باشد. به عبارتی به ادعای آنها، ایران در حال تولید و تکثیر سانتریفیوژ بوده و رآکتور آب سنگین اراک نیز به فعالیت خود ادامه داده و غنی سازی نیز در حال انجام است. بنابر ادعای این بخش از سنای آمریکا، ایران باید فاقد هرگونه پیشرفت فناوری در زمینه هسته ای باشد؛ موضوعی که قطعا ناشدنی است و جامعه بین المللی از جمله دولت آمریکا نیز به این نتیجه رسیده که این خواسته جناح تندرو عملا امکان پذیر نخواهد بود. از این رو باید توافق و تفاهم بینابینی صورت گیرد که توافق خواسته های نه حداکثری، بل خواسته های متناسب محقق شود. با این همه توافقنامه ژنو عملا مورد اعتراض این جناح در سنا بوده و تلاش می کنند فشار مضاعفی بر دولت آمریکا وارد کنند تا با تصویب طرح جدید موجب مخدوش شدن فضای اعتمادساز حاصل از توافقنامه ژنو را که می تواند دو طرف را محک بزند، شوند. نتیجه این اقدام توقف دستاوردهایی است که ایران و آمریکا در توافقنامه ژنو به دست آوردند. این هدف گیری آنهاست، زیرا مطمئن هستند جمهوری اسلامی ایران از خطوط قرمزش عقب نشینی نمی کند. موضوعی که دولت آمریکا و تیم مذاکره کننده با تمام مذاکرات و اختلافات به آن دست یافته و بر اساس آن طرح اقدام مشترک نوشته شده و مورد استقبال جامعه بین الملل و شش کشور بزرگ قرار گرفته است. کاری که این نمایندگان انجام می دهند عملا زیر سوال بردن توافقنامه است؛ زیر سوال بردن توافقنامه به فهموم متوقف کردن خواهد بود و توقف آن نیز به مفهوم برگشتن به نقطه صفر است. بازگشت به نقطه صفر یعنی افزایش دوباره منازعات و اختلافات. اینکه چه کسانی از این منازعات سود خواهند بود، تندرو ها خواهند بود که به دنبال چنین فضایی هستند و متاسفانه در هر کجای دنیا شاهدیم این گروه به دنبال تاریک کردن فضا بوده و قطعا در پی تامین منافع حداکثریشان هستند.
رابرت منندر رئیس کمیته روابط خارجی سنا ایالات متحده در یادداشتی برای واشنگتن مدعی شده که این طرح می تواند تضمینی بر اجرای صحیح مفاد برنامه اقدام مشترک باشد که در 24 نوامبر 2012 میان ایران و 1+5 در ژنو به امضا رسید، اما این ادعا به هیچ وجه با متن و روح توافقنامه همخوانی ندارد. نمی توان برای توافقنامه ای که کارهای کارشناسی های بسیار طولانی چندساله صورت و برای امضای آن نیز اجماعی شکل گرفته را، یک اصلاحیه (amendment) در نظر گرفت. سند به اجماع رسیده و مورد توافق کشورهاست. نمی شود هر کشوری بخواهد نگرانی خود را مطرح کنند مثلا فرانسه بگوید نگرانی هایی داریم یا روسیه و چین هم ادعا کنند که برای حسن اجرا و تضمین آن، ما هم خواهان تصویب اصلاحیه ای هستیم که تضمینی برای اجرا باشد. با وجود آنکه این موافقنامه یک توافق اعتمادساز اخلاقی است که طرفین نسبت به اجرای آن متعهد شده اند، سازو کارهای نظارتی، کنترلی و ارزش یابی هم در آن پیش بینی شده است. بنابراین نیازی نیست که مکانیزم های دیگری علاوه بر آنچه که در متن توافقنامه است، پیشنهاد شود. مگر اینکه جهت گیری ها و اهداف سیاسی که متاسفانه آقای منندز هم در جرگه آن دسته از سناتورهای آمریکایی قرار گرفته که خواهان اعمال فشار هستند، مد نظر قرار گرفته است.
قای منندز چندین دلیل دیگری نیز در توجیه این طرح مطرح کرده از جمله اینکه نمایندگان مجلس در ایران اخیرا طرحی را برای غنی سازی تا 60 درصد مطرح کرده اند و اینکه این میزان غنی سازی بسیار بیشتر از میزان مورد نیاز برای برنامه های صلح امیز هسته ای است. وی همچنین از نصب 1000 سانتریفیوژ نسل دوم به عنوان حرکتی تحریک آمیز از سوی ایران یاد کرده است، ادعای آقای منندز متاثر از اظهارات رییس سازمان انرژی اتمی و اقدام اخیر مجلس شورای اسلامی است. اگر به سابقه ارایه این طرح نگاهی بیاندازیم می بینیم که پیش از بیان چنین اظهارات و اقداماتی از سوی ایران، این طرح مطرح شده و آنها دنبال افزایش تحریم ها و به صفر رساندن صادرات نفت بودند. به نظرم این بهانه ای بیش نیست. گرچه معتقدم نباید به تندروهای آمریکا یا منطقه و کسانی که مایل نیستند، روند توافقی برد- برد به سرانجام برسد، اجازه این کار را داد، زیرا به اندازه کافی عوامل بازدارنده و منفی در مجموعه سناریو وجود دارد.
پایان پیام/
نظر شما