به گزارش خبرگزاری شبستان، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات فرهنگی این مرکز اعلام کرد: هنرهای نمایشی که دربردارنده گونههای مختلفی است، به عنوان یکی از حوزههای قدیمی و موثر در بخش فرهنگ شناخته شده است.
با آنکه سیاستها و قوانین موجود در کشور زمینه مساعدی برای نقشآفرینی اقتصاد فرهنگ در اقتصاد ملی فراهم آورده، اما این هنر به عنوان یکی از زیرمجموعههای فرهنگ تاکنون نتوانسته است در سطح کشور نقش مناسبی را ایفا کند و جایگاه درخوری را در سیاستگذاریهای مربوط به اقتصاد ملی به دست آورد. بخشی از این ضعف ناشی از چالشهایی است که برآمده از شرایط محیطی (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) است و بخشی دیگر نیز از ویژگیهای خاص این حوزه نشأت میگیرد.
برای عبور از این چالشها ضروری است، با ایجاد سیستم متمرکز گردآوری اطلاعات و دادههای مربوط به صنعت هنرهای نمایشی، تعیین تئوری مناسب اقتصادی برای فعالیتهای فرهنگی و هنری، با حفظ و صیانت از محتواهای فرهنگی و هنری، توجه به منابع غنی دینی و ملی برای تولید آثار هنری که مورد توجه مخاطبان گستردهتری نیز قرار گیرد، قائل شدن شأن و جایگاه مناسب برای هنرهای نمایشی در توسعه اقتصادی و افزایش سرانه ملی، هدایت کمکهای دولتی به سمت توسعه زیرساختهای مربوط به صنعت هنرهای نمایشی و تمرکززدایی فعالیتها از شهرهای بزرگ، به ویژه تهران و توزیع مناسب ابزار و تجهیزات مربوط به هنرهای نمایشی در کل کشور و کمک به پرورش استعدادهای موجود در شهرهای کوچک، به صنعت هنرهای نمایشی رونق بیشتری داده شود.
مروری بر نقاط قوت و ضعف موجود در این هنر نشان میدهد که نقاط قوت بسیاری در کشور وجود دارد که به ما امکان تقویت اقتصاد هنرهای نمایشی را میدهد، نقاط قوتهایی چون برخورداری از منابع غنی برای محتواهای نمایشی، وجود پایهها و مبانی دینی ـ مذهبی و ملی برای هنرهای نمایشی، برخورداری از مزیتهای خاص فرهنگی و هنری ایرانی در سطح جهان، حضور نیروی جوان مناسب و با استعداد در کشور، وجود مراکز آموزشی مختلف دولتی و غیردولتی هنری و ... که شناخت آنها برای مواجهه مناسب با چالشهایی که برشمرده شدند، ضروری خواهد بود.
از سوی دیگر در ساختار کنونی سیاستهای فرهنگی بیشتر معطوف به حضور پررنگ دولت در حوزه هنرهای نمایشی است.
با توجه به این رویکرد برخی از راهبردهایی که میتوانند برای رونق و تقویت اقتصاد فرهنگ و به خصوص هنرهای نمایشی در سال حماسه اقتصادی مورد توجه قرار بگیرند در ذیل ارائه میشوند.
هر چند همه این وظایف بر عهده مجلس شورای اسلامی و نمایندگان نیست، اما میتوان انتظار داشت که در تدوین قوانین آینده یا هنگام نظارت بر عملکرد دستگاههای ذیربط، این موارد را در نظر گرفت.
- ایجاد سیستم متمرکز گردآوری اطلاعات و دادههای مربوط به صنعت هنرهای نمایشی
- تعیین تئوری مناسب اقتصادی برای فعالیتهای فرهنگی و هنری، با حفظ و صیانت از محتواهای فرهنگی و هنری
ـ توجه به منابع غنی دینی و ملی برای تولید آثار هنری که مورد توجه مخاطبان گستردهتری نیز قرار گیرد
ـ قائل شدن شان و جایگاه مناسب برای هنرهای نمایشی در توسعه اقتصادی و افزایش سرانه ملی،
ـ هدایت کمکهای دولتی به سمت توسعه زیرساختهای مربوط به صنعت هنرهای نمایشی، به عبارتی؛ به جای کمکهای بلاعوض به گروهها و دستههای نمایشی، روی آوردن به توسعه و تجهیز سالنهای نمایشی با رویکرد مناسبسازی و در اختیار گروهها و دستهها قرار دادن
ـ تمرکززدایی فعالیتها از شهرهای بزرگ، به ویژه تهران و توزیع مناسب ابزار و تجهیزات صنعت هنرهای نمایشی در کل کشور و کمک به پرورش استعدادهای موجود در شهرهای کوچک
ـ نظارت و توجه جدیتر به اجراییسازی مصوبات مختلفی که بر رونق صنعت تئاتر و به صورت عام هنرهای نمایشی تأثیر دارند
ـ متناسبسازی هنرهای نمایشی مرسوم در کشور با شرایط قابل عرضه در سطح بینالمللی در جهت دیپلماسی فرهنگی
پایان پیام/
نظر شما