به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان سایت فرهنگ نیوز نوشت: در جهانی که برای محدود کردن جمعیت و توان اثرگذاری مسلمانان در سراسر دنیا از سوی دولتهای زورگوی غربی و عمال صهیونیسم، برنامهریزی دقیق و گستردهای صورت گرفته است، محدودسازی تعداد نفوس مسلمان، جز در موارد بسیار استثنایی، امری قابل قبول محسوب نمیشود.
مخالفان همیشگی و دشمنان قدیمی ملت مسلمان ایران، همواره از اوجگیری قدرت مردم این سرزمین در هراس بودهاند جمهوری اسلامی ایران بهعنوان بزرگترین کشور شیعه جهان اسلام، در دورههای مختلف تاریخ توانسته است میراثدار خلف اسلام ناب محمدیصلیاللهوعلیهوآلهوسلم باشد.
بر همین اساس است که اسباب و لوازم قدرت ملت ایران، در جایگاه دفاع از دین حق، از اهمیتی راهبردی در مسیر تاریخ برخوردار است.
دستیابی به توان علمی و قدم نهادن در راه تولید علم، حضور در عرصههای مهم بینالمللی و سیاست خارجی، تقویت توان نظامی خصوصاً در حوزه دفاعی، کوشش جهت ایجاد اتحاد میان مسلمانان جهان و مبارزه با دشمنانی همچون صهیونیسم و فرقههای انحرافی، نمونههایی از مقتضیات و لوازم حفظ قدرت و اثرگذاری ایران در طول تاریخ محسوب میشود.
در این میان میتوان بدون هیچگونه شبهه و تردیدی، عامل جمعیت را بهعنوان اثرگذارترین امر در حفظ و گسترش موضوعات مورد اشاره در بالا دانست.
در جهانی که برای محدود کردن جمعیت و توان اثرگذاری مسلمانان در سراسر دنیا از سوی دولتهای زورگوی غربی و عمال صهیونیسم، برنامهریزی دقیق و گستردهای صورت گرفته است، محدودسازی تعداد نفوس مسلمان، جز در موارد بسیار استثنایی، امری قابل قبول محسوب نمیشود.
دلیل اهمیت جمعیت
شادابی جامعه، نیروی کار فعال، بروز استعدادهای جوان و جایگزینی نیروهای پیر، تنها در گرو برخورداری از یک جمعیت سالم و متناسب است.
یک جامعه پویا هرگز نمیتواند نتیجه عملکرد یک جمعیت نامتوازن باشد. دقیقاً به همین دلیل است که باید بر کیفیت جمعیت تأکید و توجه کرد؛ کیفیتی که نفی کننده کمیت آن نیست چرا که تعداد نفوس یک کشور، پشتوانه اصلی حفظ و یا تغییر کیفیت جمعیت آن است.
نگاه امنیتی و راهبردی به جمعیت
توجه به ترکیب جمعیت، همواره از مسایل مهم در برنامهریزیهای کلان بوده است. بهعنوان مثال تلاش برای بالا بردن نسبت جمعیت باسواد در هر کشور، از راه آموزش پیگیری میشود. هدف از این امر، افزایش تعداد افراد باسواد وبالا بردن کیفیت جمعیت است.
در بعضی موارد نیز تغییر ترکیب جمعیت، مورد توجه سیاستمداران قرار میگیرد؛ بهعنوان مثال در کشور کوچک بحرین سالهاست که حکومت آل خلیفه در سایه حمایت استعمار انگلیس، امریکا وعربستان میکوشد تا جمعیت شیعه این کشور را محدود کند. در همین زمینه تلاش شده است تا با نقاب تفرقهبرانگیز حمایت از اهل سنت، تغییراتی در بافت جمعیتی این کشور داده شود.
اعلام آمار رسمی جمعیت در کشورهای عربی خلیج فارس موضوع پیچیده ای است. آماری که اعلام می شود معمولا به دلیل برخی اهداف سیاسی، غیرواقعی است. قدر مسلم آنست که 70 درصد جمعیت 700 هزار نفر تا یک میلیون نفری بحرین را شیعیان تشکیل می دهند. علت مخفی کردن آمار شیعیان در بحرین این است که در این کشور طی سالهای اخیر، حاکمیت (ضمن در پیش گرفتن سیاست ایجاد نفاق میان شیعیان و اهل سنت) درصدد تغییر ترکیب جمعیتی بحرین بوده است و در همین راستا به تعداد زیادی از سنی های غیربحرینی تابعیت بحرینی داده شده است. دولت بحرین سال هاست که (با هدف ایجاد تفرقه میان مسلمانان و تحکیم حاکمیت استعمار) در حال تغییر بافت جمعیتی کشور به نفع اهل سنت.(1) البته این ظاهر ماجراست و اصولاً حکومت وهابی این کشور که تحت فرمان آل سعود قرار دارد، جایگاهی برای اهل سنت قائل نیست.
تلاشهای شیطانی برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان ایران
سیاست انگلیسی تفرقه بینداز و حکومت کن، یکی از شیوههای معروف و دسیسههای شناخته شده انگلستان در کشورهای مختلف دنیاست.
پیاده سازی این سیاست در ایران و بیتوجهی حکومتهای نالایق قاجار و پهلوی در کنار خیانتهای عناصر این دو سلسله سبب شده است تا در دو قرن اخیر، فتنههای مختلفی برپا شود که ایجاد فرقه انحرافی بهائیت، اشغال ایران در خلال جنگهای جهانی اول و دوم(در حالی که کشور ما اعلام بیطرفی کرده بود) و کشتار میلیونها نفر از نفوس مسلمان، موارد شناخته شده آنها محسوب میشود.
در این میان ایجاد تفرقه میان مسلمانان شیعه و سنی در ایران نیز از طرف عمال استعمار انگلیس پیگیری شد که البته همپیمانانی همچون آمریکا و دستهای مرموز صهیونیستها نیز در این روند، آشکارا دخالت داشتهاند.
کوشش برای بیاعتماد کردن اهل سنت نسبت به حکومت جمهوری اسلامی ایران تا آنجا ادامه یافت که تلاش شد تا سرزمینهای مختلفی از خاک کشور در سالهای آغازین انقلاب اسلامی، تجزیه و از سرزمین ایران جدا شود. نکته جالب توجه ان است که اکثریت جمعیت اهل سنت، ضمن مخالفت با این امر، در برابر تجاوزات رژیم بعثی عراق؛ جانانه دفاع کردند و در این راه، شرافت و برادری خود با شیعیان را به اثبات رساندند. این رفتار اهل سنت ایران در حالی اتفاق افتاد که صدام در طول تجاوز به خاک ایران، میکوشید تاخود را مدافع اهل سنت جلوه دهد که البته هوشیاری سنیهای ایران، وی را ناکام گذاشت.
از سوی دیگر ادامه تبلیغات دشمنان و بعضی عوامل دیگر سبب شد تا همراهی و هماهنگی لازم در بعضی سیاستهای کشور، میان اهل سنت و شیعیان وجود نداشته باشد که البته این امر ریشه در غفلت بعضی از نخبگان هر دو طرف دارد.
بهعنوان نمونه، سیاست کنترل جمعیت، بهسبب مشکلات فزاینده اقتصادی در سالهای ابتدایی پس از دوران دفاع مقدس، یکی از مهمترین راهکارهای کنترل بحران اقتصادی بود. سیاستی که عموماً با همراهی مردم همراه شد اما در بعضی مناطق سنینشین، چندان مورد استقبال قرار نگرفت.
نتیجه این امر، تغییر در بافت جمعیت و ترکیب و نسبت آن بود؛ بهطوری که هشدارهای زیادی در اینباره داده شده است.
درحال حاضر بر پایه آمار موجود، 90 درصد جمعیت ایران را مسلمانان شیعه تشکیل میدهند.(2) اما تغییرات ترکیب و نسبت جمعیتی در برخی مناطق در حال تغییر به نفع اهل سنت است که این امر میتواند مایه ایجاد بعضی اختلافات شود. البته تغییر ترکیب جمعیتی و نسبت میان شیعیان و اهل سنت، با عنایت به ریشههای مشترک دینی و وحدتی که بیش از 1400 سال میان این دو گروه از مسلمانان وجود داشته است، موضوع مشکلسازی نیست اما تبلیغات تفرقه افکنانه دشمنان اسلام از جمله وهابیت که در پوشش دروغین حمایت از اهل سنت صورت میگیرد، میتواند خطرات زیادی را متوجه وحدت میان مسلمانان ایران کند.
** آمارهایی با مفهوم خاص که نیاز به توجه ویژه دارد
در این بین گفته میشود برخلاف آنکه اکنون بیش از 90درصد از جمعیت کشور ما را مسلمانان شیعه تشکیل میدهند، در بعضی مناطق، نسبت جمعیت شعیان به 30 درصد در برابر نسبت حدوداً 70درصدی اهل سنت رسیده است.(3)
همچنین میزان رشد جمعیت سریعتر از متوسط رشد جمعیت کشور در استان های با جمعیت سنی نشین نشانگر مفاهیم خاصی است. به طوریکه بر طبق برخی آمار شیب رشد جمعیت اهل تسنن در این مناطق، بیش از 3 برابرِ شیب رشد متوسط کشور است. در همین زمینه حتی برخی رسانه های ضد نظام آمارهای جدیدی ارائه کرده و می گویند جمعیت اهل تسنن از 25 میلیون نفر گذشت است.
این آمارها که بیشتر توسط رسانه های منتسب به وهابیت منتشر می شود نیز مفهوم خاصی دارد. به بیان دیگر وهابیت موجود در منطقه در تلاش است تا با پوشش رسانه ای و حمایت های مالی از اهل تسنن آنها را به سمت خود سوق داده و از این افزایش جمعیت به نفع خود بهره برداری نماید؛ و عملاً اهل تسنن را بر خلاف رویه موجود کشور به نوعی تهدید برای کشور تبدیل نماید.
البته کارشناسان بر این باورند با توجه به عقلانیت موجود در علمای اهل تسنن بسیاری از نقشه های شوم وهابیت، توسط همین عالمان دینی برملا شده و اهل تسنن گرایشی به وهابیون ندارند؛ اما لازم است مسئولان کشور به طور ویژه به این موضوع دقت نموده و با ساده انگاری زمینه بوجود آمدن بحران های بعدی را فراهم ننمایند.
هشدارهایی که باید جدی بگیریم
همانگونه که اشاره شد، هشدارهای متعددی در زمینه تغییر ترکیب جمعیت کشورمان از سوی افراد مختلف داده شده است. همچنین درباره پیر شدن جمعیت ایران نیز تذکرات فراوانی داده شده است که در رأس آن فرمایشات رهبر انقلاب قرار دارد.
آیتالله حیدری نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان، در این زمینه میگوید: «پیری جمعیت باعث نابودی کشور میشود که نتیجهای غیرقابل قبول است.»
وی همچنین با بیان اینکه در زمینه افزایش جمعیت مناطق سنینشین کشور برخلاف سیاست کشور به سوی افزایش جمعیت حرکت کردهاند میگوید: «در زمانی که سیاست کشور مبنی بر کنترل جمعیت بود علمای اهل سنت فتوا دادند که تنظیم خانواده حرام است. این توطئهای است که دشمنان برای ما ریختند و یونسکو مردم ایران را به کنترل جمعیت تشویق میکرد و ما نیز سیاست آنها را اجرا کردیم.» وی ضمن هشدار در این زمینه عنوان کرد: «امیدواریم دولت جدید این مسئله را جدی بگیرد و به گونهای نباشد که در دوران جمهوری اسلامی شاهد کاهش جمعیت شیعه کشور باشیم.»(4)
همچنین آیتالله سبحانی از مراجع تقلید ساکن در شهر مقدس قم معتقد است: «ادامه ترویج کاهش جمعیت و میزان تولد در کشور درست نبود و اگر به این منوال پیش برویم و از این مسایل غافل باشیم، 40 سال بعد به اشتباه امروز خود پی میبریم که در آن روز دیگر توازن جمیعتی شیعیان نسبت به گروههای دیگر به شکل فعلی نیست و دستخوش تغییرات گسترده شده است، مسئلهای که در برخی شهرهای ایران هم اینک نیز مشاهده میشود.» ایشان در همین ارتباط معتقدند: «فقر و مشکلات فرهنگی در برخی مناطق کشور را از جمله مسایلی ذکر کرد که ممکن است در تبلیغات دشمنان اسلام، مورد استفاده قرار گیرد.»(5)
قدر مسلم، آنچه در صدر همه مسایل قرار دارد، عزت و سربلندی مسلمانان در سراسر عالم است. عزتی که یقیناً در سایه اتحاد و وحدت ایجاد شده و ایجاد تغییرات غیرطبیعی در تناسب جمعیت کشورهای مسلمان، میتواند یکی از عوامل سستکننده بنیان همبستگی میان نفوس مسلمان باشد.
پی نوشت:
1) عربستان وضعیتی بهتر از بحرین ندارد
2) تبلیغات و اقدامات شیعه هراسی در جهان
3) البته این آمار عموماً از سوی رسانههای بیگانه و وابسته به عمال بهائی و وهابیون ا زجمله بیبیسی انگلیس و العربیه ارائه میشود تا با تحریک شیعیان اقدام به زمینهچینی برای توطئههای آتی کنند اما قدر مسلم، ترکیب جمعیت در بعضی استانهای مرزی کشورمان، با افزایش معنادار نسبت جمعیت اهل سنت در دهههای اخیر دچار تحولاتی شده است.
4) سیاست کنترل جمعیت کشور، دچار افراط و تفریط شد
5) تلاش برای تغییر ترکیب جمعیت شیعی در ایران
پایان پیام/
نظر شما