به گزارش سرویس دیگر رسانه های خبرگزاری شبستان به نقل هشت صبح، مریم مرتضوی- حکومت نظامی بود. مامورها از صبح تا شب و از شب تا صبح چشم دوخته بودند به در کوچک چوبی تا همه رفت و آمدهای اهل خانه را زیر نظر داشته باشند. چند تا گوش هم مخفیانه زمزمه های نیمه شب شان را گوش می داد تا شاید از میان دعاهای نیمه شب نکته ای قابل فروش به دست بیاورد تا به چند دینار پادشاه بیرزد!
اهل خانه، از نسل پیغمبر اکرم (ص) بودند. سرپرست شان امام حسن عسکری علیهم السلام بود که در 22 سالگی به امامت رسیده بود و با آن سن جوانی، نه فقط پاسخگوی سوالات علمی، فقهی و فرهنگی مردم بود، بلکه باید رسالت عظیمی را انجام می داد تا زمین از حجت خدا باقی نماند.
اینطور بود که به به کمک اهل خانه با زنی ازدواج کرد که در حقیقت شاهزاده رومی و به ظاهر کنیز خانه اش بود. امام حسن عسکری علیه السلام و حضرت نرگس خاتون سلام الله علیها در چنین اوضاعی ازدواج کردند و صاحب پسری شدند که مژده تولدش را پیغمبر اکرم (ص) داده بود.
اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوران، از خفقان حکومتی گرفته تا نحوه ازدواج مهم و عجیب امام حسن عسکری علیهما السلام، را از دکتر محمدحسین رجبی دوانی جویا شده ایم تا با صبر و متانت همیشگی اش، مطالب منسجم و دسته بندی شده ای از زندگی آن حضرت مطرح کند.
چرا اطلاعاتی که راجع به زندگی امام حسن عسکری علیه السلام در تاریخ شیعه وجود دارد، بسیار کمتر از امامت امامان اولی است؟ به عبارت دیگر چرا به نظر می رسد که امامان آخر نقش کمتری در تاریخ شیعه داشته اند؟
امامان معصوم اولیه به خصوص مولای متقیان امام علی علیه السلام در مسند خلافت قرار داشتند و چون رهبری جامعه به دست شان بود، طبیعی است که اخبار و اطلاعات راجع به آن حضرت ثبت و ضبط می شده است و اطلاعاتی که ما از حضرت امیرالمومنین علیه السلام در دوره پایان عمر شریف آن حضرت و امامت ایشان در دست داریم، یعنی چهار سال و نه ماه خلافت، چندین برابر اطلاعاتی است که پیش از خلافت ایشان موجود مانده است.
این نکته نشان می دهد که اگر ائمه اطهار علیهم السلام از منظر سیاسی کانون توجه قرار می گرفتند، دوست و دشمن راجع به وضعیت و زندگی ایشان بیشتر حساس می شدند و موارد بیشتری را ثبت و ضبط می کردند.
همین طور راجع به امام حسن مجتبی علیه السلام، با وجود اینکه آن حضرت تنها شش ماه بر مسند خلافت قرار داشتند، اما اطلاعات و اخباری که از از این دوره کوتاه شش ماهه در دست داریم از بقیه دوره امامت آن حضرت که حدود ده سال بوده است، شاید بیشتر باشد. در مورد امام حسین علیه السلام هم به دلیل انقلاب و قیامی که در برابر حکومت جبار و غاصب وقت انجام دادند، زندگی ایشان مورد توجه قرار گرفت و به این دلیل است که اطلاعات زیادی درباره آن حضرت موجود است.
اما درباره ائمه بعدی به ویژه از زمان امام جواد علیه السلام تا امام حسن عسکری علیه السلام، به دلیل اینکه آن بزرگان از نظر سیاسی در مسند قدرت نبودند و موقعیت هم برای ایجاد تحولی به دست ایشان فراهم نبود، اطلاعات و اخبار مربوط به آن بزرگواران بسیار کم است.
نکته قابل توجه دیگر این است که این حضرات، عمر بسیار کوتاهی داشتند و در سن کم به شهادت رسیدند؛ به عنوان مثال امام حسن عسکری علیه السلام در سن 28 سالگی به شهادت رسید. درنتیجه فرصت زیادی برای اینکه جامعه بتواند از وجود پر خیر و برکت ایشان بهره مند شود، ایجاد نشد.
در این شرایطی که شما ترسیم کرده اید، می توان گفت که شرایط سیاسی اجتماعی در دوران امامت امام حسن عسکری علیه السلام هم دلیل برخورداری کمتر مردم از علم و معرفت ایشان بوده است؟
بله؛ امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام به «عسکریین» معروف شدند، به این علت که خلفای بنی عباس این دو امام معصوم را در یک منطقه نظامی در شهر سامراء تحت کنترل و مراقبت قرار دادند تا هر گونه ارتباط آن بزرگواران با پیروان شان را قطع کنند. لذا وقتی که دسترسی به آن بزرگواران در کمترین حد ممکن بود، طبیعی است که اطلاعات راجع به فعالیت های ایشان و یا حتی سوال هایی که از جانب مردم لازم بود که پاسخ آنها از ذوات مقدس عسکریین علیهما السلام ارائه شود، با محدودیت های فراوان و جدی مواجه بود.
به همین دلیل است که نه تنها اطلاعات درباره زندگی سیاسی و اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام کم است، بلکه حتی حدیث در مسائل شرعی هم از آن حضرت نسبت به امامان پیشین بسیار کمتر است.
با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی که ترسیم کردید، شیوه ارتباط مردم با امام حسن عسکری علیه السلام به چه صورت بود؟ به عبارت دیگر پیام های آن حضرت چگونه و از چه کانالی به شیعیان می رسید؟
امام حسن عسکری علیه السلام وارث یک شبکه گسترده وکالت بوده که از پدران بزرگوارش به آن حضرت رسیده بود. اگرچه این شبکه وکالت از زمان امام صادق علیه السلام پدید آمده بود، اما عمدتا اسم و رسم خود را در زمان امام موسی کاظم علیه السلام به دست آورد.
در این شبکه، گروهی از اصحاب ائمه در پوشش های مختلفی مانند روغن فروشی و یا خیارفروشی به نزدیک خانه امام حسن عسکری علیه السلام می آمدند و با وجود مراقبت های شدید نظامی، در چنین پوشش هایی سوالاتی از امام می پرسیدند و گاهی نامه ها و اموالی را که در خمره های روغن پنهان کرده بودند به آن حضرت می رساندند و پاسخ ها را هم با همین وسیله می گرفتند.
در عین حال وکالای دیگری هم در نقاط گوناگون مستقر بوده و با واسطه به امام دسترسی پیدا می کردند. طبق بعضی نقل ها هم به دلیل اوضاع سیاسی متزلزل آن زمان، امام حسن عسکری علیه السلام می توانست از فرصت بهره برده و با تعداد بیشتری از شیعیان ارتباط برقرار کند. به این صورت گروهی از پیروان آن حضرت توانستند وارد منزل ایشان شوند. این اتفاق به ویژه در زمان تولد امام زمان علیه السلام اتفاق افتاد که امام حسن عسکری علیه السلام فرزند خود را به شیعیان نشان داده و معرفی کرد تا بدانند آخرین حجت الهی متولد شده است.
به اوضاع متزلزل حکومت عباسی اشاره کردید. دلیل سستی این حکومت ظالم چه بود؟
اولین خلیفه ای که حکومتش متقارن با امامت امام حسن عسکری علیه السلام شد، معتضد عباسی بود که از سال 252 تا 255 هجری قمری حکومت کرد و در سال 254 هجری قمری، امام حسن عسکری علیه السلام به امامت رسید. سپس مهتدی عباسی به مدت یک سال خلافت را بر عهده داشت و معتمد آخرین خلیفه دوران امامت امام حسن عسکری علیه السلام و قاتل آن حضرت است.
دلیل این تغییر و تحول ها در خلافت آن است که بعد از معتصم عباسی، جانشین مأمون، به دلیل خبطی که کرده بود و عنصر ایرانی را در دستگاه حکومتی حذف کرد و مقامات درجه یک لشکری و کشوری را از ایرانی ها گرفته و به دست ترکان تازه مسلمانی که از آسیای میانه وارد دارالاسلام شده بودند، سپرد. بعد از او در زمان واثق عباسی، این ترکان که به عنوان غلام وارد حکومت شده بودند، چنان قدرتی به دست آوردند که به مقامات مهم حکومتی رسیدند و با رشد موقعیتی، می توانستند خلفای عباسی را عزل و نصب کنند.
البته با وجود اینکه دستگاه خلافت دچار چنین تزلزلی بود اما از وجود امام حسن عسکری علیه السلام غافل نماند و هر سه خلیفه جبار زمان آن حضرت، به ایشان ظلم می کردند. درواقع آنها می دانستند آن وجود مقدس یازدهمین حجت خداست و به همین دلیل تلاش می کردند از ازدواج آن بزرگوار جلوگیری کنند تا امام زمان علیه السلام متولد نشود.
حالا که ماجرای ازدواج امام حسن عسکری مطرح شده، خوب است اشاره کنیم که یکی از موارد مهم در زندگی آن حضرت همین اتفاق بوده که با دختر پادشاه روم ازدواج کرد. این ماجرا چطور و با چه برنامه ای اتفاق افتاد؟
داستان این ازدواج در روایت ها و تاریخ اسلام به این صورت مطرح شده که مادر امام زمان علیه السلام، یکی از شاهزادگان رومی بود که خواب حرت فاطمه زهرا (س) را می بیند که او را به اسلام دعوت کرده و برای فرزندش، امام حسن عسکری علیه السلام، خواستگاری می کند.
بر اساس این خواب که بارها تکرار شد، وارد جمع کسانی می شود که در جنگ بین مسلمان ها با امپراتوری روم به اسارت در آمدند و به سرزمین اسلامی آورده شدند. از طرف دیگر امام هادی علیه السلام هم با علم و حکمت مربوط به امامت خود، فردی را مامور خریدن این بانو کرد که به عنوان کنیز در بازاری در معرض فروش گذاشته شده بود.
فرستاده امام هادی علیه السلام هم با شناسایی این بانوی جلیل القدر و پرداخت مبلغی به فروشنده کنیزان، ایشان را به منزل امام هادی علیه السلام آورده و تحت تربیت عمه آن حضرت قرار می دهد تا با احکام و دستورات دین اسلام آشنا شود.
در چنین شرایطی ماموران حکومت عباسی با ورود شخصی با عنوان کنیز به منزل امام هادی علیه السلام مخالفت نمی کردند چون داشتن کنیز در آن زمان مرسوم بود. به همین دلیل تصور نمی کردند کنیزی بتواند به عنوان مادر آخرین حجت خدا باشد. به همین علت حساسیتی نسبت به ورود کنیز به خانه آن حضرت نشان ندادند.
در نهایت ازدواج امام حسن عسکری علیه السلام با این بانو که با نام های نرگس، سوسن و صیقل خوانده شده، در خانه عمه امام علیه السلام به دور از چشم ماموران عباسی اتفاق افتاد.
البته این بانو به ظاهر کنیزی در خانه امام علیه السلام بود. بر اساس برخی نقل ها هم وقتی به امام زمان علیه السلام باردار شده بود، بنا بر اراده الهی آثار حمل در ظاهرش دیده نمی شد. حتی عمه امام حسن عسکری علیه السلام تا شب ولادت امام زمان (عج) از این موضوع بی خبر بود. تا اینکه امام حسن عسکری علیه السلام به او فرمود «امشب در خانه ما بمان که حجت خدا به دنیا می آید.»
درنهایت اراده الهی بر این قرار گرفته بود که امام زمان (عج) در شب نیمه شعبان سال 255 هجری قمری به دنیا آمد و این اتفاق مهم از چشم ماموران عباسی پنهان ماند.
قضیه پنهان نگه داشتن امام زمان (عج) توسط خانواده تا چه زمانی ادامه داشت؟
امام حسن عسکری علیه السلام تا زمان شهادت خود فرزندش، امام زمان (عج)، را جز به تعداد محدودی از شیعیان نشان نداده بود. البته حضرت نامه هایی برای تعدادی از وکلای خود از جمله در شهر قم فرستاده و بشارت تولد آخرین حجت خدا را داده بود. اما آشکار شدن چهره نورانی امام زمان (عج) در زمان شهادت امام حسن عسکری علیه السلام اتفاق افتاد.
ماجرا از این قرار بود که دستگاه خلافت برادر امام حسن عسکری علیه السلام را که مردی ناصالح و مشهور به جعفر کذاب بود، واداشت تا بر پیکر امام نماز بخواند. اما وقتی پیکر مقدس امام حسن عسکری علیه السلام را آوردند تا جعفر بر او نماز بخواند، نوشته اند که «ناگهان کودکی گندمگون که همچون پاره ای ماه می درخشید با موهای پیچیده و دندان هایی که از هم فاصله داشتند از داخل خانه بیرون آمد و لباس جعفر را گرفته و کشید و او را با عنوان عمو مورد خطاب قرار داد که عمو! کنار برو، من از هر کسی بر نماز خواندن بر پیکر پدرم شایسته تر هستم». امام زمان (عج) در میان بهت و حیرت ماموران عباسی، به نماز ایستاد و بعد از تمام شدن نماز و تدفین امام حسن عسکری علیه السلام، به داخل خانه رفت.
در همین زمان شیعیانی که وجوهاتی از خمس و زکات را آماده کرده بودند تا به امام عصر خود برسانند، متحیر بودند که جعفر امام است یا آن کودک. به جعفر که ادعای امامت داشت، گفتند اگر امام هستی باید بگویی که داخل این کیسه ها چیست و از طرف چه کسانی است.
جعفر اظهار ناتوانی کرد اما از طرف امام زمان (عج) پیغام آورده شد که این ها از طرف فلان کس بوده و در این کیسه ها فلان مقدار طلاست و حتی ده تا از سکه ها تنها روکش طلا دارد. همان زمان برای شان یقین شد که هر کسی چنین پیغامی داده مسلما حجت خداست.
به این ترتیب به معتصم عباسی خبر دادند که با وجود مراقبت های شدید امام حسن عسکری علیه السلام و خانواده اش، او دارای فرزند شده که پیکرش نماز خواند و او را دفن کرد. اما امام زمان (عج) به اراده الهی از انظار غایب شد تا دشمنان نتوانند به جان مبارکش آسیبی برسانند.
به عنوان حسن ختام، خوب است توجهی به مفاهیم روایت ها و حدیث های رسیده از امام حسن عسکری علیه السلام داشته باشیم. آنطورکه از یک بررسی روایت ها و مقایسه آنها با احادیث امامان معصوم اولیه مشخص می شود، مفاهیم عمیق تری در بیانات آن حضرت مطرح شده است. دلیل این موضوع چیست؟ به عبارت دیگر چه دلیلی موجب شده تا چنین مفاهیم عمیقی در زمان امامت آن حضرت مطرح شود درحالیکه امامان معصوم پیش از ایشان با وجود دانش امامت چنین مطالبی را مطرح نکرده اند؟
در زمان های قبل و در عهد ائمه پیشین تا حدود دوران امام رضا علیه السلام، جامعه هنوز معرفت درستی نسبت به ساحت مقدس ائمه اطهار علیهم السلام نداشت، به جز بعضی از مردم که شیعه اهل بیت علیهم السلام بودند. اما بقیه مردم نه تنها آن جایگاه رفیع معنوی را برای ایشان قائل نبودند، بلکه اگر هم با امام علیه السلام برخورد می کردند بر اساس سطح معرفت و شناخت خود ممکن بود به ایشان احترام بگذارند یا از این کار خودداری کنند.
اما از زمان امام رضا علیه السلام به بعد، شاهد شناخت جامعه نسبت به ائمه اطهار علیهم السلام هستیم. به عنوان مثال وقتی امام رضا علیه السلام به مرو احضار شد، در مسیر حرکت به هر شهری که وارد می شد، با استقبال پرشکوهی مواجه بود. حتی در نیشابور، که بعد از بغداد بزرگترین مرکز علمی اهل تسنن در آن روزگار بود، مورد استقبال دانشمندان و راویان برجسته حدیثی اهل تسنن قرار گرفته که داستان آن فضیه در تاریخ حدیث بسیار مشهور است.
این وضعیت از نظر فهم نسبت به جایگاه ائمه اطهار علیهم السلام ایجاد شده بود.
در چنین شرایطی بود که امام حسن عسکری علیه السلام و پدرشان، امام هادی علیه السلام، احساس می کردند که باید آن جایگاه رفیع را به خوبی تبیین کرد که تنها در قالب احساسات نسبت به خاندان پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله نباشد، بلکه ولایت عالیه آن بزرگواران را که در حقیقت ولایت خداوند متعال بر بشریت است، به خوبی تبیین و ترسیم کنند و عمق عظمت اهل بیت علیهم السلام را با آن عنایات ویژه ای که خداوند بر آنها دارد، برای مردم تفهیم کنند تا اعتقاد به امامت و ولایت آن بزرگواران در عمق وجود افرادی که محبت نسبت به اهل بیت علیهم السلام نشان می دهند، نهادینه شود.
یعنی محبت داشتن نسبت به امام صرفا از باب احساسات نباشد، بلکه معرفتی باشد که اگر می خواهند به خداوند متعال تقرب بجویند و حضرت حق را به درستی بشناسند، باید از طریق اهل بیت علیهم السلام وارد شوند و بدانند که هر نعمت و لطفی که خداوند متعال به آنها ارزانی می کند، به سبب وجود مقدس اهل بیت علیهم السلام است. به این ترتیب این موقعیت برای امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام فراهم شد تا جایگاه ویژه و متعالی ائمه اطهار علیهم السلام را با آن مفاهیم والا تبیین کنند.
پس به دلیل قدرت درک مردم است که چنین مفاهیمی در دوره امامت امام هادی و امام حسن عسکری علیهما السلام ارائه شد، نه در دوران امامت حضرت امیرالمومنین علیه السلام.
درست است؛ اگر حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام می خواست این موارد را در زمان خود، حتی در زمان خلافت خود تبیین کند، کسی پذیرا نبود و اکثریت قاطع مردم فهم و شعور نسبت به جایگاه والای اهل بیت علیهم السلام را نداشتند.
در واقع در دوران امامان اول ما، جامعه توانایی فهم معارف عمیق را نداشت و در زمان امامان آخر با زحماتی که امامان پیشین متحمل شدند، این موقعیت فراهم شد تا آن حضرات با وجودی که در حصر بودند، این معارف را برای شناخت بهتر اهل بیت علیهم السلام به مشتاقان آن بزرگان ارائه کردند.
پایان پیام/
نظر شما