به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، مجله علوم انسانی «زاویه» کاری از گروه معارف و اندیشه دینی شبکه چهار سیما به تهیهکنندگی مهدی خداوردیان چهارشنبهشب، 18 دی ماه در ادامه بحث دو هفته قبل با موضوع «نسبت ما با علوم انسانی اجتماعی جدید» با حضور نعمتالله فاضلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و ابراهیم فیاض، عضو هیات علمی دانشگاه تهران روی آنتن این شبکه رفت.
بر پایه این گزارش، نعمتالله فاضلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی طی سخنانی اظهار کرد: بحث علوم انسانی اجتماعی برای جهان غرب از نظر تمدنی چند کارکرد متفاوت دارد که از جمله آنها میتوان به این کارکرد اشاره داشت که علم اجتماعی اساسا زبان مدرن و شهری شده است.
وی در این راستا تصریح کرد: اینکه میگوییم این علوم زبان جامعه است یعنی مفاهیمی که از گفتمان علوم انسانی اجتماعی پدید می آمده از جمله ارزشهای اجتماعی، کنش اجتماعی، انتخابات و پارلمان و دیگر مسائل همه در گستره علم اجتماعی صیقل یافتهاند.
فاضلی ادامه داد: همچنین کارکرد دوم درباره علوم انسانی اجتماعی معنادار کردن زیست جهان ما است چراکه جهان ما اعم از مادی و چه طبیعت فس نفسه معنا ندارد و ما انسانها معنا را از طریق زبان، علم و دانش ایجاد میکنیم که تا پیش از دنیای مدرن این وظیفه بر عهده متافیزیک بود لذا یکی از مهمترین کارکردهای علوم انسانی اجتماعی معنابخشی به رخدادها و جایگاه انسان و تلاش برای تعریف اهداف و غایات است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عنوان کرد: اما سومین کارکرد این علوم حل مسائل اجتماعی و انسانی است، لذا انسان غربی در این سه ساحت و کارکرد توانسته است نیازهای جامعه خود را پاسخ گوید و موفق بوده است.
فاضلی ادامه داد: میتوان چنین نتیجه گرفت که علوم انسانی علوم تمدنساز بوده و میزان رشد هر تمدنی بسته به جایگاه علوم انسانی در آن تمدن است، لذا اگر شاهد شکوفایی جوامع اسلامی در قرون چهارم و پنجم بودیم به علت حضور فارابیها و اندیشمندان علوم انسانی بود در عین حال انحطاط تمدن اسلامی نیز با انحطاط اندیشه رقم خورد.
وی با بیان اینکه علوم انسانی برای دنیای غرب سه کارکرد دارد، ابراز کرد: آنچه که در غرب از تکنولوژی، نظم اجتماعی و توسعه سیاسی میبینیم در واقع زاییده گفتمان علوم انسانی اجتماعی است، بناراین انقلاب صنعتی مولفهای متمایز و متضاد با علوم انسانی اجتماعی نبود و نیست و به مفهوم دیگر علوم انسانی کارکرد خود را قبل از انقلاب صنعتی شروع کرده بود.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: علوم انسانی اجتماعی به انسان مدرن کمک میکند تا به بازاندیشی مستمر در وضعیت خود بپردازد و این مساله معاند با انقلاب صنعتی نیست و اساسا اندیشه علوم انسانی اجتماعی جدید که صورت واقعیت علمی دنیای غرب است بر پایه نقد دائم است در نتیجه نقد از ارزشهای ذاتی جامعه مدرن است.
فاضلی با بیان اینکه نقد جامعه، نقد انسان و نقد دانش از وظایف علوم انسانی اجتماعی محسوب میشود، تصریح کرد: بنابراین مواردی چون انقلاب صنعتی، تفکر جمهوریت استقلال را میپذیرد لذا رشد دولتملتها در گرو انقلاب صنعتی و انقلاب صنعتی در گرو رشد علم قرار گرفت.
این پژوهشگر بیان کرد: این برچسب که به عنوان علوم غربی میگوییم باید تعدیل شود هرچند که درست است که خاستگاه این علوم غرب است اما بعضا ما تصور میکنیم که علوم انسانی در قرن هجدهم میلادی باقی مانده است در حالی که چنین نیست و سنتهای مختلف علوم انسانی ایجاد و این مرکززدایی از غرب شد، برای مثال سنتهایی در آمریکای لاتین و هندوستان و دیگر کشورها شکل گرفت.
وی ادامه داد: در مورد ایران نیز این فرض که علوم انسانی اجتماعی اصلا به هیچ درد نخورد و یک مشت حرف بود هیچ مبنای درستی در تاریخ علوم انسانی اجتماعی ندارد ضمن آنکه تاکنون تاریخ علوم انسانی اجتماعی در ایران نوشته نشده است جز یک کتاب که بنده با عنوان « Politics of culture in Iran: anthropology. politics and society in the twentieth century » تالیف کردم و انتشارات «راتلج» لندن منتشر کرد.
فاضلی عنوان کرد: در این کتاب نشان دادم مطالعات فولکلور و عشایری ما در شکلگیری دولتملت ایران نقش کلیدی داشته و ارتباط ارگانیک با تحولات فرهنگی و اجتماعی دارند، بنابراین کسانی که میگویند علوم انسانی اجتماعی در ایران ناکارآمدی دارند صرفا به جنبه نظریه عمومی توجه کردهاند.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان یادآور شد: دادن هویت تاریخی به یک ملت از جمله وظایف علوم انسانی است، بنابراین این علوم تنها وظیفه کلینیکی ندارند.
پایان پیام/
نظر شما