به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری شبستان، هشتمین شب شاعر با موضوع پاسداشت «محمدکاظم کاظمی» شاعر افغان، سهشنبه 17 دیماه با حضور «سیدعباس صالحی» معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، «غلامعلی حدادعادل» رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، آیتالله حائری شیرازی، «سعید جلیلی» عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمدرضا آغاسی، حجتالاسلام سیدعبدالله حسینی، قنبرعلی تابش، «محمد نور» سفیر افغانستان در ایران، علیرضا قزوه، علیمحمد مودب، رضا اسماعیلی، اسماعیل امینی و جمع دیگری از شاعران نامآشنا برگزار شد.
دوران طلایی افغانها در ادبیات ایران
«سیدعباس صالحی» معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این مراسم به اشتراکات ایران با افغانستان اشاره کرد و گفت: در 4 دهه اخیر فرهنگ و ادبیات ایران با تلاش شاعران و ادیبان افغانستان بارورتر شده است، سهمی که شاعران و ادیبان کشور افغانستان در این 3 دهه گذشته در تاریخ ایران داشتهاند، همواره به عنوان یک دوره طلایی از اشتراکات و ارتباطات در تاریخ دو ملت باقی میماند.
وی در ادامه به توضیح چگونگی آشنایی خود با محمدکاظم کاظمی پرداخت و بیان کرد: در اواخر دهه 70 با کاظمی در مشهد آشنا شدم و به اعتبار خراسانی بودن، دوستان مشترک بسیاری داشتیم که حلقه ارتباطی ما بودند. این افراد تکاپوی حقیقی کاظمی را نشان میدادند. کاظمی شاعری بیحاشیه و آرام است و همیشه بدون آن که به حاشیه بپردازد، به فعالیت خود در متن ادامه میدهد. او هم خوب شعر میسراید و هم اینکه خود را محدود به افق شاعری کرده است. ترکیب سهگانه آموزش نسل جوان، پژوهشگری و شاعری بهویژه در حوزههای مغفول، در ذهن ما خاطرات بسیار خوبی را از محمدکاظم کاظمی ثبت کرده است.
صالحی ادامه داد: او از کسانی است که در تاریخ فرهنگی ایران نامش باقی خواهد ماند. تلاش پیگیر کاظمی همیشه با همسر مهربانی همراه بوده که در کنار مرد موفق زندگیاش حضور داشته و دارد. من به هر دوی این شاعران تبریک گفته و به پاسداشت اقدامات و زحمات کاظمی در عرصه زبان فارسی از او تشکر میکنم.
حدادعادل: شعر کاظمی بغض در گلو شکسته یک ملت است
«غلامعلی حداد عادل» رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در این مراسم با اشاره به تحولات چهار دهه اخیر میان ایران و افغانستان، گفت: این تحولات از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قابل توجه است. ارکان بسیاری از امور در این دو کشور زیر و رو شد، غمها و شادیهای فراوانی پدید آمد، شاید بعدها تاریخنگاران مناسبات میان دو ملت ایران و افغانستان را از بعد از کودتای افغانستان و انقلاب اسلامی بنویسند و ابعاد مختلف تاثیرگذاری این تحولات را تشریح کنند. یکی از اتفاقاتی که در این چهار دهه افتاده مهاجرت جمع کثیری از خواهران و برادران افغانستانی به ایران بوده که خود داستان طولانی دارد و با تلخیها و شیرینیهای فراوان این مهاجرت هم در داخل ایران و هم در افغانستان آثار گوناگونی داشته است و یکی از برشهایی که میتوان به این واقعیت زد، تاثیر در زبان و ادبیات فارسی بوده و از این حیث مهاجرت افغانها به ایران قابل تجزیه و تحلیل است.
وی خاطرنشان کرد: ظهور شاعران متعدد در ایران و انتشار آثار نویسندگان و محققان متعدد که جزیی از ادب فارسی و سرمایه زبان فارسی است، از نتایج مهاجرتها محسوب میشود. از جمله کسانی که به عنوان یک شاعر برجسته در فرآیند این مهاجرت در ایران شناخته شده محمدکاظم کاظمی است. وجود او در ایران، به خودی خود یک پیام است. او با شعر خود به ما ایرانیها اعلام میکند که قلمرو زبان فارسی محدود به ایران نمیشود و شعر و زبان فارسی قلمرویی پهناورتر از ایران امروز دارد. حضور کاظمی در ایران و اقدامات ارزنده او برای ما بسیار خوشایند است و اعتماد به نفس بیشتری به ما میدهد وقتی ما حس میکنیم که شاعری از دوردست به ایران آمده و با زبان فاخر و سلیسی به زبان فارسی شعر میسراید.
حدادعادل در ادامه توضیح داد: علاوه بر این اشتراکات در زبان و ادبیات معرف اشتراکات فرهنگی و تاریخ طولانی مشترکی است که با مردم افغانستان داشتهایم. کاظمی زبان فاخر و استواری دارد در حالی که بنمایههای شعر خراسان در شعر او دیده میشود. وقتی شعر کاظمی را از افغانستان میخوانیم و میشنویم به یاد بزرگانی میافتیم که سرحلقه شاعران فارسیزبان در طول تاریخ بودهاند. زبان فارسی که امروز موظف به پاسداری از آن هستیم، رودی است که سرچشمه اولیه آن در سرزمینی بوده که کاظمیها به آن تعلق دارند و اصالت را به خوبی در کلام، شعر و نثر کاظمی میبینیم. در عین حال زبان و بیان کاظمی، زبان و بیان شاعر امروز است. یعنی شعر او بوی کهنگی نمیدهد. شعر امروز است اما ستونهای اصلی شعر او استوار بوده و از سبک خراسانی است که با بهرههایی از سبک عراقی و هندی پایدار مانده ولی زبانی بسیار صمیمانه دارد.
وی با بیان اینکه شعر محمدکاظم کاظمی، به نوعی اعتراض است، اظهار کرد: شعر کاظمی شعر درد و رنج سرزمینی است که حداقل نزدیک به 40 سال است دوران پرآشوبی را سپری میکند و هنوز هم این دوران سخت برای این ملت ادامه دارد. شعر کاظمی بغض در گلو شکسته یک ملت است ما در دهههای پیش شاعران بزرگی از افغانستان مانند خلیلالله خلیلی را میشناسیم. امروز خوشحال هستیم که شاعر دیگری از تبار افغانستان، ایران را به عنوان وطن دوم خود اختیار کرده و حلقه وصلی میان زبان و ادب فارسی در ایران و افغانستان شده است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکید کرد: کاظمی فقط یک شاعر نیست او زبانشناس و پژوهشگری است که به سرنوشت و سرگذشت زبان فارسی و قلمروهای فارسیزبانان توجهی عالمانه دارد.
وی به تحلیلهای کاظمی نیز اشاره کرد و گفت: تحلیلهای او از زبان دری در افغانستان و فرصتها و تهدیدهایی که در راه این زبان موجود بوده است میان آثارش به چشم میخورد. او در کتاب «نقد بیدل» یک پژوهشگر سختکوش و با انضباط که گویی کار دیگری جز پژوهش ندارد، در کتاب «زبان فارسی» یک منضبط فکری که روند تحولات، فرصتها و تهدیدها را تشریح میکند و در میان شعرش شاعری موفق و مسلط ظاهر شده است. این شاخصهها توانسته کاظمی را در میان هم ردیفان خود برجسته کند. شعر او شعری انسانی و والاقدر است و کلامش در خدمت ملت و امت اسلامی به کار گرفته شده است.
حدادعادل در پایان ابراز خوشحالی کرد: فرهنگستان زبان و ادب فارسی به شاعری مانند کاظمی که عضو وابسته به این فرهنگستان است افتخار میکند، او با فرهنگستان همکاریهایی دارد و در شورای برونمرزی ما که با افغانستان مرتبط است شرکت میکند.
پایان پیام/
نظر شما