خبرگزاری شبستان: در مورد توافق هستهای ژنو که در تاریخ نوامبر ۲۰۱۳ میان ایران و ۵+۱ منعقد شد، گزارشات و تحلیلهای بسیاری نوشته شده است اما برای اشراف بر این توافق به نحوی که بتوان امکان الگوبرداری از آن را برای جنگ فلسطین و اسرائیل مورد بررسی قرار داد، باید آن را از دیدگاهی مجزا تبیین کرد. باید یادآوری کرد که آنچه ایران را به مذاکره و تلاش برای دستیابی به توافق سوق داد، همان روح حاکم بر بازی برد-برد و اطمینان ایران از دستیابی به امتیازاتی مهم ولو با از دست دادن برخی دیگر بود. دوم اینکه: اجبار و فشار به ویژه در مسئله تحریمها و وضعیت اقتصادی کشور اگرچه قابل ملاحظه بود اما منافع و خواست طرف مقابل عامل تأثیرگذارتری تلقی میشود.
توافق ژنو میان ایران به عنوان یک کشور مستقل و یک نهاد بینالمللی معتبر در بستر بازی با حاصل جمع غیرصفر بود. بازی با حاصل جمع صفر یا بازی برد-برد، یکی از تئوریهای تحلیلی روابط میان دولتها بوده و در متفاوت از بازی با حاصل جمع صفر یا باخت-باخت است. در این نوع بازی هر طرفی دنبال برد خود است اما با قبول واقعیتهای موجود و بستر کنش، این حقیقت را قبول کرده که نمیتواند به موفقیت صددرصدی دست یابد و ناگزیر به دادن امتیازاتی در قبال گرفتن امتیازات دیگر است. این اصل در مسئله هستهای ایران با توجه به اهداف و نیات و مقاصد طرفین به اجرا درآمد. بر این اساس ایران وارد مذاکره با طرف مقابل به عنوان نماینده رسمی جامعه بینالملل شده و در این میان از یک سری امتیازات چشمپوشی کرد تا ضمن کاهش برخی فشارها، در مقابل امتیازاتی دیگر را به دست آورد. با توجه به این بستر باید ابعاد توافق ژنو را به صورت زیر تعیین کرد تا بتوان از آن به مدل و الگویی برای تحلیل تطبیق با مسئله فلسطین، دست یافت. پس از اعلام توافق هستهای میان ایران و گروه ۱+۵، گروههای مختلف فلسطینی و نیز مقامات ارشد رژیم صهیونیستی در قبال آن موضع گرفتند. برای ارائه درک روشنتر از این امر، در ادامه مواضع این دو به تفکیک بررسی میشود.
توافق ژنو برای گروههای مختلف فلسطینی به مثابه یک گام نتیجهبخش و مفید در جهت برونرفت ایران و نیز جامعه بین-الملل از تنش موجود میان این دو است. توافق ژنو برای گروههای مختلف فلسطینی برخلاف اقدامات بینالمللی در راستای حل منازعه فلسطین با رژیم صهیونیستی، در حکم یک ابتکار عمل موفق جلوهگر شد که باید به عنوان الگویی کارآمد در راستای مناقشه فلسطین و اسراییل به کار آید. یکی از جاذبه-های توافق ژنو برای گروههای فلسطینی، برد دو طرف در این توافق بود.
بارزترین نکته در مورد مواضع رژیم صهیونیستی در قبال توافق ژنو، تناقضات موجود میان مقامات این رژیم بود که حاکی از دستپاچگی و تلاش برای حفظ آرامش در قبال این شوک سیاسی بود. بر این مبنا مقاماتی مانند شیمون پرز برای حفظ چهره به اصطلاح طلحطلبانه خود در میان افکار عمومی از ابراز مخالفت صریح خودداری کرد اما در مقابل مقاماتی مانند نتانیاهو، و یا چهرههایی مانند نفتالی بنت و لیبرمن، نگرانی و خشم خود را از این توافق به صورت علنی ابراز داشتند.
برای اینکه بتوان به این سؤال پاسخ داد که آیا میتوان برای مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی مدلی مانند توافق ژنو، را الگو قرار داد و با ارجاع به عناصر تشکیلدهنده این توافق مسئله فلسطین را حل و فصل کرد، باید به نکات زیر توجه کرد:
در توافق ژنو هر کدام از طرفین برای خود دلایل و انگیزه-های جدی داشتند که عزم آنها را برای رسیدن به توافق راسخ-تر میکرد. این امر در مسئله فلسطین و اسراییل روندی متفاوت دارد. بر این مبنا طرف صهیونیستی که از قدرت، نفوذ، امکانات نظامی و تسلیحاتی و نیز سرمایه مالی برخوردار است را نمیتوان با طرف فلسطینی همسان دانست. به عبارتی نیاز فلسطین به حل و فصل این منازعه بسیار بیشتر از طرف اسراییلی است. از این رو تنها انگیزه جدی رژیم صهیونیستی برای حل منازعه با فلسطین را باید در اهمیت افکار عمومی برای این رژیم دانست. بر این مبنا اسراییل غیر از این موارد و برخی موارد جانبی دیگر مانند افزایش امنیت مرزهای خود، نه تنها انگیزهای جدی برای حل و فصل این منازعه را ندارد بلکه از هر آنچه موجب اعمال محدودیت در راستای اهداف و منافع آن شود، پرهیز میکند. اگرچه مباحثی مانند تحریم و قطعنامه میتواند رژیم صهیونیستی را به اجرای برخی اقدامات وادار سازد اما نفوذ و قدرت لابی قابل توجه این رژیم در میان دولتها به ویژه آمریکا، کشورهای اروپایی و نیز نهادهای بینالمللی ان روند را با اخلال روبه رو خواهد کرد. رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر تلاش بسیاری را به کار برد تا منازعه با فلسطین را در چارچوب کشمکشهای مرزی و امنیتی بین دو دولت، تعریف کند از این رو در برابر فشارهای منطقهای و بینالمللی مقاومت کرده و منازعه فلسطینیها را امری داخلی معرفی میکند که به دلیل سنگاندازی طرف فلسطینی به نتیجه نمیرسد. فشارهای بین-المللی در قبال اسراییل با تداوم شهرکسازیها از سوی این رژیم وارد فاز جدیدی شده است زیرا این امر تا کنون توانسته موجب اعمال تحریمهایی علیه آن شود. این امر فرصت و بستر مناسبی برای فعالیت داشته و میتواند بحث فشاربین المللی علیه رژیم صهیونیستی را با توجه به نادیدهگرفتن هشدارهای منطقهای و جهانی علیه این رژیم برای فلسطینیها ایجاد کند.
در شرایطی که منازعه فلسطین و اسراییل مدتهاست بدون هیچ گونه نتیجه مؤثری در جریان بوده و روندی فرسایشی به خودگرفته است، توافق هستهای با ایران و نیز کنفرانسهای ژنو در رابطه با سوریه، توجه گروههای مختلف فلسطینی را جلب کرد. از این رو گروههای مختلف در اعلام مواضع خود خواهان مدلی همانند آنچه ایران و جامعه بینالمللی را به توافق رساند، برای عملیاتی کردن بر منازعه خود با اسراییل شدند. این در حالی است که برای منازعه مذکور نیز بارها توافقنامههایی صورت گرفته که پیمان اسلو برجستهترین آنها به شمار میآید. اما باید به این نتیجه رسید که نادیده گرفتن هشدارها و مطالبات فلسطین و پیگیری اقدامات منفعت-طلبانه از سوی اسراییل و مقاومت این رژیم در برابر هرگونه امتیازدهی به طرف فلسطینی در کنار قدرت لابیگری این رژیم در عرصه خارجی، از موانع اصلی برای عملیاتی کردن مدل ژنو به شمار در منازعه فلسطین-رژیم صهیونیستی است.
پایان پیام/
نظر شما