به گزارش خبرنگار سینمایی شبستان، سالها است که مسائل زیست محیطی از جمله مهمترین مسائل روز جامعه ما است.اولین بار کم شدن حجم و مقدار جنگلهای شمال ایران اذهان جامعه را به شدت متوجه مسائل زیست محیطی در جامعه کرد.از هفده سال پیش همزمان با پخش برنامه با طبیعت که محمد علی اینانلو کارگردان آن بود و اسماعیل میرفخرایی اجرایش می کرد،مسائل مربوط به محیط زیست تبدیل به بخشی از اخبار مهم روز جامعه شد و چندی پس از آن با تشکیل انواع انجمنهای غیر دولتی،دوست داران محیط زیست دغدغه های خود را در کنار هم دنبال کردند.
حالا و پس از گذشت هفده سال از آن دوران،مسائل زیست محیطی نقش بسیار پر رنگ تری در زندگی مردم ایفا می کنند.خشک شدن تالابهای ریز و درشت کشور که حالا به دریاچه های هامون و ارومیه رسیده،خطر انقراض چندین گونه جانوری از جمله پلنگ ایرانی،افزایش سرعت نابودی جنگلهای کشور و مساله بزرگ آلودگی هوای شهرهای بزرگ در کنار طوفانهای شن و گرد وغبار،همه مسائلی است که تاثیری مهم بر زندگی تمام ایرانیان گذاشته اما به نظر می رسد این تاثیر چندان در فضای فرهنگی ایران قابل مشاهده نیست.
البته بعضی از شاخه های هنری به ویژه در بحث هنرهای تجسمی گاهی مسابقات و نمایشگاههای با موضوعات مرتبط با محیط زیست برگزار کرده اند که به خصوص در این میان عکاسان سهم بیشتری را داشته اند.اما هنرهای تجسی مخاطبان خاص خود را دارد که محدودند و جای هنر پر مخاطبی مثل سینما در زمینه مسائل زیست محیطی خالی است.
البته سینما همیشه این قدر به مسائل زیست محیطی بی تفاوت نبوده.در اولین سالهای فعالیت سینمای ایران شکار بی رویه و قطع درختان جنگلهای شمال از جمله مسائل جالب برای سینمای ایران بودند.فیلم سینمایی«جنگلبان»ساخته منوچهر حقانی پرست در سال 66 ساخته شد و داستان جنگلبان پیری را روایت می کند که با کمک اهالی محلی،قاچاقچیان چوب را دستگیر می کند.این فیلم در زمان نمایشش فروش نسبتا خوبی داشت و نشان داد در همان زمان مسائل زیست محیطی می تواند عامل خوبی برای جذب مخاطب در سینما باشد.
«جهنم سبز»ساخته اسماعیل براری در سال 74 هم داستان درگیری شکارچیان غیر مجاز با چند جنگلبان را روایت می کرد اما از همان دهه هفتاد کم کم اقبال به ان وضوعت کم شد و این روزها شاید تنها خسرو معصومی است که در بعضی از آثارش به قاچاق چوب و شهادت جنگلبانان اشاره می کند.در حالی که در سالهای اخیر گستردگی مسائل زیست محیطی از جنگلهای شمال ایران فراتر رفته و مطرح کردن این مشکلات برای مردم،عزم جدی سینماگران را می طلبد.
این روزها البته آلودگی هوای تهران که بسیار کشنده تر از سابق شده سینماگران عمدتا تهران نشین را وادار به واکنش کرد و دیروز جمعی از سینماگران با انتشار بیانیه ای که عنوان «بار دیگر سرزمینی که دوست میدارم» را بر پیشانی داشت،ضمن اعتراض به این وضعیت از تشکیل کمیته هماهنگی فعالین عرصه فرهنگ و هنر جهت مقابله با آلودگی محیط زیست خبر دادند و پیشنهاداتی جهت بهتر شدن وضعیت مبارزه با محیط زیست دادند.
در متن این بیانیه آمده است: «همهجای ایران سرای ماست این گفته علاوه بر احساس تعلق به یک سرزمین، به معنای تاثیر هر رخدادی در هر گوشه آن در زندگی و آینده تک تک ما و نسلهای آینده است. دریاچه ارومیه فقط متعلق به اهالی ارومیه نیست و تاثیر نابودی آن و پیامدهای فاجعهبارش در زندگی نه تنها تمام ایرانیان، که در بومزیست زمین انکارناپذیر است. از بین رفتن جنگلها، خشک شدن زایندهرود، بحران رود کارون، وضعیت ناگوار اقلیم خوزستان بهویژه آب و هوای اهواز و برخی استانهای مرزی و غربی کشور همچون ایلام، بحران دریاچه هامون، آلودگی مرگبار هوای تهران، اصفهان، اراک و دیگر شهرهای بزرگ و... نه تنها نتیجه تغییرات آب و هوایی کره زمین و بیاعتنایی ما مردم به محیط زیست، که به ویژه پیامد طرحهای نسنجیده دولتها است. وضعیت محیط زیست کشور، بنابر گزارش نهادهای دولتی و مدنی، به مرز فاجعه رسیده و دیری است که زنگ خطر در حوزههای گوناگون آن به صدا درآمده است. نه فقط در ایران که در تمام جهان، مشارکت مردمی در اموری چون جلوگیری از تخریب محیط زیست و فجایع ناشی از آن امری است رایج و حتا واجب. بیتردید نهادهای دولتی نیز وظیفه دارند که با تمام امکانات خود به یاری حرکتهای مدنی بیایند و از آنها به طرق گوناگون در نیل به اهدافشان حمایت کنند. درنگ جایز نیست. هر تاخیری در مبارزه با بحران زیستمحیطی زیانهای جبرانناپذیر و ماندگار بر پیکر سرزمینمان بر جای خواهد گذاشت. بیایید دست در دست هم بگذاریم و در عمل باورمان را به شعار همهجای ایران سرای ماست جامه عمل بپوشانیم. ما امضاکنندگان – فعالان عرصه فرهنگ و هنر - با درک این وضعیت بحرانی از مدتی پیش نگرانی جدی خویش و ضرورت اقدامات فوری را برای پیشبرد هدفهای کوتاهمدت و درازمدت در حوزه فضای زیست سرزمین خود با مسئولان این حوزه درمیان گذاشتهایم. اینک از تک تک شما هموطنان بهویژه از چهرههای موجه و مورد احترام مردم و تشکلهای مردمنهاد صنفی و اجتماعی میخواهیم از این فراخوان حمایت کنید. پیشنهاد ما این است که در گام اول یارانهمان را که حق همه ما شهروندان ایرانی است به پیشبرد این هدف اختصاص دهیم. گزارش برنامهها و روند و شیوه مصرف کمکهای شما با بهرهگیری از نظر و نظارت کارشناسان معتمد و سازمانهای مردمنهاد و مدنی به صورت شفاف به آگاهی همگان خواهد رسید. در بیانیه بعد ساز و کار اجرایی این پیشنهاد را پس از پاسخ مسوولان به آگاهی شما خواهیم رساند.»
این که این پیشنهادات تا چه حد کارشناسی شده اند یا میزان عملی شدن آنها چقدر است را به قضاوت زمان می سپاریم اما این قدم اول را باید به فال نیک گرفت و امیدوار بود که سینماگران با ساخت آثاری که مشکلات زیست بوم ایران را در تمام گستره جغرافیاییش نشان دهد،سعی کنند ضمن فرهنگ سازی برای مردم،به مطرح کردن مشکلاتی مثل ریختن آشغال در محیط زیست یا شکار بی رویه حیوانات بپردازند تا در کنار سایر سازمانها مانند قوه قضاییه و مجلس،جبهه واحدی برای نجات محیط زیست ایران به وجود بیاید.
در سالهای اخیر داریوش مهرجوی با«نارنجی پوش»سعی کرد نبرد در این جبهه را آغاز کند و شنیده ها حاکی از این است که کمال تبریزی هم فیلمی با مضمونی در مورد مشکلات محیط زیست در دست ساخت داد.امیدواریم در آینده ای نزدیک و قبل از وارد آمدن لطمات جبران ناپذیر بر پیکره محیط زیست ایران،این پیکر نیمه جان را احیا کرد و جانی تازه داد.
پایان پیام/
نظر شما