به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، نهم دیماه روزی است که اگر بیش از 22بهمن 57 تاثیر گذار نبود کمتر هم نبود. پس از انتخابات عظیم سال 88 ،عده ا ی از سابقون انقلاب که در کاندیداتوری انتخابات شرکت کرده بودند پس از اینکه کمابیش از پیروزی در انتخابات ناامید شدند دست در دست عوامل خارجیی گذاشتند که از مدت ها قبل از انتخابات بدنبال انقلابی به رنگ مخمل سبز در ایران بودند..
بزرگترین دروغ فتنه سال 88
ادعای تقلب در انتخابات و بطلان رای مردم بوده است. وزارت کشور و شورای نگهبان با بررسی غالب ادعاهای مطرح شده از جانب مهندس موسوی مهر باطلی بر سخنان او زدند و آنها را فاقد دلایل و مدارک اقناع کننده و محکمه پسند دانستند. اما موسوی نه بر آرای شورای حل اختلاف وقعی نهاد و نه بر تصمیم شورای نگهبان مبنی بر بازشماری آرا اعتنایی کرد. در واقع هدف از این ادعا تهمت به نظام و اعلام بی کفایتی شورای نگهبان توسط عناصر خودفروخته ای مانند میرحسین موسوی بود. البته برخی ادعاهای اعلام شده از طرف ایشان و یا همسرشان بسیار کودکانه ، مضحکانه و بعضا خنده آور است. سایت موسوی دو روز قبل از انتخابات چنین نوشت:« احمدی نژاد در تلویزیون گفته است رقیب فهمیده که شکست خورده و … و این نشان از تقلب است.» همسر ایشان خانم دکتر(!) زهرا رهنورد که به انتخاب نشریه فارین پالیسی در زمره متفکران برتر سال 2009 تعیین شده بود پس از کلی تفکر و اندیشیدن عنوان کرد:« آذربایجان و ترک زبانها هیچ وقت فرزند خودشان را نمیگذارند که به کسی دیگر رای بدهند. یا لرستان که خود من لر هستم و موسوی هم بارها گفته من داماد لرستان هستم. بنابراین اهالی لرستان موسوی را نمیگذارند به آقای احمدی نژاد رای بدهند.».البته تناقضاتی هم در رفتار و عمل آقای موسوی نیز وجود داشت مانند اینکه در نامه به شورای نگهبان خواستار ابطال انتخابات شد اما دو روز پس از آن در جلسه شورای نگهبان حاضر نشد و شرکت نکرد. در حقیقت این ادعای بزرگ نیز به مانند ادعاهای قبلی نظیر تجاوز، شکنجه، قتل و… سراسر کذب و دروغ بوده و در راستای خواسته های دشمنان زخم خورده از انقلاب و نظام اسلامی و شادی دل اعداء کشورمان توسط مهره های داخلیشان و به معنایی دیگر اصلاح طلبان خائن فریاد کشیده شد.
درس های دیماه 88
- رهبری در ایران به مثابه ودیعه الهی
نقش بیبدیل رهبری دینی در جامعه اسلامی اصلی جوهری و اساسی است که موجب عبور نظام از گردنههای سخت و صعبالعبور شده است اما حادثه سال 88 چون ریشه در درون خانواده انقلاب داشت و از رقابت خانوادگی منشأ میگرفت، موجب پراکندگی اولیه مردم و نخبگان گردید. افول راهپیماییهای معترضین بعد از 29/3/88 نشان داد که اصل تمام کننده در کشور از مودت و محبت سرچشمه میگیرد و با تأیید و رد ولایت است که نگرشها تنظیم میگردد و بسیاری از نگاهها و نظرها خود را اصلاح و تنظیم مینمایند. در عین حال پیروی از رهبری شاخص در مسیر بودن است، بنابراین نخبگان برای تنظیم خود به تکاپو افتادند و هر کس از قافله ولایت عقب ماند از حوزه عزت اجتماعی خارج شد و در ردیف مخالفان و دشمن جای داده شد. تنوع قومی و نژادی ایران نشان میدهد که فقط دین و رهبر دینی میتواند آن را منسجم نمایند و این گونه نیز هست.
- به اسم امام بر علیه انقلاب اسلامی
یکی از درس های فتنه گذشته این بود که بدانیم میشود به اسم امام و انقلاب در مقابل رهبری وانقلاب اسلامی ایستاد. میتوان کاریکاتوری از صدر انقلاب اسلامی را باز تولید کرد و به جای حال خویش به دامن امام پناه برد و به جای بررسی عملکرد امروز به سوابق دیروز تکیه کرد. سختترین مرحله فتنه این بخش بود زیرا پیچیدگی صحنه در این بخش یکی از نقاط تردید آفرین و گمراه کننده بود. بیشترین نیاز به بصیرت در این بخش مورد نیاز است. فقط کسانی میتواند در این مرحله سره را از ناسره تشخیص دهند که امام را جامع بدانند و جامع بشناسند، در غیر این صورت از همه امام فقط جمله «میزان، رأی ملت است» را به خورد تودهها خواهند داد و حتی قبل و بعد همین جمله را نیز حذف خواهند کرد.
- شاخص نبودن سابقه در انقلاب اسلامی
حوادث سال 88 نشان داد که داشتن سابقه در انقلاب اسلامی ملاک صلاحیت آوری و پیشگامی در عصر حاضر محسوب نمیشود و گذر زمان و تحولات اجتماعی و تطورات شخصی میتواند استحاله فکری و درونی را به همراه داشته باشد و چرخشهای 180 درجهای را در مقابل چشم ملت به نمایش گذارد. ملت ما برای اولین بار (پس از ارتحال امام) این واقعیت را به صورت ملموس تجربه کرد و من بعد سابقه انقلابی داشتن را تنها ملاک تکریم و تحصین نمیداند.
فتنه 88 نشان داد، در بین گزینههایی که دشمن جهت تقابل با انقلاب اسلامی مدنظر دارد، فروپاشی درونی اولویت اول است بنابراین از سالها قبل به این نکته تأکید میکردند که «برای براندازی انقلاب اسلامی از درون دنبال انقلابیونی میگردیم که در عین ستودن خمینی بشود آنان را به خدمت گرفت» دشمن در این راهبرد تا حدودی موفق عمل کرده است. رفتار سیاسی برخی از نخبگان منتسب به نظام و انقلاب به حدی از انحراف برخوردار است که رئیس جمهور امریکا دوبار موسوی را به اسم نام میبرد و از وی حمایت میکند. بریدگان از انقلاب امروز از دولت امریکا حقوق دریافت میکنند و در آن کشور از امکانات و تسهیلات زندگی برخوردارند. اینان کسانی هستند که تا دیروز خود را در مسیر امام و انقلاب معرفی میکردند اما تغییر ذائقه آنان،مورد توجه دشمن قرار گرفت و چراغ سبز دشمن آنان را به خود جذب کرد و این چنین، انقلابیون سابق سرمایههای امروز دشمن محسوب میشوند.
- عاشورا، همچنان برترین قدرت بسیجگر
در حوادث پس از انتخابات سال 88، مردم بارها به صحنه آمدند اما هیچ حرکتی بسان حرکت مردم در 9 دی ماه نبود. قیام 9 دی به صورت مستقیم از گستاخی دشمن در عاشورا (6 دی) نشأت میگرفت و معجزه 9 دی در پرتو عاشورا رقم خورد. این بسان قیام عاشورای 57 بود و تکرار همان قیام مجدداً توسط نسلی دیگر رقم خورد. عاشورا انرژی پایان ناپذیر انسجام ملی و دینی ماست و نباید از این چشمه جوشان و پرفیض و پربرگ غافل شد. به تعبیر شهید آوینی ما همه چیزمان را با عاشورا محک زدهایم و سر استقامت ما همین جاست.
پایان پیام/
نظر شما