ادبیات سیاه نسبت به فرماندهان جنگ بدگمان است

خبرگزاری شبستان: احمد شاکری گفت: ما معتقدیم که دفاع مقدس، دفاع از ارزش های الهی و انسانی بود پس چگونه می توان این قداست را تحت یک قالبی به صورت سیاه نمایش داد.

به گزارش خبرگزاری شبستان، احمد شاکری در خصوص ادبیات سیاه و ضد جنگ گفت: وقتی از ادبیات ضد جنگ تعبیری می شود در واقع تعبیری شناسنامه دار و شناخته شده است که در ادبیات داستانی جهان نیز مطرح است که تاریخچه مشخصی را دارد.
 

وی با بیان اینکه داستان های مشخصی در ذیل عنوان ادبیات سیاه و ضد جنگ نوشته شده اند افزود: این نوع ادبیات خواستگاه جغرافیایی، انسانی و اجتماعی مشخصی دارد و در عین حال دارای بنیان اعتقادی و حهان بینی خاصی است .

 

ادبیات ضد جنگ پس از جنگ جهانی دوم به تفسیر بیشتری نیاز دارد
این منتقد ادامه داد: به صورت خاص ادبیات ضد جنگ با ادبیات آلمان و ادبیاتی که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت پیوند خورد؛ تبیین و تحلیل ادبیات ضد جنگ پس از جنگ جهانی دوم به تفسیر بیشتری نیازمند است .
 

 

وی با اشاره به اینکه آلمان کشوری مهاجم بود و سیاست مدارهای آن افرادی سلطه جو بودند تصریح کرد: با توجه به اینکه در جنگ جهانی دوم آلمان شکست خورد و نیروهای انسانی و داشته های معنوی خود را از دست داد این مساله سبب شد تا نوعی تلخکامی بی پایان در ذائقه نویسندگان و مردم آلمان شکل بگیردکه نتیجه آن ادبیات ضد جنگ بود؛ نویسندگان این نوع ادبیات بر علیه زیاده طلبی سردمداران و فرماندهان آلمان دست به نوشتن زدند.

 

وی با اشاره به اینکه وقتی تعبیر ادبیات ضد جنگ را به کار می بریم تعبیری غیر مشکک و مطلق است گفت: این نوع تعبیر یعنی یا کسی بر ضد جنگ یا کسی موافق با جنگ است. در ادبیات ما دقیقا از این نوع تعبیر نمی شود استفاده کرد به دلیل اینکه اساسا استفاده از تعبیرهایی که دارای شناسنامه خاصی هستند نظریه پردازی و حرف زدن در مورد ماهیت ها و مصادیق آنها را دشوار می کند.


این نویسنده خاطرنشان کرد: ادبیات ضد جنگ برای ادبیات آلمان و از ادبیات آلمان شکل گرفته و البته جنگ ما با جنگ جهانی دوم متفاوت است؛ اندیشه های رهبران و سیاست مداران ما نیز با اندیشه ها و اعتقادات آلمان هیتلری و نازیسم متفاوت بودند، همچنین روند جنگ ما به لحاظ ماهوی کاملا تفاوت دارد؛


این منتقد افزود: اگر بخواهیم اصطلاح ضد جنگ را از ادبیات آلمان برداریم و برای گرایشی خاص در ادبیات دفاع مقدس خود استفاده کنیم این تلقی یه وجود خواهد آمد که برای یک جریان انحرافی در ادبیات دفاع مقدس خود و چیزی که در آلمان است، قرینه سازی می کنیم و نمی خواهیم تطبیقی را بین این دو گونه ادبی قائل شویم.

 

ادبیات سیاه دفاع مقدس و ادبیات ضد جنگ دارای اشتراکاتی هستند
وی ادبیات سیاه دفاع مقدس و ادبیات ضد جنگ را دارای اشتراکاتی دانست و گفت: به نظر می رسد بین ادبیات سیاه دفاع مقدس و ادبیات ضدجنگ آلمان اشتراکاتی وجود دارد؛ یعنی اینگونه نیست که بین این دوگونه تنافر کامل وجود داشته باشد .می دانیم که جنگ ما دفاعی و جنگی که توسط آلمان نازی شروع شده بود همراه با تجاوز صورت گرفت و اینکه آلمان نازی در جنگ شکست خورد اما ما شکست نخوردیم ولی همه اینها موجب نمی شود که بگوییم کسانی که رویه سیاه اندیش و سیاه انگار را در ادبیات ما دنبال می کنند در تباین کامل با اندیشه هایی هستند که ادبیات ضد جنگ را شکل دادند؛ در حقیقت برخی از مبانی این دو با هم مشترک است .


شاکری با بیان اینکه تعبیر ادبیات سیاه تعبیر بهتری است اظهار کرد: تعبیر ادبیات سیاه تعبیری مشکک است یعنی وقتی از سیاهی یاد می کنیم در واقع باید از درجاتی یاد کنیم که با مولفه های خاصی در آثار داستانی ظهور می کنند، هر چقدر مولفه های ادبیات سیاه در آثار داستانی دفاع مقدس بیشتر باشد به سمت ادبیات سیاه نزدیک تر می شود.

 

ادبیات سیاه دفاع مقدس چگونه از یک امر قدسی روایتی سیاه ارائه می کند
نویسنده کتاب"سرزمین پدری" در ادامه سخنانش گفت: ادبیات سیاه انگار و سیاه نویس دفاع مقدس چطور می تواند از یک امر قدسی روایتی سیاه ارائه کند زیرا ما معتقدیم که دفاع ما دفاع مقدس و دفاع از ارزش های الهی و انسانی بود؛ چگونه می توان این قداست را تحت یک قالبی به صورت سیاه نمایش داد.

 

در ادبیات سیاه راوی غرض ورز بر اساس تلقی ناقص خود روایت می کند
وی افزود: تعبیر ادبیات سیاه نما ادبیاتی است که در آن روایتی توسط یک راوی غرض ورز یا روایتی از طرف یک راوی کوتاه اندیش صورت می گیرد. نمایشی غیر واقعی و دست کاری شده است. بنابراین این سیاهی عاملی است که در نمایش راوی ظهور پیدا می کند یعنی وصف نمایش است نه وصف ماهیت دفاع مقدس.


شاکری با اشاره به اینکه سیاهی وصف نگاه راوی است اذعان کرد: راوی و نویسنده بر اساس تلقی ناقص و غلط این سیاهی را از نگاه خود در خصوص آن واقعه می افزاید. ریشه ادبیات سیاه ریشه و مبانی نظری ادبیات غرب است؛ یکی از این مبانی تردید در حقیقت نورانی عالم است. ما معتقدیم که این عالم حقایقی دارد؛در قرآن کریم نیز آیات محکم و متشابهی در این خصوص آمده است و همه آیات قرآن اشاره به این مساله دارند که این عالم سراسر نور است.

 

ادبیات سیاه دفاع مقدس به معجزه اعتقاد ندارد

وی معتقد است که ادبیات سیاه دفاع مقدس به حقیقت نورانی عالم اعتقاد ندارد و بیان کرد: ما اعتقاد داریم که انسان می تواند با شهود به درک حقیقت قدسی نائل شود، اعتقاد به معجزه و امداد الهی داریم در حالی که در ادبیات سیاه دفاع مقدس چیزی به عنوان معجزه وجود ندارد به دلیل اینکه شخصیت ها یی که در ادبیات سیاه دفاع مقدس دیده می شوند، شخصیت های نیستند که دسترسی به عالم شهود داشته باشند، شخصیت هایی عموما درون گرا، متزلزل ، شکاک و دارای اراده های سست هستند.

 

وی افزود: این ها کسانی هستندکه در دنیای درون خود غوطه ورند و هیچ وقت نمی توانند بر اساس ایده و آرمان الهی کاری انجام دهند و در واقع نمی شود آنها را مومن واقعی تلقی کرد لذا نمی توانند ایثار و فداکاری شایسته ای از خود بروز دهند. عموما روایت این آدم ها روایت تردیدهای درونی خودشان است که در این آثار به نوعی پوچی می رسد در حالی که در ادبیات دفاع مقدس آدم هایی هستند که نشانه ایمان هستند.

شخصیت های ادبیات سیاه خاکستری هستند


نویسنده رمان"عریان در برابر باد" با اشاره به اینکه اندیشه اسلامی ما در عمل رزمندگان و جانبازان نمود پیدا می کند اظهار کرد: ادبیات سیاه ادبیاتی است که دارای شخصیت خاکستری و نه سیاه و نه سفید است در حالیکه در ادبیات دفاع مقدس شخصیت های سفیدی داریم .

 

ادبیات سیاه نسبت به فرماندهان جنگ سوظن دارد
وی با تاکید بر اینکه ادبیات سیاه بیشتر بر خسارت های جنگ تاکید دارد تصریح کرد: در این نوع ادبیات بیشتر ژانرهایی مثل ادبیات شهری در آن گنجانده می شود. ادبیات سیاه نسبت به فرماندهان جنگ بدگمان است و سوظن دارد؛ افراد جنگ را به دودسته تقسیم می کند افرادی که سرباز هستند و مظلومانه کشته می شوند و فرماندهانی که به خاطر اهداف و تمایلات خود افراد را به کشتن می دهند.


شاکری افزود: اگر به آثاری که در ادبیات سیاه مراجعه کنیم شاهد تقابل سرباز و فرمانده و شاهد سر پیچی سرباز از فرمانده هستیم در حالیکه در ادبیات دفاع مقدس قائل به ولایت هستیم .


این منتقد ادامه داد: ادبیات دفاع مقدس زمانی جهانی می شود که انسانی شود و تعریف انسان در ادبیات سیاه به عنوان انسان مومن نیست به عنوان مثال در این دیدگاه می شود برای هیتلر هم دلسوزی کرد چون او هم دارای همسر و فرزندانی است.

 

ادبیات سیاه آرمان گریز است
وی با بیان اینکه ادبیات سیاه آرمان گریز است افزود: روابط انسانی تا جایی در آن پیش می رود که نهایت انگیزه و محرک هایی که می تواند یک سرباز را به جبهه و جنگ ببرد را در روابط انسانی خلاصه می کنند یعنی افراد می روند تا در جنگ کشته شوند؛ در حالی که در ادبیات دینی و عاشورایی برای آرمان ها می جنگیم ؛ ادبیات سیاه ادبیاتی است که آرمان نمی خواهد بلکه حق خود را می خواهد .

 

پایان پیام/

 

 

کد خبر 325854

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha