به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری شبستان، «مازیار میری» کارگردان جوان سینمای ایران و کارگردان فیلم «پاداش سکوت» که اقتباسی از یکی از داستان های احمد دهقان بود، به صورت تلفنی در این نشست حاضر شد. وی با اشاره به بی مهری ها نسبت به احمد دهقان، گفت: خیلی خوشحالم که فرهنگسرای انقلاب به احمد دهقان و کتابش توجه کرده است، چراکه احمد دهقان به بی مهری ها عادت کرده است. احمد دهقان برای من بدون شک یکی از چند نویسنده معاصر در حوزه جنگ و دفاع مقدس است که ادبیات نمایشی را تصویری می نویسد.
میری با بیان اینکه ما همیشه در به تصویر کشیدن داستان ها دچار مشکل هستیم، بیان کرد: اما احمد دهقان این طور نیست و او یکی از نادرترین نویسنده های این سال های ما است که کارش تصویر دارد. زمانی که کتاب احمد دهقان را خواندم، بسیار ذوق داشتم و برای من هیجان انگیزترین کتابی بود که خواندم، درست است که در ساختن آن دچار مشکلاتی شدم، اما امیدوارم که بی مهری ها نسبت به او کم شود.
این کارگردان سینمای ایران در ادامه درباره جشنواره بین المللی فیلم فجر نیز گفت: جشنواره فیلم فجر آیینه سال قبل سینمای ایران است و اگر سینمای درخشانی داشتیم پس جشنواره درخشانی نیز خواهیم داشت. عکس این موضوع نیز صادق است و اگر سینمای خوبی نداشته باشیم جشنواره هم به تبع آن همان طور است؛ یعنی سال سینمای ایران است که جشنواره فیلم فجر را می سازد. امیدوارم که این روزهای مانده به جشنواره روزهای پرباری باشد.
بهرامی: نگاه دهقان به جنگ کاملاً جهان شمول و ترجمه پذیر است
به گزارش شبستان، «علیرضا بهرامی» منتقد نیز در سخنانی با اشاره به آثار احمد دهقان، گفت: گرچه نزدیک به 10 سال از انتشار مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» میگذرد، اما به نظر من شیوه نگارش، نسلی را در ادبیات پایداری شکل داد که مبنای نگاهشان جامعه شناختی بود. و اتفاقا فکر می کنم، بر همین اساس هم بود که با این کتاب مخالفت شد.
وی در ادامه توضیح داد: معمولا در جوامعی که در آنها بیش از آن که مردم برای حکمرانان شیوه حکومتشان را تعیین کنند، حکمرانان برای مردم شیوه زندگی تعیین میکنند، استعداد فراوانی برای به وجود آمدن فساد در ساختار اجتماعی جامعه وجود دارد و به اعتقاد من امروز در کشور ما هم چنین رویدادی در حال رخ دادن است. در مسیر توسعه هم با فساد مواجهیم و هم با جهل و خط قرمزهایی که برخی بر پشت آنها سنگر میگیرند، ناشی از همین جهل است. پس از انتشار کتاب «من قاتل پسرتان هستم» گروهی که در آن واحد عضو هیات مدیره چند نهاد بودند و بابت هر عضویتشان حقوقهای چند میلیونی میگرفتند، نگران شدند که مبادا تفکری در نویسندگان دفاع مقدس پدید آید و آنها به شکل دیگری بنویسند.
بهرامی با ذکر مثالی، گفت: روزی من در خبرگزاری ایسنا بودم و به ما اطلاع دادند در سینما بهمن میدان انقلاب یک نفر کشته شده است. خبرنگاری را برای پیگیری ماجرا فرستادیم، کاشف به عمل آمده فردی از شهر ری به تهران آمده و تحت تأثیرات این القاعات که سینمای ما محل فساد است، به تهران آمده و به خیال خودش برای پاکسازی سینما دست به قتل کسانی زده که در سینما مشغول به کار هستند و اتفاقا نخستین کسی که جلوی دستش آمده نیروی خدماتی سینما بوده که در جلوی سینما بلیط پاره میکرده است؛ کار آقای دهقان هم در زمان انتشار با همین نگاه داشت، تکفیر میشد.
وی با تاکید بر اینکه آنچه کمتر در مورد کارهای آقای دهقان مطرح شده بعدی از واقعیت است که داستانهای او از جنگ بروز میدهد، بیان کرد: ما نمیتوانیم طرفدار جنگی باشیم که ساختارهای مدنی ما را از بین میبردو روایت دهقان از جنگ روایت این واقعیتها است. او در 14 سالگی وارد جنگ شده و پس از 8 سال جنگیدن از آن خارج میشود، اما امروز با این نکته روبرو است که به او گفته میشود جنگ آن طور نبود که او با 8 سال تجریه بودن در آن روایتش میکند. کتاب «بچه های کارون» نگاه دهقان به جنگ را تکمیل کرد؛ نگاهی که به اعتقاد من یک نگاه ملی است.
این منتقد ادبی خاطرنشان کرد: قهرمانهای دهقان در آثارش هیچ گاه آسمانی نبودهاند و فکر میکنم او هم مثل من به این موضوع اعتقاد دارد که نگاه اسطوره سازی به دفاع مقدس به آن لطمه وارد کرده یا منجر به ساختن شخصیتهایی شده که دیگر برای ما الگو نیستند.
وی در پایان با بیان اینکه نگاه دهقان به جنگ کاملاً جهان شمول و ترجمه پذیر است، گفت: اگر آقای دهقان در مسیرش راسخ باشد و سرنوشتی مشابه رسول ملاقلی پور و ابراهیم حاتمی کیا پیدا نکند و در حوزه جنگ باقی بماند، می تواند خالق ادبیاتی باشد که نه فقط در تاریخ ادبیات جنگ ایران که در تاریخ ادبیات ایران ماندگار خواهد ماند و ما بدون شک صاحب نویسنده ای خواهیم بود که ضریب نفوذش از مرزهای ما خارج خواهد شد.
پایان پیام/
نظر شما