تغییر در سبک زندگی و مبانی ذهنی انسان با ظهور امام عصر(ع)

انسان عاقل در عصر ظهور یعنی انسان عبودیت محور، امام مبانی ذهنی انسان ها و سبک زندگی را تغییر می دهند، بر مبنای ولایت الهی حرکت خود را تنظیم می کنند و دستورات خداوند محوریت اصلی حکومت ایشان است.

خبرگزاری شبستان: "تا جمعه ظهور" یکی از قدیمی‌ترین برنامه رادیو معارف است که در طول دوره‌های مختلف همواره مورد اقبال شنوندگان رادیو و منتظران حضرت حجت‌بن‌الحسن(عج) قرار گرفته است. این برنامه با هدف گسترش، تعمیق و ترویج فرهنگ مهدوی و افزایش سطح آگاهی مخاطبان رادیو در حوزه معارف مهدوی و ارتقاء بینش عمومی نسبت به اساسی‌ترین وظایف منتظران (قواعد ظهور) و مقابله با باورهای سست و خرافی و برداشت‌های غلط از نشانه‌های ظهور یا معارف مهدوی طراحی شده است.
"سبک زندگی با همان تقسیم بندی دوگانه زندگی که بر مبنای ولایت الهی و عبودیت است، عاقلانه، نورانی و عبودیت محور است و زندگی بر مبنای عبودیت شیطان و تفکر شیطانی که انسان خود را می پرستد و خود را بالاتر از موجودات و خدا می داند را شیطان پایه گذاری کرد. شیطان در سوره اعراف می گوید خدایا سبک زندگی را به این صورت قرار می دهم که انسان ها دیگر تو را عبادت نکنند بلکه مبنای آن پرستش خود و نفس و عملکردهای خودشان باشد و خدا در مقابل این سبک زندگی عبودیت محور را معرفی کرد و فرمود اینها بندگان من هستند که بر انها تسلطی نداری.
در دنیای غرب بعد از قرن 14 میلادی و رنسانس و دوران مدرنیته کار جدیدی صورت نگرفت و نظریه جدیدی به وجود نیامد آنها سبک زندگی شیطانی را در فضای علمی تئوریزه کردند و مبانی علمی را به آن اضافه و سبکی را احیا نمودند.
سبک زندگی غربی دقیقا در برابر سبک زندگی اسلامی است و چون حضرت مهدی(ع) بر محوریت اسلام حکومت خود را آغاز می کند. ما به آن سبک زندگی مهدوی می گوییم، چراکه خارج از سبک زندگی و اخلاق اسلامی نیست.
غرب تلاش می کند مبانی دانشگاهی خود را به بهترین نحو القا و همه فهم کند به همین جهت از ابزار هنر استفاده می کند، امروز بهترین ابزار رسانه است وقتی شیمون پرز در اتحادیه سران اروپا و امریکا در مورد اینکه با مسلمانان چگونه می توان برخورد داشت و باید مدل زندگی را تغییر بدهیم و مدل زندگی امریکایی را که نهایت تفکر لیبرال دموکراسی را جایگزین آن کنیم. طرحی را ارائه می دهد مبنی بر اینکه اگر می خواهید سبک زندگی آنها را تغییر دهید به سه گزینه باید توجه کرد فیلم های امریکایی، موسیقی امریکایی و انیمیشن های امریکایی پخش کنیم نه اینکه علیه اسلام باشد، همین که این محصولات وارد بدنه جامعه شود و مردم به سبک و فرهنگ امریکایی فکر کنند، کافی است، این طرح تصویب شد و 12 کشور خلیج فارس شروع به پیاده کردن این طرح کردند به طوری که آل سعود و وهابی ها شبکه ای را برای ایرانی ها ساختند.
در زمان روزولت به کشورهای اروپایی کمک هایی مادی صورت گرفت و وام پرداخت شد. به شرطی که در این کشورهای اروپایی فیلم های امریکایی پخش شود، بر این اساس سیطره تفکر امریکایی جهانی شد، به طوری که فوکویاما و هانتینگتون گفتند: رسانه بهترین عاملی است که این مساله را در خانواده ها نهادینه کند.
بعد از قرن 14 و نگاه خاصی که به جهان بینی و تفکر اومانیسم شد خواستند علم را جایگزین معنویت کنند و القا کردند که برای رسیدن به آرامش می توان به علم و تکنولوژی روی آورد، بعد از سال ها غرب به نتیجه رسید که اگر چه ممکن است بشر به علت زندگی مدرن و پر از تکنولوژی به آسایش برسد ولی آرامش در زندگی او وجود ندارد که باید توجه داشت این مساله یکی از آفات زندگی غرب است.
در این زمان مردم به این نتیجه رسیدند که باید به دین و معنویت برگردیم زیرا آرامش می دهد ولی جهان غرب به خاطر اینکه بتواند حاکمیت خود و تفکرات سلطه طلبانه خود را بر مردم داشته باشد معنویتی را به جامعه خود ارائه داد که شبیه ترین و نزدیک ترین نگاه را به تفکرات و مبانی لیبرال دموکراسی داشته باشد.
معنویت هایی که خدا محور نبودند بلکه انسان محور و با نگاه انسانی بودند؛ تفکر لیبرال دموکراسی می گوید خودت و خودت هستی که اسلام این را رد می کند، در ادامه این راه غرب به ظهورجنبش های نوپدید دینی که به ظاهر دینی هستند ولی در باطن دینی نیستند و انسانی هستند و در برابر روند عبودیت محور قرار می گیرند، پر و بال داد تا اینکه مردم یک معنویت خنثی و بدون دردسر را تجربه کنند.
حال باید دید که چرا دنیای غرب بر روی معنویت بودایی کار می کند و در فضای رسانه ای خود برای معنویت بودیسم، فرهنگ بودایی و عرفان بودایی هزینه می کند بر این اساس فیلم هایی ساختند تا معنویت بودیسم را نهادینه کنند به طور مثال فیلم 2012 با محوریت بودیسم ساخته شد.
زیرا تفکر بودیسم اعتقادی به خداوند ندارد و برخی دیگر می گویند خدایی هست ولی نقشی در نجات و رستگاری بشر ندارد که عملا خدایی وجود ندارد در این تفکر اصلا مهم نیست چه دینی دارید نوع عرفان است که باید توجه داشت بنابراین اگر معنویت هایی را در برخی از کتاب ها می خوانیم باید مواظب باشیم که با چه رویکرد و مطابق با چه سبک زندگی ارائه می شود.
این نگاه و نوع معنویت هایی که در غرب و با حمایت غرب اتفاق افتاد نوعی نگرش با محوریت انسان خدا گریز شکل گرفت.


نتایج و آثار سبک زندگی اسلامی
در سبک زندگی اسلامی سه محور وجود دارد خدا محوری، شریعت محوری و وظیفه محوری که در مقابل آن در زندگی مدرن و سبک زندگی غربی سه محوزخدا گریزی، شریعت گریزی و منفعت طلبی وجود دارد.
وقتی که به روایات نگاه می کنیم و در فضای قرآن و ادعیه مهدوی جستجو می کنیم می بینیم که در جابجای این سنت الهی این سبک زندگی با این محورها ارائه شده است. به عنوان مثال نکته ای در بحث عبودیت محوری در فضای ظهور امام عصر وجود دارد؛ حضرت کاملا بر مبنای ولایت الهی حرکت خود را تنظیم می کنند به طوریکه حکومتی را شاهد هستیم که خداوند و دستورات خداوند محوریت اصلی آن است.
در روایتی داریم که وقتی حضرت مهدی ظهور می کنند عقول انسان ها را تکمیل می نمایند باید گفت که عقل انسان غیر از علم است علم چیزی است که انسان تجربه می کند امام عقل به معنای تعبد است و این یعنی عبودیت محوری.
انسان عاقل در دوران ظهور حضرت یعنی انسان عبودیت محور، حضرت قرار نیست با معجزه و کرامت حکومت خود را پیش ببرند، حضرت مبانی ذهنی انسان ها را تغییر می دهند، سبک زندگی را تغییر می دهند که بر اساس آن ما خود را درک می کنیم که در روابطمان با دیگران چگونه باید برخورد کنیم.
اگر سبک زندگی اسلامی برقرار باشد ما معصوم را درک و لمس می کنیم چرا که جنس معصوم از غیب است این غیب در روایات جنس حضرت مهدی است که الهی و نورانی می باشد البته اگر ما بخواهیم این جنس را درک کنیم باید با آن سنخیت پیدا کنیم.
حضرت مهدی(ع) از زوارشان گله گذاری می کنند و می فرمایند بعضی از اینها که به جمکران می آیند برای حوائج دنیایی خودشان به جمکران می آیند در حالی که باید معصوم را برای وجود خودش بخواهیم گرچه با حکومت حضرت گشایش در تمام امور صورت می گیرد.
اگر معصوم را برای خودش نخواهیم می شویم مانند کوفیان، نگاه کوفیان در نامه نوشتن به امام حسین(ع) اومانیستی و سکولار بود، عبودیت محور نبود دین را برای دنیایشان می خواستند به طوریکه به امام گفتند باغات ما ثمر داده بیا تا با تو بچینیم که نشان می دهد نگاهشان به دعوت از امام دنیایی بود.
اگر سبک زندگی ما جوری باشد که حضرت مهدی(ع) را برای دنیا بخواهیم در زمان ظهور حضرت را منافی با زندگی مان می بینیم.
باید در زندگی به گونه ای وظیفه محور شویم که به دیگران ضربه وارد نکنیم که فرهنگ غلطی است، باید در کمک به دیگران فعال باشیم. امام باقر(ع) در کتاب کافی در روایتی می فرمایند: اگر فردی منزلی داشته باشد و برادر مسلمانش آن را از او درخواست کند به خاطر پول بیشتری این حاجت را برآورده نکند و آن را براند خدا به فرشتگانش خطاب می کند قسم به جلالم که این مرد روی بهشت را نخواهد دید.
اگر قرار باشد به خاطر دنیای خود زندگی خود را به صورتی برنامه ریزی کنیم شاید نتوانیم در حکومت حضرت نقشی را ایفا کنیم یا در خصوص مکه رفتن شاید رفتن به این سفر در برهه ای وظیفه ما نباشد شاید در روز قیامت خدا از ما بازخواست کند و بگوید که امری واجب تر از مکه بوده.
در وظیفه محوری باید به چیزی که مهم تر است بپردازیم حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت امام علی؛ زمانی که به خانه حمله می کنند سلمان نقل می کند وقتی دستان علی را بستند حضرت پریشان به سمت قبر پیامبر دویدند تا نفرین کنند امام گفت که اگر حضرت زهرا (س) نفرین کنند احدی در زمین باقی نمی ماند سلمان به ایشان می گوید برگرد ولی وقتی اسم امام علی را می آورند حضرت می فرمایند چون امامم گفته بر می گردم.
نکته دیگر در بحث وظیفه محوری این است؛ اگر سبک زندگی صحیح ما باشد حتی در مصرف گرایی و نوع مصرف، نگرش ویژه ای خواهیم داشت، مسئولان در نوع استفاده مردم در کالاهای مصرفی باید تعدیلی را در سرمایه گذاری مالی و فرهنگی داشته باشند به طور مثال اگر هر ایرانی یک دانه برنج را در روز اسراف کند سالانه 2760 تن برنج دور ریخته می شود حالا حساب کنید تمام اسراف ها را.
در وظیفه محوری نگاه انسان ها حقیقی می شود در دنیای غرب روی زن برنامه ریزی کردند با این عنوان که آزادی به او بدهیم ولی نوعی بی بندو باری و عدم مدیریت خانواده اتفاق افتاد، در زندگی اسلامی چون محوریت با خداست عبودیت محوری، شریعت محوری و وظیفه محوری و نگاه حفیفی اتفاق می افتد در حالیکه خلافش در زندگی غربی مشاهده می شود."

منبع: حجت الاسلام محمد شهبازیان، استاد مرکز تخصصی مهدویت در آخرین جمعه سال 91 در برنامه "تا جمعه ظهور" با موضوع "سبک زندگی مهدوی"


پایان پیام/

کد خبر 321933

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha