هر که در مکتب توحیدی فاطمه(س) زانوی ادب زد نامدار درگاه ربوبی گشت

فاطمه(س) نخستین مدافع ولایت برحق علی(ع) در عمل به قرآن و نشر آن از همگان پیشی گرفت و هر که در مکتب توحیدی‌اش زانوی ادب زد از نامداران و ره یافتگان به درگاه ربوبی شد.


خبرگزاری شبستان: با ظهور دین تحول آفرین اسلام به وسیله حضرت محمد (ص) کرامت انسانی، عدالتخواهی و آزادی معنایی واقعی یافت. پیامبر خدا حفظ و حراست از دین و ارزشهای والای آن را به تبعیت از دو چیز واگذار نمود. یکی قرآن و دیگری اهل بیت که مفسران حقیقی و عمل کنندگان واقعی این کتاب الهی بودند.

 

جایگاه فاطمه در کلام وحی

فاطمه زهرا (س) که جزء اهل بیت پیامبر و حلقه اتصال نبوت و امامت گردید در حدیثی قدسی چنین توصیف می‌گردد: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علیّ لما خلقتک و لولافاطمه لما خلقتکما؛‌ای احمد اگر تو نبودی جهان را نمی‌آفریدم و اگر علی نبود ترا نمی‌آفریدم و اگر فاطمه نبود شما را نمی‌آفریدم.» از امام محمد باقر (ع) روایت شده که فرمود: آنگاه که فاطمه (س) ولادت یافت، خداوند به فرشته وحی فرمود که نام فاطمه را بر زبان پیامبر جاری سازد. از این رو پیامبر اکرم (ص) به خواست خدا نام او را فاطمه نهاد. سپس خدا به آن بانوی گرانقدر فرمود: من بوسیله دانش و بینش، تو را از دیگر بندگان جدا ساخته و به همه آنان برتری بخشیدم و تو را پاک و پاکیزه ساختم. آنگاه امام باقر (ع) بیان داشت: به خدا قسم که خدا وی را بوسیله دانش و بینش بر دیگران ممتاز ساخت و از‌‌ همان عالم میثاق (ذر) او را پاک و پاکیزه قرار داد و سپس به این آیه اشاره فرمود: «و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیامة انّا کنّا عن هذا غافلین؛ (ای رسول یادآور) هنگامی که خدای تو، از پشت فرزندان آدم نسل آن‌ها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم همه گفتند: بلی ما گواهی می‌دهیم. دیگر در روز قیامت نگویید ما از این واقعه غافل بودیم». این پاکیزگی را قرآن در آیه تطهیر به روشنی بیان می‌کند. «انما یریداللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ خداوند اراده نمود هرگونه ناپاکی و پلیدی را از اهل بیت دور کند و آن‌ها را پاک و مطهر قرار دهد».


نزول این آیه در رابطه با جمعی است که فاطمه (س) از اعضای اصلی آن به شمار می‌آمد. زیرا پیامبر (ص) پس از آن به روایت بسیاری از راویان و مفسران به مدت شش ماه یا بیشتر هر روز وقت نماز بر در خانه فاطمه (س) توقف می‌نمود و با یادآوری زمان نماز این آیه را تلاوت می‌فرمود. کلام وحی وجود مقدس حضرت زهرا (س) را که چون نوری خیره کننده دل تاریکی‌ها را شکافت و زهره‌ای در آسمان زمینیان و ملکوتیان شد چنین توصیف می‌کند.
 «اللّه نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوة فی‌ها مصباح المصباح فی زجاجة، الزجاجة کان‌ها کوکب» دری یوقد من شجرة مبارکة زیتونة لاشرقیة و لاغربیة یکاد زیت‌ها یضیی ء و لو لم تمسسه نار نور علی نور یهدی اللّه لنوره من یشاء و یضرب اللّه الامثال للناس و اللّه بکلّ شی ء علیم؛... خدا نور آسمان‌ها و زمین است. داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد آن چراغ در حبابی قرار دارد. حبابی شفاف و درخشنده، همچون ستاره‌ای درخشان. این چراغ با روغنی افروخته می‌شود که از درخت پر برکت زیتون گرفته شده (با آنکه) شرقی و غربی نیست (شرق و غرب بدان فروزان است) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله ور شود و خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد، پرتو آن نور (حقیقت) بر روی نور (معرفت) قرار گرفته است و خدا هر که را بخواهد به نور خود هدایت کند و.... در تفسیر این آیه علی بن جعفر آورده است: من از حضرت کاظم (ع) پرسیدم، «کمشکاة فی‌ها مصباح» چه معنایی دارد. حضرت فرمود: منظور از مشکوة دختر پیامبر فاطمه (س) است و واژه مصباح دو نور دیده‌اش حسن و حسین هستند.
سپس از «کانّ‌ها کوکبٌ درّی» سؤال کردم؟ فرمود: فاطمه در میان زنان گیتی چون اختری نورافشان می‌ماند. وقتی از «یکاد زیت‌ها یضی ء» پرسیدم. آن حضرت بیان داشت: فاطمه در دانش و بینش چنان است که چیزی نمانده که همه علوم و دانش از او سرچشمه گیرد. شاید کلام گهربار پیامبر (ص) که فرمود: نور ابنتی فاطمة من نور اللّه؛ نور دخترم فاطمه از نور خداست، برداشتی از این آیه باشد.


قرآن فاطمه (س) را بسان کوثر که منبع عظیمی از خیر و رحمت است به پیامبر (ص) عطا نمود (انّا اعطیناک الکوثر) و همانگونه که حوض کوثر را شفا بخش دلهای عطشناک اهل محشر قرار داد، فاطمه را نسلی پایدار و والا بخشید تا از وجود و برکت آن برگزیدگان حق و مقتدایان نیک سیرت آب حیات بنوشند و به ساحل سعادت و سلامت راه یابند. پیامبر خدا (ص) که سخن و عملش حجت می‌باشد و هیچ کاری را از سر هوای نفس انجام نمی‌دهد (و ما ینطق عن الهوی ان هوالّا وحی یوحی) فاطمه را ستود، او را حورا و انسیه، طاهره و مرضیه، زکیّه و محدّثه نامید و شأنش را بالا‌تر از مریم دختر عمران دانست. آن حضرت به امت خویش توصیه نمود که: قل لااسئلکم علیه اجراً الّا المودة فی القربی؛ من از شما هیچ پاداشی نمی‌خواهم مگر دوستی نزدیکانم. گویند پس از نزول این آیه از پیامبر سؤال شد که خویشان نزدیکت که دوستی آن‌ها بر ما واجب شد چه کسانی هستند. آن حضرت فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آن‌ها حسن و حسین.

 

انس فاطمه با قرآن
حضرت فاطمه (س) در بوستان نبوی و در خاندان وحی تحت تربیت پدر گرامیش رسول خدا که بهترین معلم اخلاق و توحید بود، آداب و ارزش‌های اسلامی را آموخت آنگونه که باطنش با قرآن مأنوس گردید و اسرار و دانش‌ها را چنان فرا گرفت که کتابی بنام مصحف فاطمه که علم گذشته و آینده در آن است پدید آورد. در روایت است که چون زمان ولادت حضرت زهرا (س) نزدیک شد رسولخدا‌ام سلمه و زینب دختر جحش را فرمان داد تا به نزد کودک بیایند و آیة الکرسی و آیه ان ربکم... بخوانند و با دو سوره عوذتین او را در پناه خدا قرار دهند.
فاطمه (س) که از ابتدا جان و روحش آمیخته به عطر حیاتبخش قرآنی بود، با بیان احکام و معارف الهی، جامعه اسلامی و بخصوص زنان را نسبت به وظایفشان آشنا ساخت و در عمل به قرآن و نشر آن از همگان پیشی گرفت و هر که در مکتب توحیدی‌اش زانوی ادب زد از نامداران و ره یافتگان به درگاه ربوبی شد. شاگردان و پروش یافتگان کلاس درسش از خادمین، حافظین و گروندگان واقعی قرآن گردیدند.
فضه خدمتگزار حضرت فاطمه (س) که عمر خویش را در معیت و هم نشینی دختر رسول خدا (ص) سپری نمود، در مدت 20 سال جز با آیات قرآن سخن نگفت و هرگاه قصد بیان مطلبی را داشت آیه‌ای متناسب با آن را تلاوت می‌نمود. جایگاه قرآن در نزد فاطمه (س) بسیار ارزشمند و اهتمام وی در آموزش و تعلیم کتاب الهی بسی بلند و در خور توجه است. وی به تأسی از پدر گرامیش در تلاوت قرآن مُصر بود و فاطمه (س) می‌فرماید رسولخدا شش چیز را لازمه مروّت دانست، سه تا در حضر و سه تا در سفر، امّا در حضر: تلاوت قرآن، آباد کردن مساجد و معاشرت با برادران دینی برای خدا، ولی در سفر: بخشیدن توشه، خلق حسن داشتن و مزاح نمودن در غیر نافرمانی و معصیت الهی. در روایت آمده است که حضرت فاطمه (س) فرمود: همانا رسول خدا برای حسن و حسین تعویذ می‌نوشت و به آنان این کلمات را تعلیم می‌داد، چنانکه آنان را سوره‌ای از قرآن آموزش می‌داد. فاطمه (س) در آموزش قرآن و نحوه قرائت آن دستورالعمل‌هایی دارد از جمله اینکه فرموده: کسی که سوره‌های حدید، واقعه و الرحمن را تلاوت کند در ملکوت آسمان‌ها چنین خوانده می‌شود: «ساکن فردوس» مؤانستی که دختر رسولخدا (ص) با قرآن داشت با حضور پدر طراوت و شادابی خاصی بدو می‌داد، طوری که در فقدان پیامبر روحش بشدت آزرده گردید و از قطع ارتباط فرشته وحی که پیام آور آیات الهی بود شکوه نمود و خطاب به قبر پدر فرمود: جبرئیل با آیاتی از قرآن همدم و مونس ما بود امّا (پدر) تو رفتی و خیر‌ها از ما پوشیده شد.


حضرت فاطمه (س) الفت خاصی با قرآن داشت. پیام‌های قرآنی را نشر می‌داد و دل گرفتگی‌اش زمانی بود که می‌دید به قرآن عمل نمی‌شود و از آن ارمغان نبوت تنها نامی مانده و نه تنها به حفظش اقدام نمی‌گردد بلکه دشمن سعی در تغییر و تبدیل آن مفاهیم الهی دارد. و به ذائقه و سلیقه خویش آن را تفسیر می‌کند.
با مروری اجمالی بر زندگی کوتاه فاطمه (س) به جلوه‌های ویژه‌ای از تأثیر قرآن در سیره و سخن آن حضرت پی می‌بریم که می‌تواند بیش از پیش چهره تابناک آن گوهره دهر و یگانه یادگار رسول اکرم (ص) را به شیفتگان حق و حقیقت و طالبان خدای جوی بشناساند.

 

بیان توحیدی
بزرگان و اولیاء الهی همواره در تبلیغ دین و ارزش‌های والای قرآنی بر مواضع توحیدی پای فشرده‌اند. دختر گرانمایه پیامبر خدا (ص) که از سرچشمه توحید جرعه‌ها نوشیده و ظرف دلش به نور خدایی روشن گردیده به سردمداران خلافت که پس از رسول خدا (ص) به زور و مکر و حیله بر مسند پیشوای مسلمانان تکیه زده‌اند و خود را جانشین آن حضرت می‌دانند نهیب زده و از ایمانی که از برکت اسلام و وجود پر برکت پیامبر خدا بدست آوردند ولی در حفظ و حراست آن تلاش نکردند انتقاد نموده، می‌فرماید:
 «فان تکفروا انتم و من فی الارض جمیعاً فان اللّه لغنی حمید؛ اگر شما و همه مردم روی زمین کفر ورزید (به خدا زیانی نخواهد رسید) چرا که خداوند در خور ستایش است». شمایان جز به خویشن زیان نمی‌رسانید و جز با از دست دادن دین و ایمانتان به خود خسران و زیانی وارد نمی‌آورید. حضرت فاطمه (س) برای روشن شدن اذهان عموم مردم که خیال نمودند هر شخصی با هر فکر و اندیشه‌ای لیاقت جانشینی پیامبر و عملی کردن برنامه‌های دین اسلام را دارد و فقط حفظ ظاهر برای مقبولیت کافی است فرمود: من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین؛ هر کس غیر از اسلام دینی را اختیار کند هرگز از او پذیرفته نیست و او در آخرت از زیانکاران است. آن حضرت با اعتقاد راستین به حقیقت اسلام واپس گرایی و ارتجاع را در اندیشه و افکار آن نابخردان مذمت نموده و از زبان قرآن می‌فرماید: افحکم الجاهلیة یبغون و من احسن من اللّه حکماً لقوم یوقنون؛ آیا (با وجود این دین کامل و قوانین محکم آسمانی) باز تقاضای تجدید حکم زمان جاهلیت را دارند و برای اهل یقین کدام حکم از حکم خدا نیکو‌تر خواهد بود.

 

شمیم رسالت
حضرت فاطمه (س) در بیان و عمل نسبت به دستورات دینی بسیار پر تلاش بود. حقیقت در سخن، تقوا در عمل، عدالت در رفتار و کردار، مفاهیمی بود که از پدر آموخت و آنگونه به کار بست که رسولخدا (ص) بار‌ها او را ستود و در وصفش فرمود: «فدا‌ها ابو‌ها» فاطمه (س) بستر پذیرش رسالت نبوی را با درایت خویش گستراند و در تفسیر و تبیین نظرات پیامبر (ص) زیبا‌ترین نطق‌ها و خطابه‌ها را ایراد نمود و آیات الهی را به بهترین شیوه و مؤثر‌ترین راهکار مورد استفاده قرار داد وی در رویارویی با اهل باطل فرمود: من دختر پیامبری هستم که قرآن درباره‌اش گفته: لقد جائکم رسولٌ من انفسکم عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم.
پیامبری از میان شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او گران است و به ارشاد وهدایت شما سخت عشق می‌ورزید و بر ایمان آورندگان رئوف و پرمهر بود. اگر نسب این پیامبر را بجوئید خواهید دید که او پدر من است. نه پدر دیگر زنان. پیامبری که خداوند او را با چنین ویژگی‌هایی برانگیخت. «انّا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیرا؛‌ای پیامبر ما تو را گواه و مژده دهنده و بیم ده فرستادیم». (خلق را به رحمت بشارت و از قهر و عذاب بترسانی) با استفاده از دو آیه فوق فاطمه (س) پیوستگی و اطاعت خود را از رسول (ص) اعلان ساخت و فرمود: من دختر یگانه‌‌ همان پدرم، پیشوای بشر دوست و خیرخواهی که با رسالت خویش شما را از عذاب سخت الهی هشدار داد و برای نجات انسان‌ها کوشید.


حامی ولایت
حفظ اعتقادات قلبی و باورهای دینی ویژگی بندگان صالح خدا است، امّا برای پیمودن مراتب ایمان تنها ذکر زبانی و باور قلبی کافی نیست و لازم است در مواقعی که دشمن قصد سست نمودن پایه‌های دینی و مذهبی امتی را دارد به جهاد و مبارزه روی آورده از حریم اسلام دفاع نمود. حضرت فاطمه (س) در گفتگوی خویش با کسانی که به تضییع حقش رضایت دادند و راه را برای متجاوزان زورگو بازگذاشتند تا در لباس دین خلافت مسلمین را به عهده گیرند و آب را از سرچشمه قطع کنند داد سخن می‌دهد و با استفاده از قرآن می‌فرماید: «الاتقاتلون قوماً نکثوا ایمانهم و همّوا باخراج الرسول و هم بدؤکم اوّل مرةٍ اتخشونهم فاللّه احقّ ان تخشوه ان کنتم مؤمنین؛ چرا با گروهی که پیمان‌های خود را شکستند و آهنگ بیرون راندن پیامبر را نمودند کارزار نمی‌کنید. در حالی که آنان نخستین بار پیکار با شما را آغاز کردند. آیا از آنان می‌ترسید با اینکه سزوار‌تر است که از خدا بترسید، اگر ایمان دارید.


جهاد و مبارزه‌ای که فاطمه (س) مردم غفلت زده آن زمان را بدان دعوت می‌نماید، دفاع از حق ولایت حضرت علی (ع) است. آنهایی که با تن پروری و رخوت و تقصیر پوستین اسلام را وارونه به تن کردند و به کنار رفتن شخصیتی که از همه شایسته‌تر بود رضایت دادند مورد نکوهش دختر رسولخدا (ص) واقع شدند. گویا فراموش کرده‌اند که در ابتدای ظهور اسلام و اطاعت از پیامبر با دشمن به مبارزه برخاستند. امّا اکنون که در کار‌ها گشایش حاصل شده مسئولیت خویش را‌‌ رها نموده و به راحت طلبی روی آورده‌اند. فاطمه (س) در ملاقاتی که با زنان مهاجر و انصار داشت به نوعی دیگر از ولایت امیرمؤمنان علی (ع) دفاع کرده و این آیه را تلاوت می‌کند...» افمن یهدی الی الحقّ احقّ ان یتّبع امن لایهدّی الا ان یهدی فما لکم کیف تحکمون؛ آیا آنکه (خلق را) به راه حق رهبری می‌کند سزاوار‌تر به پیروی است یا آنکه خود هدایت نیابد مگر آنکه هدایتش کنند. پس شما را چه شده چرا اینگونه قضاوت می‌کنید «. این آیه که به اصل هدایت اشاره دارد مقایسه‌ای است بین انسان والایی که به حق و عدالت راهنمایی می‌کند و مردم را به راه راست ارشاد نموده با آن فرد گمراهی که نه خود هدایت شده و نه راه راست را می‌شناسد تا بتواند دیگران را هدایت کند. دختر رسول خدا (ص) این چنین آن‌ها را مؤاخذه کرد که کدامیک از این دو نفر شایسته الگو برداریند. آیا علی بن ابیطالب (ع) که نمونه انسان کامل و برجسته در دانش و فضیلت است یا مدعیان دروغ گو و غاصبی که هیچ یک از امتیازات رهبری را ندارند.


شکوه شکیبایی
حضرت فاطمه (س) در عمر کوتاه اما پرثمر خویش با انواع ناملایمات روبرو شد که با همتی دلیرانه و مقاومتی بی‌نظیر آن‌ها را پشت سر نهاد وی به فرمان الهی صبر را پیشه ساخت و از شدید‌ترین مصائب روزگار لب به شکوه و شکایت نگشود، بلکه با آغوشی باز به استقبال سختی‌ها رفت و بدون آنکه از انجام مسئولیت شانه خالی کند و به راحت طلبی و سازش با دشمن گردن نهد، به سر پنجه صبر و تدبیر وظیفه خویش را به انجام رساند. تصاحب حق مسلم آن حضرت و همسر گرامیش توسط غاصبان و بیدادگران امری خلاف بود که آن حضرت نه تنها با مسئله منفعلانه برخورد نکرد بلکه در اعتراض مستدل به خلفای وقت آنان را از خطا و اشتباه آگاه کرده و از هواهای جاه طلبانه و ظالمانه بر حذر داشت، و آنگاه که کوشش خود را در این زمینه بی‌ثمر دید و گوشی شنوا برای پذیرش حق ندید. با بیان آیه‌ای از قرآن مشی خود را اینگونه ترسیم نمود.
... بل سوّلت لکم انفسکم امراً فصبرٌ جمیلٌ و اللّه المستعان علی ماتصفون؛ اینک صبری نیکو برای من بهتر است و بر آنچه شما وصف می‌کنید خدا یاری دهنده است، و در فرازی دیگر از سخنانش فرموده است: «فاعملوا انا عاملون و انتظروا انّا منتظرون».
شما کار خود کنید، و «ما هم به وظیفه خویش عمل می‌کنیم. شما منتظر (میوه تلخ عملکرد ظالمانه خود) باشید. ما نیز به انتظار (پاداش و شکیبایی و پایداری و ایمان) عمل خود می‌باشیم.»

 

اوج پروا پیشگی
فاطمه (س) در زندگی سعادتمند و پربارش به اجرای فرامین قرآنی و سنت نبوی پایبند بود و با پشت پا زدن به مظاهر دنیای مادی، مراتب کمال را می‌پیمود و رضایت پروردگار را می‌طلبید. خداترسی و پرهیزگاری آن بانوی نمونه وی را به سر حد کمال رسانید و تشنگان حقیقت را از برکات آن نفس قدسیه سیراب نمود. هنگامی که آیات ذیل بر قلب مقدس پیامبر خدا (ص) نازل گردید: «و انّ جهنم لموعدهم اجمعین، ل‌ها سبعة ابواب لکلّ باب منهم جزء مقسوم؛ البته وعدگاه جمیع آن مردم گمراه آتش دوزخ خواهد بود آن دوزخ را هفت در است که هر دری برای ورود دسته‌ای از گمراهان معین گردیده است».
پیامبر گریه شدیدی کرد، صحابه به حال پیامبر ناراحت شدند ولی علت گریه را نمی‌دانستند. عادت آن حضرت چنان بود که با دیدن فاطمه (س) شاد می‌گردید و آثار شادی در چهره‌اش نمایان می‌گشت. یکی از اصحاب خدمت فاطمه (س) رفت و از وی خواست سبب گریه پیامبر (ص) را جویا گردد. آنگاه فاطمه (س) نزد رسولخدا (ص) آمد و پرسید؟ پدرجان فدایت گردم. علت گریه شما چیست. پیامبر دو آیه فوق را تلاوت نمود. فاطمه (س) که نام جهنم را شنید فوق العاده منقلب شد و پی در پی گفت: الویل ثم الویل لمن دخل النار. وای، پس وای بر کسی که وارد دوزخ گردد.
در خطبه جاودانه‌ای که فاطمه (س) در دفاع از حق خویش بیان نمود حاضران را به تقوا و پرهیزگاری دعوت نمود و فرمود: فاتقوا اللّه حق تقاته ولاتموتنّ و انتم مسلمون؛ راه خداترسی را آنگونه که شایسته است پیشه سازید و بکوشید جز مسلمان جهان را بدرود نگویید.
جهاد و مبارزه‌ای که فاطمه (س) مردم غفلت زده آن زمان را بدان دعوت می‌نماید، دفاع از حق ولایت حضرت علی (ع) است. آنهایی که با تن پروری و رخوت و تقصیر پوستین اسلام را وارونه به تن کردند و به کنار رفتن شخصیتی که از همه شایسته‌تر بود رضایت دادند مورد نکوهش دختر رسولخدا (ص) واقع شدند. عذاب خوار کننده بسویش خواهد آمد و کیفر ماندگار دامانش را خواهد گرفت.
دختر رسول خدا (ص) در جمع زنان مهاجر و انصار از عدم ایمان و خداترسی مردانشان سخن گفته و می‌فرماید: ولو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون؛ اگر مردم شهر‌ها، ایمان آورده و پروا پیشه ساخته بودند. بی‌تردید برکاتی از آسمان و زمین برایشان می‌گشودیم. ولی آنان آیات ما را دروغ پنداشتند. پس ما نیز به کیفر اعمالشان گریبان آن‌ها را گرفتیم.
منبع: نشریه پاسدار اسلام، خرداد 1385، شماره 294

پایان پیام/

 

 

کد خبر 32027

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha