راهکارهای فعال‌سازی مساجد در ارتقای امنیت اجتماعی

خبرگزاری شبستان: مساجد نقطه ثقل برخوردهای اجتماعی و سیاسی شهرها تلقی می‌شوند و به آن‌ها هویت اسلامی و امنیت اجتماعی می‌بخشند و به دلیل اهمیتی که برای مسلمانان دارند بایستی هم‌چنان جایگاه ویژه خود را حفظ کنند.

خبرگزاری شبستان:  بی‌گمان محیط امن و مرفه از نعماتی است که خداوند بر بندگان خود اعطا می‌فرماید و اهمیت آن تا به حدی است که حضرت ابراهیم‌‌(ع) قبل از هر چیز از خدا برای مکه طلب امنیت می‌کند. دین اسلام به موضوع امنیت اجتماعی به‌ عنوان یک اصل مهم در زندگی تأکید فراوان داشته و سایر مسائل را منوط به آن نموده، تا جائی که آن را یکی از صفات و ملزومات شهر اسلامی می‌داند. از آنجا که در شهرهای اسلامی جایگاه عملکردی مساجد از اهمیت زیادی برخوردار بوده و نقش برجسته مساجد است که به آن‌ها هویت بخشیده و شور و بهجت عبادت خالص را با نشاط زندگی خردمندانه و سالم در هم می‌آمیزد و فرد و جامعه را به طراز اسلامی آن نزدیک می‌کند، لذا یافتن رویکردی نوین برای فراهم آوردن چنین فضایی در شهرها از ضروریات است.

 

این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی راهکارهای فعال سازی مساجد را در ارتقاء امنیت اجتماعی بررسی می‌نماید. یافته‌های پژوهش مبین آن است که با افزایش مشارکت اجتماعی از طریق مساجد محلات یک شهر اسلامی امنیت اجتماعی کارآمدتر می شود.

 

یکی از شاخصه‌های شهر اسلامی، مسجد است. مسجد، کانون تجلی هویت معنوی مسلمانان است که از صدر اسلام تاکنون به‌عنوان مهم‌ترین عنصر معماری مورد توجه قرارگرفته است و به شهر اسلامی محوریت می‌بخشد. مهم‌ترین کارکرد مسجد، عبادت است اما در قرون نخستین اسلامی، همچون برخی از مساجد امروزی، کارکرد مسجد به عبادت محدود نمی‌شد بلکه در راستای تحقق اهداف دین اسلام، امور فرهنگی، آموزشی، نظامی، اجتماعی و حتی قضایی نیز در این مکان مورد توجه واقع می‌گردید.

 

مسجد جامع در شهرهای اسلامی از جمله مهم‌ترین واحدهای معماری به شمار رفته و یکی از اساسی‌ترین محورها در برنامه‌ریزی شهری بوده است. وظایفی که این مساجد به لحاظ دینی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی از آن برخوردار بودند ایجاب می‌کرد که در مرکز شهر واقع شوند تا نزدیک به تمام نقاط شهر باشند و سپس به طراحی سایر قسمت‌های شهر می‌پرداختند و اجزای مختلف شهر را به‌وسیلة خیابان‌های اصلی به مسجد جامع متصل می‌کردند[1].


اقامة نماز و عبادت، آموزش و تحصیل، اعلان اخبار و مشروعیت خلفا، ایراد خطبه، پذیرش سفرا، رسیدگی به دعاوی و قضاوت و...، از مهم‌ترین کارکردهای مسجد در صدر اسلام بوده که بی‌شک با نیازهای آن روز جامعه تطابق داشته است و با افزایش جمعیت و عدم قابلیت مساجد در رفع نیازهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی مسلمانان، تنها به کارکرد عبادی ـ سیاسی محدود شده است.

 

اما با گسترش اسلام و تعدد نیازهای جامعه، کارکرد مساجد نیز اختصاصی‌تر گردیده و از آن میان کارکرد مذهبی و آموزشی آنها تداوم یافت و به مرور زمان و به تبعیت از دگرگونی‌های پیوسته حیات سیاسی و اجتماعی ادوار تاریخی جهان اسلام، دستخوش تحول شده و به همین دلیل برای تأمین نیازهای دینی و آموزشی جوامع اسلامی در کنار مساجد تأسیسات دیگری از قبیل مدارس، خانقاه‌ها، رباط‌ها‌، زاویه‌ها و تکیه‌ها به وجود آمدند و جزء بناهای دینی به شمار رفتند[2].


مسجد تنها مکانی است که با تجمع مردم از تهیدست تا ثروتمند، نقش مؤثری را در برقراری تعادل اجتماعی در جامعة اسلامی ایفا می‌کند و عموم مردم در برابر معبود خویش بدون هیچ تبعیضی می‌نشینند و به عبادت و بندگی خداوند و سیر و سلوک عرفانی می‌پردازند، لذا مساجد را توسعة عمودی نمی‌دهند بلکه با اضافه کردن ستون‌ها و طاق‌های شبیه یکدیگر، فضای آن را بسط می‌دهند[3].


مساجد نقطه ثقل برخوردهای اجتماعی و سیاسی شهرها تلقی می‌شوند و به آن‌ها هویت اسلامی و امنیت اجتماعی می‌بخشند و به دلیل اهمیت ویژه‌ای که برای مسلمانان دارند بایستی هم‌چنان جایگاه ویژة خود را حفظ نمایند. این اهمیّت باتوجه به اشارات صریح قرآن کریم در این زمینه کاملاً ملموس خواهد شد. آیات متعددی از قرآن کریم به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به ویژگی مساجد در این خصوص اشاره کرده است. هم‌چنین از آن‌جایی که محوریت و مرکزیت شهر اسلامی در مسجد محقق می‌گردد، به منظور شناسایی مبانی اسلام و جوهرة این بنای مذهبی، پژوهش در مورد راهکارهای فعال سازی مساجد در ارتقای امنیت اجتماعی ضرورت می‌یابد.

 

شهر اسلامی

علی‌رغم آن که به تناسب و در مواضع و جایگاه‌های گوناگون، افراد بسیاری از «شهر اسلامی» سخن می‌گویند، اما تعریف متفق‌القولی از این موضوع و اثر بسیار مهم در دسترس نیست[4]. در مورد این که شهر اسلامی را چه بنامیم و چه تعریفی برازنده این نوع شهر ایدئولوژیک است، تعاریف متعددی از سوی افراد مختلف ارائه شده است[5]. اما در یک نگاه می‌توان شهر اسلامی را فرایندی تعریف کرد که همانند تحول ساکنان خویش، در حال تحول می‌باشد[6] و به طور کلی شهر اسلامی، شهری است که براساس باورها و نگرش‌های اندیشة اسلامی، شکل خاص کالبدی و روابط خاص اجتماعی بر آن حاکم ‌باشد.

 

مسجد

مسجد، واژه‌ای است برگرفته از ریشة «سجد» و به مکانی اطلاق می‌گردد که با تجمع مسلمانان در آن فریضة نماز به‌عنوان ستون دین اسلام برگزار می‌گردد و مهم‌ترین کارکرد آن عبادت جمعی است.

 

موقعیت و جایگاه مسجد در شهر اسلامی به گونه‌ایی است که جزو اولین بناهای طراحی شده در شهر اسلامی می‌باشد. مسجدی که به دست پیامبر‌(ص) در مدینه ساخته شد، به‌عنوان نخستین الگوی ساخت مسجد مورد توجه مسلمانان واقع گردید. مکانی که در ابتدا مرکز عبادت، سیاست، قضا و آموزش بود. اما با گسترش اسلام و فعالیت‌های مسلمانان عملکردهای سیاسی، قضایی، آموزشی و... از مسجد جدا شده و هر کدام مکان خاصی را به خود اختصاص دادند. اما ارتباط خود را با مسجد حفظ نمودند. لذا در قرون نخستین اسلامی بسیاری از مساجد منطبق با سنت نبوی ساخته شدند که از آن جمله می‌توان به مساجد بصره، کوفه، بغداد، واسط، فسطاط، قیروان، سامرا و... اشاره کرد[7].

 

در عصر خلفا نیز این سنت تداوم یافت. پس از آن که عمربن خطاب در سال 14ﻫ.ق تصمیم گرفت تا مسلمانان را به شهر بصره منتقل کند، به فرماندة خود، عتبة بن غزوان دستور داد تا ابتدا طرح اولیة مسجد را در مرکز شهر، پی‌ریزی نماید[8]. ساختار اولیة شهر کوفه نیز شامل سه عنصر مذهبی، سیاسی و نظامی بوده است. اما اولین جایی که تعیین و نقشة آن ترسیم شد، مسجد بود که در سال 17 ﻫ.ق/639م بنا گردید[9]. اولین مکان‌های طراحی شده در شهرهای واسط و بغداد نیز مسجد بوده است و پس از آن دیگر شهرهای تازه تأسیس اسلامی نیز این سنت نبوی را احیاء کردند.

 

کارکردهای مسجد

مسجد بنایی است اسلامی که مهم‌ترین کارکرد آن عبادت جمعی می‌باشد. ریشة پیدایش مسجد به اقدام پیامبر‌(ص) باز می‌گردد و از آن پس به منظور حفظ سنت‌های اسلامی توسعة روز افزونی یافت، چرا که تصور شهری اسلامی بدون مسجد امکان‌پذیر نمی‌باشد[10]. مسجد در دوران شکل‌گیری حکومت اسلامی اهمیت زیادی داشته است. مسجد، بازتابی از تمدن‌های پیشین در قالب اصول اسلامی بوده که با گذشت زمان زمینه را برای تبیین شریعت اسلام مهیا کرده است[11]. در قرون اولیة اسلامی مساجد کارکردهای متفاوتی داشته‌اند که در توسعه و بسط این بنا و حفظ این سنت اسلامی نقش مؤثری ایفا نموده‌اند که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.[12]

1 ـ کارکرد عبادی و مذهبی

عبادت، کارکرد اصلی مسجد به شمار می‌رود. همان طور که خداوند نیز در قرآن هدف از خلقت جن و انس را عبادت دانسته است[13]. در کنار یاد خدا و عبادت، فعالیت‌های دیگری چون وعظ یا سخنرانی‌های دینی، اعتکاف، تعلیم قرآن، ذکر ادعیه و تبیین احکام شریعت اسلام نیز در این مکان صورت می‌پذیرفته و اهل حدیث در قرون اولیة اسلامی حلقه‌های بحث خود را در مسجد بر پا می‌کردند[14].

2 ـ کارکرد فرهنگی و آموزشی

مسجد، در دوران شکل‌گیری اسلام تنها مکان عبادی و مذهبی محسوب نمی‌شد بلکه عمومأ محیطی فرهنگی و تربیتی بود[15]. آموزش مباحث اعتقادی، مبانی توحیدی و معاد، تعلیم احادیث، تحلیل احکام ثانویة تکیه بر مسائل تاریخی و آشنایی با سرنوشت اقوام گذشته از جمله کارکردهای فرهنگی و آموزشی مسجد در صدر اسلام بوده است.[16]

3 ـ کارکرد هنری

هنر اسلامی در مسجد، حقیقت وجود و فلسفة اصلی عالم را به انسان القا می‌کند، چرا که هنر اسلامی از توحید یعنی پذیرش وحدت الهی سرچشمه می‌گیرد و با این نگرش معماری مساجد عالی‌ترین تجلی هنر اسلامی به شمار می‌آید[17].

4 ـ کارکرد نظامی

مسجد، به‌عنوان مرکز ثقل جامعة اسلامی به منظور حراست از موازین اسلامی ارتباط مستقیمی با امور نظامی داشته است. محل تجمع سپاهیان اسلام، سازماندهی سپاه جهت رویارویی با دشمن و مشورت‌های نظامی در مسجد صورت می‌گرفت. تداوم این کارکرد مسجد به این دلیل بود که بار معنوی مسجد، سپاه اسلام را در عرصه‌های نظامی حمایت می‌کرد[18].

5 ـ کارکرد سیاسی

نقش سیاسی مسجد همزمان با گسترش اسلام و توجه به مساجد پر رنگ‌تر می‌شد. مذاکره با هیات‌های مختلف، قضاوت و رسیدگی به دعاوی، اعزام نمایندگان به اطراف، رفع ابهامات و کج فهمی‌ها، امر به معروف و نهی از منکر، ایجاد وحدت اجتماعی، حل نزاع‌های قبیله ای، رفع برتری و تبعیض‌های واهی از مهم‌ترین کارکردهای سیاسی مساجد در قرون اولیــــــه اسلام بوده است (ابن سعد، بی‌تا، 240)، به طوری که مسجد مهم‌ترین نهاد حکومتی پیامبر‌‌(ص) محسوب می‌شد. نهادی که نظم حاکم در آن ثبات و انسجام خاصی را به تشکل مسلمین می‌بخشید[19].

6 ـ کارکرد اجتماعی

ساخت مساجد در کنار بازارها، میدان‌ها و دارالاماره به‌عنوان مهم‌ترین فضای عبور و مرور شهر، سبب می‌شد تا زندگی دنیوی و اخروی مردم با یکدیگر ادغام گردد. همچنین اجتماع مسلمانان در مسجد و اتحاد صفوف آنها ارتباط و پیوستگی مسلمانان را عمیق‌تر می‌ساخت و سبب تقویت روحیة جمعی آنان می‌گردید[20].

7 ـ کارکرد قضایی

قضاوت و برقراری عدالت به نحوی کارکرد اجتماعی مسجد را تداعی می‌کرد. بین مسجد و قضا، سابقة طولانی وجود دارد. در عهد رسول اکرم‌(ص) مسجد مکانی برای دادخواهی و دادرسی مردم بود و پس از آن نیز این سنت تداوم یافت، اما زمانی که بحث‌های قضایی و درگیری‌های دو طرف دعوی ازدیاد یافت، به این جهت که سبب بی‌حرمت‌شدن خانة خدا می‌شد، این سنت منحل گردید[21].

8 ـ کارکرد اقتصادی

مسجد در صدر اسلام به سرعت تبدیل به مرکز فرمان جامعة مسلمین گردید و از آن جایی که اقتصاد نقش مؤثری در ساختار شهرهای اسلامی دارد، نقش مساجد در این زمینه پررنگتر شد. در قرون اولیة اسلامی، مساجد محل نگهداری و توزیع بیت المال بودند و بسیاری از فقرا و افراد بی‌پناه که از موقعیت سیاسی برخوردار نبودند در آنجا اسکان داده می‌شدند و این‌گونه، مساجد در رفع معضلات اقتصادی مسلمانان ایفای نقش می‌کردند، لذا مساجد همواره پاسخگوی نیازهای غیر عبادی مسلمانان نیز بوده است و افراد مقروض در بسیاری از مواقع، مشکلات اقتصادی خود را در مساجد برطرف می‌کردند[22].

پس موقعیت و جایگاه مساجد در شهرهای اسلامی به گونه‌ای بوده که به‌عنوان اولین بناهای طراحی شده در شهرها لحاظ گردیده و در صدر اسلام به جز کارکرد دینی، کانونی برای بحث‌های سیاسی، اخلاقی، تربیتی و اجتماعی بوده‌اند و تنظیم روابط حکومت اسلامی با سایر دولت‌ها، مذاکره با هیأت‌های خارجی، ایراد خطبه، اعلان مشروعیت خلیفه، تبادل نظر در امور سیاسی و نظامی، توزیع بیت المال و همه و همه در مساجد صورت می‌گرفته است.

 

امنیت

امنیت، یکی از اساسی‌ترین نیازهای آدمی، آرزوی دیرینه و دغدغه همیشگی او بوده است؛ رفتار امنیت‌جویانه انسان‌ها و جوامع بشری از تاریخی کهن، به قدمت آغاز حیات انسان، برخوردار است و چنان که تاریخ نشان می‌دهد، انسان‌ها به‌ویژه هنگام ناامنی، قدر این نعمت را بیشتر دانسته و تمام همت خود را برای ایجاد محیطی ایمن به کار بسته‌اند.

 

امنیت از ریشة «امن» به معنای ایمن شدن، در امان بودن و عدم بیم و هراس است[23] و امن یعنی اطمینان و آرامش‌خاطر و ایمنی، آرامش قلب و خاطر جمع بودن است[24]. واژة ایمان که به معنای باور و یقین‌قلبی است از ریشة امن اخذ شده است و در ادبیات قرآنی یکی از صفات عظیم حضرت حق تعالی «مؤمن» است[25]. در دعای شریف جوشن کبیر حضرت حق تعالی با صفت ذالامن و الامان به معنای صاحب امنیت و امان دهی یاد شده است. در آموزه‌های قرآنی احساس امنیت پایدار در پرتو ایمان و کردار نیک و پرهیز از ظلم و ستمکاری و تعدی به حقوق دیگران امکان پذیر است. «الذین امنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون»[26]، یعنی رابطه‌ای مستحکم و عمیق میان ایمان و کردار نیک با تحقق امنیت و احساس آن وجود دارد. در آموزه‌های قرآنی امنیت پایدار در بستری از نیک‌اندیشی (نیت خیر) و نیک‌کرداری و عمل صالح و احتراز جدی از ظلم و ستم بروز و تجلی پیدا می‌کند.

 

برای امنیت تعاریف متعددی توسط نظریه‌پردازان علوم اجتماعی و امنیتی ارائه شده که به چند مورد مهم آن اشاره می‌شود:

لارونی مارتی، امنیت را عبارت از تضمین رفاه آتی می‌داند[27] و جان مورز، امنیت را رهایی نسبی از تهدیدهای زیان بخش[28]. ولفرز، امنیت را در معنای عینی، فقدان تهدید در برابر ارزش‌های کسب شده و حفظ ارزش‌ها را نیز معادل برقراری امنیت تعریف می‌کند.

 

امنیت، از یک سو وسیله و از سوی دیگر هدف است[29] و به لحاظ پیچیدگی، مفهومی جدال برانگیز است[30].

بر اساس ادبیات قرآنی اولین نافرمانی انسان توسط آدم و حوا با وسوسة شیطان، حریم امنیتی و امان را دچار تزلزل نمود: «و قلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و کلامنها رغدا حیث شئتما و لا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمین فاز لهما الشیطان عنها فاخرجهما مما کان فیه... »[31].

 

بهشت الهی مرکز امان الهی و امنیت پایدار واقعی بود و هبوط آدم از بهشت، زمینه ساز در معرض هراس و ناامنی قرار گرفتن انسان شد. در ادبیات کلاسیک و فلسفی، ایرانیان با تکیه بر آموزه‌های زرتشت به تبیین مسئولیت حکومت برای تأمین امنیت و مراقبت از آن پرداخته‌اند؛ چنانچه در مینوی خرد از متون اصلی آئین زرتشت آمده است:

«دانا از مینوی خرد پرسید که کدام سرور و پادشاه بدتر است او پاسخ داد، آن سرور بدتر است که نتواند کشور را ایمن و مردمان را بی‌ستم دارد... و آن سرزمین بدتر است که به نیکی و ایمنی و آسایش در آن نتوان زیست»[32]

در متون فلسفی و آرای فیلسوفان بزرگ مانند افلاطون و ارسطو، تأکید بر عدالت و اعتدال به‌عنوان بنیاد اساسی اجتماع و وظیفه و دولت آن را ابزار و وسیلة نیل به امنیت تلقی کرده اند.

 

استانلی هافمن امنیت را حمایت یک ملت از حملة فیزیکی و مصون و محفوظ داشتن فعالیت‌های اقتصادی آن از جریان‌های ویران‌کنندة بیرونی می‌داند.

 

به نظر ژول کومبان، امنیت واقعاً چیزی بیش از تأمین و حفظ وطن مردم و حتی سرزمین‌های ماورای دریاهای متعلق به آنان است.

 

رابرت مک نارما معتقد است «در جامعه در حال مدرن شدن، امنیت سخت افزار نیست و فعالیت سنتی نیست، گرچه ممکن است این‌ها را در برداشته باشد، بلکه امنیت، توسعه است و بدون توسعه امنیت نمی‌تواند وجود داشته باشد».
پی نوشت:

[1]. (صارمی، 1387: 39)
[2]. (عبدالستار عثمان، 1988: 120)
[3]. (طریقی، 1384: 651)
[4]. (نقی‌زاده، 1388: 5)
[5]. (ر.ک: اتینگها وزن و گرابر، 1382؛ تالبوت، 1384؛ پرایس، 1355؛ مارتن، 1368 و نقی‌زاده، 1388 و 1385)
[6]. (نقی‌زاده، 1385: 81)
[7]. (ابن سعد، بی‌تا، 240)
[8]. (یعقوبی، 1374: 26)
[9]. (طبری، 1363: 1848، بلاذری، 1409: 275)
[10]. (دوپولو، 1386: 9)
[11]. (کیانی، 477:1376)
[12]. (منتظرالقائم، 1387)
[13]. (ذاریات، آیه 56)
[14]. (زرین کوب، 1384: 514)
[15]. (براند، 1379: 159)
[16]. (دوپولو، 1368: 9)
[17]. (بورکهارت، بی‌تا: 25)
[18]. (نوبهار، 1373: 172)
[19]. (الرفاعی، 1377: 51)
[20]. (خیرآبادی، 1376: 87)
[21]. (براند، 1379: 61)
[22]. (نوبهار، 1373: 172)
[23]. (معین، 1371: 352)
[24]. (قریشی، 1361: 122)
[25]. (حشر/22)
[26]. (انعام/82)
[27]. (ربیعی، 1383: 10)
[28]. (همان، 13)
[29]. (روشندل، 1374: 16)
[30]. (بوزان، 1378: 29)
[31]. (بقره/36)
[32]. (مجموعه مقالات همایش امنیت عمومی، 1381: 1).

نویسنده: مهدی جمالی‌نژاد

پایان پیام/
 

کد خبر 320265

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha