تحلیل سفر نوری مالکی به ایران

خبرگزاری شبستان: نوری مالکی نخست وزیر عراق روز گذشتهدر راس هیاتی عالی رتبه وارد تهران شد. سفری با گمانه زنی های فراوان.

خبرگزاری شبستان: نوری مالکی نخست وزیر عراق روز گذشتهدر راس هیاتی عالی رتبه وارد تهران شد. سفری با گمانه زنی های فراوان. به طور طبیعی احتمال قریب به یقین علت و انگیزه یا هدف اصلی و اساسی سفر نوری المالکی نخست وزیر دولت ملی عراق به تهران در دو محور ذیل قابل تحلیل است، الف: بحث و مسائل دو جانبه ب: انجام مذاکرات و رایزینی های لازم با مقامات ارشد ایران پیرامون نخست وزیری وی و یا یکی از چهره های مربوط به تشکل حزبی او یعنی حزب الدعوه . فارغ از موضوعات دو جانبه در خصوص تلاش برای ایجاد احراز نظر مثبت جمهوری اسلامی در خصوص نخست وزیری مالکی یا فردی نزدیک به وی دو نکته قابل ذکر است:
با توجه به ائتلاف و آرایش سیاسی و اجتماعی داخل عراق و به تعبیر کلی تر با توجه به جمیع مسائل به نظر می رسد که احتمال نخست وزیری نوری مالکی کم است. دلایل مختلفی برای اثبات این امر وجود دارد: مالکی و دولت وی با توجه به هجمه و فشارهایی که جناح مقابل یعنی جناح منسوب به ایاد علاوی در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و امنیتی داشتند، مستهلک شده و این مهم این نکته را به اذهان داخلی عراق و همچنین ناظران سیاسی منطقه ای و بین المللی متبادر نموده است که ایشان توانایی استقرار امنیت و ایجاد کارایی لازم در چارچوب دولت ملی عراق را نداشته لذا چنین صلاحیتی را که برای بار سوم چنین مسئولیتی را برعهده گیرد، ندارد. ضمن آنکه در کنار این مساله فشارها و رایزنی های کشورهای مختلفی همانند قطر ،امارات، ترکیه، عربستان و همچنین برخی از کشورهای اروپایی - امریکایی را هم باید اضافه کرد. این طیف تلاش می کنند این بار از جناح مقابل مالکی فردی به نخست وزیری برسد. یعنی فردی که شیعه و سکولار بوده و در عین حال بتواند آراء لازم را در پارلمان عراق بدست آورد.
تحولا ت فعلی عراق و کشمکش هایی که وجود دارد را نباید کم اهمیت دانست. سوال اصلی در این باره این است که علت این خشونت ها چیست و عاملین این خشونت ها چه افرادی هستند؟ اکنون برای تمامی ناظران سیاسی مشخص است که چه افرادی پشت پرده ترویج این افراط گرایی ها هستند و وجود دو شکاف اخیر میان شیعه وسنی یعنی شکاف مذهبی و قومی علت العلل این خشونت ها به شمار می رود. این علت بنیادین همچنان در عراق رخ نشان خواهد داد. در یک کلام به نظر می رسد که به لحاظ شکاف قومی یعنی شکاف میان اعراب و اکراد روند بهتر و خوشبینانه تری وجود دارد، اما شکافی که میان شیعه و سنی وجود دارد و افراط گرایی های ناشی از آن همچنان در کوتاه مدت ادامه خواهد داشت و شاهد فراز و نشیب هایی در این روند خواهیم بود. اما باید در طولانی مدت به از بین رفتن این شکاف هم امیدوار بود.
به نظر می ر سد در یک فرایند کلی میان مدت و طولانی مدت عراق در مجموع روند سیاسی رو به جلویی را طی می کند. بدین معنا که باید به آینده امیدوار و خوش بین باشیم. اما در کوتاه مدت و تا اندازه ای هم میان مدت باید منتظر تعیین تکلیف برخی پرونده های حاشیه ای دیگر باشیم تا شاید حل و فصل این مسائل بر برقراری ثبات و آرامش در عراق هم تاثیرگذار باشد.ابتدا باید تکلیف پرونده هایی چون سوریه ؛ پرونده هسته ای ایران ( یعنی جمهوری اسلامی ایران پس از این تلاش های طاقت فرسایی که در قالب مذاکرت وین و ژنو2 انجام داد و سفرهای اخیر به کشورهای خلیج فارس بتواند مسائل منطقه ای خود را همانند جزایر سه گانه با امارات حل کند) و پرونده فعالیت های افراطی و خشونت طلبانه و انتحاری و تروریستی در منطقه که همگی اکنون به نوعی به کانون های بحران زای منطقه ای تبدیل شده اند ، مشخص گردد تا شاید شاهد کاهش نسبی خشونت ها در عراق هم باشیم. در اینصورت می توان امیدوار بود که ما شاهد نوعی آرامش و شتاب یافتن در روند توسعه در عراق خواهیم بود. اما اگر این بحران ها تقلیل پیدا نکند به همان نسبت اثر خود را در عراق نشان خواهد داد.
دیدگاه جمهور‌ی اسلامی ایران، همواره این بوده‌ که دولت ‌دشمن ایران در عراق بر سر کار نیاید. ایران هیچ گاه نخواسته دولت عراق تحت نفوذ ایران ‌یا یک شخصیت وابسته به ایران حاکم بر عراق باشد. ایران با توجه به تجربه تلخ دوران صدام و دوران جنگ تحمیلی هشت ساله نمی‌خواهد در عراق‌ با آمدن ‌فردی که تمایلات خصمانه نسبت به ایران دارد، دوباره تاریخ تکرار شود؛ بنابراین، صرف‌نظر از شخص مالکی، مهم این است که انتخابات بدون نفوذ خارجی برگزار شود و نتیجه آن هم ‌این باشد که دولتی بر سرکار آید که با تمام همسایه‌های روابط دوستانه داشته و حسن همجواری را رعایت کند.
صدام تنها با ایران دشمنی نکرد، بلکه روابطش با سایر کشور‌ها‌ی منطقه نیز بد بود؛ بنابراین، نباید گذاشت تاریخ صدام تکرار شود. ایران پیش از مالکی از ابراهیم جعفر‌ی هم حمایت می‌کرد. برای ایران شخص خیلی مهم نیست. هرچند آقای مالکی از نظر قدرت مدیریت یک توانایی بالایی از خود‌ نشان داد. شاید الان یک مشکل در صحنه سیاسی عراق این باشد که یک شخص توانایی که قدرت مدیریت داشته باشد، کم است. از این نظر ادامه حکومت نوری مالکی این حسن را دارد که خودش شخصیت مقتدری ‌است، ولی ‌انتقادهایی به ایشان وارد است. شاید اگر مالکی، مقداری با سعه صدر بیشتر با مخالفان برخورد ‌و یا تلاش می‌کرد گروه‌های دیگر را در تصمیم‌گیری شریک کند و در واقع با سیاست باز‌تری عمل می‌کرد، امروز دولت وی ‌مشکلات کمتری داشت. اگر نوری مالکی بتواند این نوع اشکالاتی که در دوره قبلی خودش را داشت، برطرف کند، بهترین گزینه برای آینده عراق است؛ اما این گونه نیست که کس دیگری به غیر از ایشان نباشد. مثلا ابراهیم جعفری نیز وجود دارد. این افراد هم می‌توانند در صورتی که اکثریت گرو‌ها از آن‌ها دفاع کنند، عراق را رهبری کنند. امروزه عراق با چالش سنگین امنیتی و اقتصادی روبه‌روست که امنیت ملی این کشور را به خطر انداخته است؛ بنابراین، گویا یک نوع بازنگری در ‌رفتار سیاسی احزاب و شخصیت‌های عراق مورد نیاز است تا در انتخابات بعدی با ‌دید بهتری عمل ‌کنند.
پایان پیام/
 

کد خبر 320085

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha