به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری شبستان، «غلامحسین مراقبی» سخنگوی هیات امنای آثار فروزانفر که در این مراسم عهده دار مسئولیت اجرا را نیز بود، طی سخنانی گفت: آثار استاد فروزانفر و انتشار آن حدود 40 یا 50 سال پیش از سوی دانشگاه تهران صورت گرفته است اما در حال حاضر شیوههای نگارش دگرکون شده است، از این رو بر آن شدیم تا کنار هم آییم و از کارشناسان برجسته استفاده کرده و آثار را بررسی کنیم چرا که متاسفانه کتابسازی در راستای آثار ایشان بسیار است. در کنار وکیل خانوادگی و خانواده مرحوم فروزانفر کار را آغاز کردیم و بنا شد سالانه 5 جایزه به برتریها اعطا کنیم.
وی با بیان اینکه زبان فارسی در درازنای تاریخ مورد تعارض فرمانروایان بوده و مغفول مانده و اجازه خودنمایی نداشته است، توضیح داد: با تمام موارد یادشده، زبان فارسی رشد چشمگیری داشت و هیچ زبانی ویژگیهای زبان فارسی را ندارد. متاسفانه سالهاست که قرآن تجویز شده مرحوم فروزانفر در دسترس ما نیست؛ این قرآن در دست هر کسی است آن را بروز نمیدهد از همین رو استفاده میکنیم و خواهشمندیم تا هر فردی آن را در دست دارد، آن را در اختیار هیات امنا قرار دهد.
* مولانا شمع ماجراست بنابراین باید از بشرویه به قونیه برسیم
«توفیق سبحانی» از استادان معاصر ادبیات فارسی، در این مراسم گفت: جملهای را از مهدوی دامغانی شنیدهام و آن اینکه ایشان میگفت، فروزانفر مردی است که هنوز آسمان دانشگاه تهران بر سر چون اویی سایه نیانداخته است. افتخارم این است که سالها در خدمت استاد مهدی محقق بودم و از ایشان و استاد شفیعی کنتنی موارد بسیاری را در مورد مرحوم فروزانفر شنیدهام.
وی با اشاره به مراسم بزرگداشتی که در بشرویه برگزار شده بود، بیان کرد: مرحوم دکتر زرینکوب به من گفت چیزی درباره فروزانفر بنویس و به ایشان عرض کردم چشم، اما تا سال 75 که استاد زرینکوب در قید حیات بود، توفیق نگارش نیافتم اما ایکاش استادی چون انوری، شفیعی و دیگرانی که محضر این مرد بزرگ را درک کردهاند درباره ایشان مطلب بنویسند و خاطرات خود را از استاد فروزانفر با قلم تزئین کنند و در فراز درهای دانشگاه آویخته شود تا خداوند به برکت این مرد بزرگ پژوهش را به دانشگاه برگرداند. اعلام آمادگی میکنم حاضرم در این راستا زحمات فراوانی را هم متحمل شود.
سبحانی خاطرنشان کرد: منوچهر منتظری، حسن احمدی گیلی، داریوش صبور، از یاران استاد فروزانفر بودند، اما دیر تلاش کردیم و دست بکار شدیم و آنها را از دست دادهایم. کاش ما هم اینجا کتابی در حد عظمت مردی که آسمان دانشگاه تهران بر سرش سایه نیفکنده داشتیم.
وی اظهار کرد: استاد مهدی محقق با مرحوم فروزانفر رابطه همشهری بودن، استاد و شاگردی و همراهی داشتند و تا لحظههایی بسیار همراه این استاد بود. از این رو باید یادنامهای از افراد در قید حیات خواسته شود تا بزرگداشت علمی از آثار آن مرد تهیه و در اختیار علاقمندان قرار گیرد. فکر میکنم عنوان این مراسم باید از بشرویه تا قونیه باشد چون مولانا شمع ماجراست و باید از بشرویه به قونیه برسیم.
* اظهار تاسف محقق به دلیل نبود جانشین برای استاد فروزانفر
به گزارش شبستان، «مهدی محقق» شاعر و استاد دانشگاه نیز در این مراسم گفت: منصور هم از اینکه این مجلس نکوداتش استاد بزرگ کمنظیر بلکه بینظیر مرحوم بدیعالزمان فروزانفر تشکیل شده است. اگر خواسته باشیم در علم و دانش پیشرفت کنیم باید محضر استادان بزرگ را گرامی بداریم، زیرا با اهانت به علم به هیچ جایی نمیرسیم. مرحوم فروزانفر چند نسل را تربیت کردند. در سال 1355 بزرگداشت جلالالدین همایی در تالار فردوسی برگزار شد که مرحوم همایی در آن دوران 4 یا 5 سالی بود که از منزل خارج نمیشد اما خودش نیز باور نمیکرد چنین مجلسی برایش برگزار کردند. ایشان وقتی وارد مراسم شدند، به این طرف و آن طرف نگاه میکرد و میگفت، خدا خیرتان بدهد.
وی ادامه داد: در همان مجلس رئیس دانشگاه دست استاد جلالالدین همایی را بوسید و شاگردان دارالفنون نیز به دستان همایی بوسه میزدند. خوشبختانه توفیق داشتم 10 سال رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی باشم و طی این مدت از 106 نفر از مفاخر کشور تکریم کنیم که یکی از آنها مرحوم فروزانفر بود. جزواتی با مقدمه بنده چاپ شد و هشتاد و هشتمین آنها به نام نامی مرحوم فروزانفر است.
محقق با اشاره به کتاب زندگینامه و آثار بدیعالزمان فروزانفر و همچنین بزرگداشت وی در بشرویه، تشریح کرد: برای این بزرگداشت از تهران به بشرویه رفتیم، نکته جالب این بود که اهالی بشرویه خانههای خود را تخلیه کرده بودند و به منزل خویشاوندانشان رفته بودند. منازل و اتومبیلهای خود را در اختیار مردم قرار داده بودند. ما هم به منزل یکی از ساکنین بشرویه رفتیم. مرحوم فروزانفر تحصیلات ابتدایی خود را در بشرویه با علوم حوزوی آغاز کرد و با حافظه قوی که داشت، طی مدت کوتاه به ادبیات فارسی، عربی و علوم اسلامی مسلط شد، اما او با این حال همواره خود را دانشجو میدانست. وقتی به مقام استادی نایل شد از آموختن علم خود را کنار نزد. در همان کوتاه مرحوم فروزانفر در عین حال که استاد دانشگاه تهران بود در خدمت میرزاطاهر تنکابنی قانون ابن سینا را میخواند. این نکته آموزنده است زیرا کمتر استادی را میبینیم که دانشجو است. این مهم نشان میدهد که شوق علم در ذات او بود در نهایت فروزانفر ادبیات فارسی را به عنوان یک علم عرضه کرد. توانست دانشکده ادبیات را به مرحلهای برساند که بزرگترین دانشمندان دنیا علاقمند به ورود به این دانشکده بودند. هانری کوربن سالی 6 ماه میآمد و در این دانشگاه تدریس میکرد. و باید گفت مرحوم فروزانفر دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را به عنوان یک آکادمی علمی به دنیا معرفی کرد.
وی در پایان گفت: مایه تاسف است که در مملکت ما اگر کسی مثل فروزانفر از دنیا میرود، عنوان میکنند، جانشینی ندارد. این اقرار به خفت یک جامعه است در حالی که سنت اسلامی کشور ما این بوده که اگر استادی 30 سال زحمت کشیده و به درجهای از علم رسیده باید 20 سال را به شاگرد درس بدهد و 10 سال بعد را هم شاگرد در کنارش در همان زمینه فعالیت کند.
پایان پیام/
نظر شما