به گزارش خبرگزاری شبستان؛آیت الله شهید دکتر بهشتی در برخورد با انحرافات قائل به نقش ویژه روحانیت و روش حساس آنها بود.متن کوتاه زیر ضرورت و نحوه مواجهه روحانیت با انحرافات را به خوبی از زبان شهید مظلوم دکتر بهشتی نشان میدهد:
روحانیون ساخته شده و تربیت شده در اینباره روشی هم داشتند که من، آن را در اینجا میگویم و آن روش این بود: روحانیون زبده در برخورد با کسانی که دچار انحراف شناختی درباره اسلام بودند، میکوشیدند اینها را در درجه اول جذب کنند. بعضیها خیلی خوشسلیقه نبودند، از همان اول دعوا میکردند، بنابراین بیشتر دفع میکردند و سخن ما همواره با این دوستان این بود که برای یک عالم دینی برای یک مسلمان متعهد بخصوص یک عالم و روحانی، قدم اول، داشتن جاذبه است.
تلاش در راه جذب کردن، از راه روشن کردن با سخن و با اندیشه روشنگر و از راه ایجاد جاذبه اخلاقی و عملی است تا دافعه، بنابراین اگر هم شما روحانیون عزیز، امروز این قانون و این اصل را میپسندید و این فرمول را میپذیرید، بکوشیم در درجه اول همه با هم روحانیتی پرجاذبه باشیم ولی جاذبه بدون دافعه به درد نمیخورد. هر انسان مکتبی خود به خود دافعه هم دارد. آنهایی که میخواهند سراپا جاذبه باشند بدون دافعه، اینها از آن صلح کلهایی هستند که خود دچار نوعی التقاط و انحرافاند، اینها صوفی مآباند.
اهل حقی که حقش مشخص نیست، همه چیز برایش حق است. اصلا باطلی برایش وجود ندارد. نه، اینطور هم نمیشود. اسلام خود یک مکتبی است که جاذبه و دافعه دارد، تبشیر و تنذیر دارد؛ انذار و تبشیر هر دو در اسلام هست.»
پایان پیام/
«یک خدمت دیگر روحانیت که بسیار هم حساس بود و باید هم حساس عمل میکرد روشنگری برای مردم در جهت شناساندن انحرافات فکری که به نام اسلام تحویل مردم داده میشد، بود. روحانیون در بیدار کردن مردم نسبت به افکار انحرافی نقش بسیار مؤثری داشتهاند، برای اینکه میدانستند که اذا ظهرت البدع فلیظهر عالم علمه (یعنی هرگاه بدعتها آشکار شود عالم باید علم خویش را آشکار کند) بنابراین وقتی نوآوریهای انحرافی و التقاطی را در گوشه و کنار جامعه میدیدند با آنها به مبارزه برمیخاستند، مردم را روشن میکردند، به مردم میگفتند که آنچه مایه نجات است، اسلام اصیل است نه اسلام آمیخته به غیر اسلام.
نظر شما