قصه مردی که روی آب راه می رفت!

خبرگزاری شبستان: مهم ترین قدرت رییس جمهوری آمریکا حق «وتو» یا توانایی پرتاب موشک نیست؛وقتی آقای رییس جمهور صحبت می کند،جهان به او گوش می کند و به همین دلیل است که «اعتبار» باراک اوباما دارای اهمیت است.اگر مردم آنچه را که او می گوید باور نکنند،قدرتش برای تاثیر گذاشتن بر رویدادها رو به تحلیل می رود.
رویدادهای اخیر در داخل و خارج از کشور موجب شده تا اعتقاد مردم به اوباما از بین برود. در داخل،آشفتگی های حاصل از اصلاحات در بخش سلامت، انجام هر کار دیگری را برای اوباما مشکل کرده است و در خارج نیز متحدان آمریکا،آقای رییس جمهور را فردی ضعیف تلقی می کنند؛ ضمن اینکه جاسوسی های گسترده از کشورهای اروپایی نیز دولت اوباما را زیر سوال برده است.
البته همه انتقادهایی که اوباما را هدف گرفته اند عادلانه نیستند. او وارث دو جنگ بسیار سخت است و دوره اول ریاست جمهوری خود را در بدترین شرایط رکود اقتصاد آمریکا در طول 80 سال آغاز کرد؛همچنین، جمهوری خواهانی که بخشی از دولت فدرال را به تعطیلی کشاندند نیز سهم بیشتری در آشفتگی های واشنگتن دارند.
اما این بهانه که همه تقصیرها به گردن گروه دیگری باشد،پذیرفتنی نیست.در دوران اوباما، آمریکا بی هدف به نظر می رسد و قدرت آن در حال تحلیل رفتن است.
یک رییس جمهوری کاردان و باتجربه می تواند جمهوری خواهان و بقیه جهان را با مهارت بیشتری مدیریت کند.
شکست «طرح سلامت» اوباما،او را به شدت ضغیف کرد.در روزهای قبل از اول اکتبر وقتی وب سایت «بیمه سلامت» آنلاین افتتاح شد اوباما نمی دانست که همه چیز نادرست و ناقص است.
او با گفتن این جمله که «این کار واقعا ساده است» به همه رای دهندگان در مریلند در روز 26 سپتامبر اعلام کرد:«استفاده از بیمه آنلاین درست مثل خرید تلویزیون در آمازون است» ؛اما واقعا اینطور نبود.
میلیون ها نفر در آن زمان سعی کردند وارد وب سایت شوند اما تعداد کمی موفق شدند. این وب سایت به هیچ عنوان به خوبی آزمایش نشده بود و در نهایت با شکست مواجه شد.
سیاست های ضعیف در زمینه طرح سلامت،یک دیدگاه کلی در مورد اوباما به وجود آورده است:اینکه او حرف های بزرگ می کند اما در عمل شکست می خود.
در خارج از کشور او دارای روابط سردی با سران دولت های خارجی است.رهبران مهمترین متحدان آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی او را ملامت می کنند و اروپایی ها معترض اند به اینکه صدای آنها برای رسیدگی به جاسوسی های واشنگتن شنیده نشده است ،کشورهای آمریکای لاتین احساس می کنند که مورد بی توجهی دولت اوباما قرار گرفته اند و «چرخش» آقای اوباما به سمت آسیا این احساس را در چین به وجود آورده که مورد تهدید واقع شده است.
در داخل او به ندرت با مخالفان سیاسی یا حتی با افرادی که در جناح خود او هستند،گپ می زند؛این در حالی است که روسای جمهوری قبلی تلاش بیشتری برای جلب توجه نمایندگان،غول های تجاری و یا هر شخص یا گروه دیگری که می توانست به آنها کمک کند، انجام می دادند اما اوباما هیچ وقت حتی با دموکرات های کنگره صبحانه یا ناهار نمی خورد بنابراین نمی تواند راهی برای راضی کردن آنها در هر زمینه ای داشته باشد.
در این جا یک تراژدی شخصی وجود دارد:یک مرد با استعداد که نمی تواند کاری از پیش ببرد.
بیل کلینتون،رییس جمهوری سابق آمریکا همیشه می گوید:آقای اوباما کارهای سخت را خوب انجام می دهد اما هرگز کارهای راحت را انجام نداده است.
اما اوباما در این شرایط چه کاری می تواند برای برگرداندن اعتبار از دست رفته خود انجام دهد؟
در داخل،اولویت او سر و سامان دادن به «طرح سلامت اوباما» است.اصلاحات مهاجرتی نیز هنوز برای او امکان پذیر است اما بزرگ ترین کار او می تواند تثبیت بلند مدت بودجه آمریکا در شرایطی باشد که جمهوری خواهان افزایش مالیات ثروتمندان که خواسته رییس جمهور است را بپذیرند و دموکرات ها کاهش در بودجه خدمات را تحمل کنند.
مرتفع کردن این مشکلات نیازمند آن است که اوباما مهارت های «کلینتونی» و جمهوری خواهانی که از او متنفر نیستند را به دست بیاورد.
مانند دوره دوم همه رییس جمهورها آنچه بیشتر از همه می تواند به اوباما کمک کند سیاست خارجی است که فرصت های بیشتری را در اختیار او قرار می دهد.
این فرصت ها را تنها رییس جمهوری می تواند به دست بیاورد که متعهدتر و مطمئن تر باشد.در برخی مناطق مانند آمریکای لاتین فقط کمی توجه بیشتر می تواند نتایج بسیار تاثرگذاری را به بار بیاورد.
پیمان های تجارت آزاد نیز می تواند روابط واشنگتن را در سراسر آتلانیتک و پاسیفیک محکم تر کند.
اما یک آزمایش بسیار مهم پیش روی اوباما بود که توانست با سربلندی از آن بیرون بیاید:دستیابی به توافق هسته ای موقت با ایران که اولین قدم برای بهبود وجهه آمریکا در خاورمیانه است.
اما اوباما راه درازی را در این زمینه پیش روی دارد زیرا رژیم صهیونیستی و متحدان عربی در مقابل او ایستاده اند تا این توافق نتیجه خوبی نداشته باشد.
مردی که تا کنون روی آب راه می رفت حالا دیگر نمی تواند چنین کاری انجام دهد و این حتی برای خود او کاملا واضح و مبرهن است.
اولین رییس جمهوری سیاه پوست آمریکا هنوز این قدرت را دارد که بتواند دفتر خود در کاخ سفید را با شهرتی نه به خاطر آنچه بود بلکه به خاطر آنچه انجام داد،ترک کند.
باید منتظر بود و بود که آیا او می تواند در این کار موفق شود یا نه.