خبرگزاری شبستان: توافقنامه ژنو 2013 بین ایران و غرب می تواند نقطه عطفی در تاریخ تحریکات دیپلماتیک در نیمه نخست قرن بیست و یک در تاریخ به جا بماند. اگر چه این توافقنامه گامی مقدماتی برای رسیدن به یک توافقنامه نهایی است، اما در صورت مدیریت عقلانیت سیاسی برخاسته از توان ملی ایران و از سوی دیگر نیز خرد سیاسی برخاسته از مدیریت بحران های بین المللی در چارچوب تحریکات دیپلماتیک توسط قدرتهای بزرگ جهانی می تواند زمینه ساز و زمینه پرور تحرک دیپلماسی برجسته در چهارچوب الگوی گیری در حر کت های مشابه در حوزه های گوناگون تحرک باشد .نباید فراموش کرد سخنرانی چندی پیش حسن روحانی رویس جمهور ایران در سازمان ملل متحد را که محور اساس آن تاکید بر استفاده از ابزار صلح و دیپلماسی به جای خشونت و رادیکالیسم در نظام بین المللی در جهت حل و فصل بحران های بین المللی بود. بدین تریب باید گفت توافقنامه ژنو 2013 بین ایران کشورهای پنج به علاوه یک نقطه عطفی در تحرکات دییپلماسی در جهت حل و فصل مسالمات آمیز بحران های بین المللی در قالب برد برد است. از سوی دیگر آنچه در ژنو بدست آمده است نشان میدهد که اگر گشورهای مختلف در چارچوب عقلانیت سیاسی و کاربرد کنشگران متخصص در زمینه دیپلماسی تحرکات خود را شکل بخشند دسترسی به موفقیت افزایش می یابد. در این حال باید به نقش مهم دکتر ظریف و تیم متخصص وی در اجرایی کردن سیاست گزاری ها، تحرک قوی شورای امنیت ملی، و مدیرت رهبری نظام جمهوری اسلامی اشاره کرد. می توان گفت کاربرد متخصصان در جای خود در حرکتهای دیپلماتیک جهان میتواند تا حد زیادی سرعت و شتابی به حرکت های دیپلماتیک دهد و افراد متخصص می توانند در تحرک دیپلماتیک سرعت و شتاب قابل قبولی را به همراه دقت به همراه داشته باشند.
این توافق نتایج مهمی در پی خواهد داشت. انزوای سیاسی ایران در منطقه در مرحله نخست از بین خواهد رفت و کشورهای عربی که تحت تاثیر القائات جنگ نامتعادل ایران را تهدیدی برای تحرکات خود در منطقه میدیدند از این قاعده باز خواهند ماند. کشورها با توجه به حل وفصل پرونده هسته ای امکان تسری این حل وفصل در مسائل دیگری چون سوریه و بحران های خاورمیانه تلاش خواهد شد نزدیکی خود با ایران را بار دیگر رقم زنند. در این چارچوب باید در این اندیشه بود اسرائیل از این امر عصبانی است و با حل و فصل مساله ایران و امریکا در پرونده هسته ای نگاه ها در بزرگنمایی تهدید ایران در خاورمیانه کاسته خواهد و بار دیگر نگاه ها به تهدید اسرائیل و ایجاد اجماع بر ضد تل آیو شکل خواهد گرفت و بار دیگر توجه به صلح اعراب و اسرائیل جلب خواهد شد. در این جاست که نودمکرات های امریکای خواهند توانست دولت مستقل فلسطین را بر اسرائیل تحمیل کنند . من در 5 سال قبل گفته که نگاه امریکا به اسرائیل با قرن بیست و یک متفاوت است و امروزه صهیونیست های نیویورک نشین صهیونیست های تل آویو را کنترل میکند و دستیابی به توافق هم بیانگر این امر است و به قول نتانیا هو یک موافقنامه بد بین ایران و غرب امضا شده است. گذشته از این نیز باید منتظر نگرانی برخی از بازیگران بود که نگران از دست دادن بازارهای خود در رقابت با کالاهای غربی خواهند بود. همچنین نوعی رقابت برای نزدیک شدن به ایران آغاز خواهد شد. همچنین تئوری های جنگ های نامتعادل برضد جمهوری اسلامی ایران که تلاش داشت قدرت ایران را با بزرگنمایی رسانه ای تبدیل به تهدیدی منطقه ای و بین المللی کرده و اجماع جهانی و منطقه ای را بر ضد ایران مدیریت نماید هم اکنون با چالش جدید روبرو میشود. در این راستا کشورها منطقه ای برآن شدند که تحرکات خود را در زمینه اختلال در مسائل مربوط به حل و فصل مسئله هسته ای ایران اجرا کنند. تحرکاتی که سازمان منافقین خلق به همکاری صهیونیست ها ، برخی از سایت های خبری اروپایی برای تخریب مذاکرات و دادن گزارش های در ایجاد فضای نامیمون در مذاکرات انجام دادند و فشارهایی که برخی از خبرگزاری ها و نشر برخی از مدارک و اسناد برای تاثیر گذاری بر روند مذاکرات انجام دادند همگی ناشی از این امر است که خیلی از کشورها به جز دو کشور مرکزی یعنی ایران و ایالات متحده امریکا در پهن دشت عملیات پنهان و سیاست های ناآشکار خود در حوزه رادیکالیسم علمیاتی خویش تلاش داشته اند تا حدوی این موافقنامه را به تعویق اندازند و وضع موجود را حفظ کنند. اما آنچه مسلم است اراده دو حکومت ایران و امریکا در جهت خرد سیاسی در جهت برد برد موجب شد که دیگر کنشگران نتوانند به غیر از همراهی از روند مثبت دیپلماتیک هیچ گامی بردارند. ولی از اکنون به بعد باید مراقب بود که این تحرک با اختلال روبرو نشود. یعنی گامی که در ژنو برداشته شده است مسئولیت دو کشور مرکزی یعنی ایران و امریکا را در جهت ایجاد فضایی مثبت در مدیریت مذکرات در بستر برد برد فراهم میکند.
اما طبیعتا این توافق چالش هایی را نز به همراه خواهد داشت. چالش های موجود را باید در سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی بر محور رادیکالیسم ببینیم. آنچه مسلم است برخود ایران و امریکا در محور حل پرونده هسته ای به سمت تعامل سازنده است و این تعامل سازنده در صورت تسری و رسیدن به توافق نامه نهایی امکان تسری بیشتری در حوزه های دیگر اصطکاک بین ایران و امریکا در نوهارتلند و خلیج فارس و فلات ایران و سپس هارتلند نو یعنی خاورمیانه خواهد داشت. در این راستا بسیاری از کشورهای جهان در منطقه و فرامنطقه نزدیک شدن ایران و امریکا را در چارچوب تعامل سازنده و نزدیکی یک قدرت منطقه ای با قدرت بزرگ جهانی در راستای شکل بخشیدن به نظم نوین جهانی تصویر خواهند کرد. با وجود اینکه ایران اعلام کرده است حل مساله هسته ای ایران با حل مسله ایران و امریکا ارتباط چندانی ندارد اما در نهایت باید گفت تاثیر حل مساله ایران و امریکا بر مساله کلان ایران و امریکا قابل پیش بینی است و دیر و یا زود نتایج خود را در حوزه وسیع تری به نمایش می گذارد. لذا چالشها در سه بخش داخلی، منطقه ای و بین المللی را باید مورد پیش بینی قرارداد و برای مدیریت آن ادبیات، رفتار و اقدامات پیش بینی شده ای ترسیم کرد.
پایان پیام/
نظر شما