به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان ، کاهش سن آسیب های اجتماعی و ورود آن به میان دانش آموزان در مدارس موجب شده است تا تیر گلایه ها به سوی آموزش و پرورش روانه شود به طوری که خیلی از کارشناسان و آسیب شناسان، پرورش را حلقه گمشده نظام های آموزشی می دانند.
امروز مدارس برتر، مدارسی هستند که دانش آموز با رتبه و یا حتی با رتبه های پایین تحویل دانشگاه دهند به طوری که معلم هر مدرسه ای در آموختن مهارت های تست زنی موفق تر باشد آن، مدرس بهتر است.
امروز آنقدر پدر و مادرها درگیر شغل های خود هستند که از تربیت فرزندان خود غافل مانده اند، فرزندانی که ساعات زیادی را در مدرسه می گذرانند و وارد کلاس هایی می شوند که حافظه شان باید پر از متن های کتابی شود تا فقط برای امتحان پیاده سازی کنند، حتی از لحاظ آموزشی هم به مثال "دیپلم قدیم به لیسانس الان می ارزد"در آموزش و پرورش می رسیم.
پرورش در مدرسه درجا می زند به طوری که این مسئله آنقدر برای این نظام آموزشی پیش پا افتاده است که مدارسی وجود دارند که معلم پرورشی ندارد و یا به جای معلم پرورشی از دیگر معلم ها استفاده می شود.
محیط مدرسه، کلاس درس، روش تدریس، نحوه برخورد معلمان، نبود شادی، سرگرمی های تفریحی و آموزشی، نیز جذابیتی برای دانش آموز نداشته و به همین دلیل فرار را بر قرار در مدرسه، ترجیح می دهد.
پرورش در آموزش و پرورش مغفول مانده است
در این باره زهرا آقامیر، مشاور خانواده در گفتگو با خبرنگار اجتماعی شبستان درباره کاهش سن آسیب های اجتماعی و ورود آن در میان دانش آموزان، گفت: خانواده، آموزش و پرورش و صداوسیما سه نهاد مهم و بزرگ تربیت و پیشگیری از آسیب های اجتماعی به حساب می آیند.
آقا میر تصریح کرد: پرورش در آموزش و پرورش مغفول مانده است، شاید کتاب ها محتوای خوبی داشته باشند ولی برای آینده دختران و پسران فرمول شیمی برای حل مسایل زندگی به درد نمی خورد، بلکه باید جوانان و نوجوانان ما فرمول زندگی را بیاموزند که متاسفانه نهایت کار آموزش و پرورش تحویل دادن دانش آموز به دانشگاه است.
مشاور خانواده خاطرنشان کرد: نه تنها در آموزش و پرورش ترویج فرهنگ ایرانی، دینی و پرورش مغفول مانده بلکه دانشگاه هم در این زمینه کم کاری کرده است و درحالیکه هنوز مهارت چگونه زندگی کردن را به جوانان آموزش نداده ایم، تنظیم خانواده را به آنها آموزش می دهیم.
آقامیر تاکید کرد: دانشگاه، مدرسه و صداوسیما در این زمینه بسیار ناموفق عمل کرده اند.
وی ادامه داد: عدالت در آموزش و پرورش وجود ندارد چرا که هر چیزی در جای خود قرار نگرفته است، چرا که از معلمانی که تخصصشان برای مسایل دیگری است در زمینه پرورش و ورزش و ... استفاده می کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به کاهش سن آسیب های اجتماعی، گفت: یک سیب گندیده اگر در یک جعبه سیب قرار گیرد ابتدا خود را به نهایت گندیدن می رساند و بعد در عرض یک هفته سیب های دیگر را هم آلوده می کند، دبیرستان ما همجوار دانشگاه است، راهنمایی همجوار دبیرستان، دبستان همجوار راهنمایی و پیش دبستانی همجوار دبستان و از یکدیگر الگو می گیرند و اگر اشتباهی رخ دهد به مراتب از بالا به پایین منتقل می شود.
وی با تاکید بر اینکه زشتی اعمال از نظر مردم ریخته شده است، اظهار کرد: والدین امروز نسبت به تربیت فرزندانشان نسبت به گذشته بی توجه هستند و زشتی خیلی از گناهان برایشان از بین رفته و عادی شده است.
پرورش، لفظ اضافه آموزش و پرورش است
همچنین مجید ابهری، جامعهشناس و متخصص علوم رفتاری به خبرنگار ما در این باره می گوید: تغییر سبک زندگی باعث بیسامانی اجتماعی شده است.
وی افزود: از آنجایی که هنجارها، چارچوبهای نگهداریکننده روابط اجتماعی و تعاملات رفتاری در جامعه هستند و ارزشهای دینی و اخلاقی بهترین ناظر و عامل کنترل رفتارهاست؛ در حال حاضر از آنجایی که سبک زندگی ما از معیارهای اسلامی و ایرانی فاصله گرفته است و تحت تأثیر الگوهای رفتاری، ماهوارهای و اینترنتی قرار گرفته شاهد کاهش سن آسیبهای اجتماعی در اغلب ناهنجاریها هستیم.
وی با تأکید بر اینکه خانواده به عنوان اصلی ترین مدرسه برای آموزش رفتاری محسوب میشود، تصریح کرد: به علت مشکلات اقتصادی ناشی از تورم و فعالیتهای مضاعف آموزش دچار وارونگی شده و نظارت والدین و ارتباط گفتاری آنان با فرزندان به حداقل رسیده است.
ابهری ادامه داد: از طرف دیگر آموزش و پرورش فقط رسالت خود را آموزش فرزندان قرار داده و پرورش فقط لفظی اضافه در این نهاد است.
این آسیبشناس اجتماعی اظهار کرد: در این میان غفلت خانوادهها در سرگرمیهای فرزندان خود و ورود ماهواره به زندگی ما باعث شده بسیاری از خانوادهها در کنار کودکان خود فیلمهایی را مشاهده کنند که از لحاظ تربیتی زیانآور است.
ابهری افزود: بلوغ زودرس و درک فوق سنی کودکان از روابط جنسی، استفاده خانوادهها از اقلام غیرمجاز در مقابل چشمان کودکان، تشنج خانوادگی از یک طرف، هجوم ناتوی فرهنگی با هدف تخریب سرمایههای آینده ما و از طرف دیگر، سیاستزدگی نهادهای فرهنگی و پرورشی در دهه گذشته و استفاده از مدیران غیرمتخصص برای امور مختلف، ضعف پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را به دنبال داشته است.
ابهری با اشاره به کاهش سن رابطه با جنس مخالف در سطح دبستان، اظهار کرد: استفاده از سیگار و قلیان در سن نوجوانی باعث شده جامعه دچار آنومی اجتماعی شود.
وی با بیان اینکه بیسامانی و وارونگی اجتماعی در گام اول کودکان و نوجوانان را هدف قرار داده است، اظهار کرد: در مرحله دوم جوانان اصلیترین هدف تهاجم فرهنگی در تغییر سبک زندگی هستند.
وی ادامه داد: گسترش آسیبهای اجتماعی و رسیدن آن به مرز هشدار یک نهضت فراجناحی و غیرسیاسی نخبگان را طلب میکند تا با استفاده از خرد جمعی و هماندیشی برخورد جهادی در پیشگیری و مقابله با آسیبهای اجتماعی شود.
ابهری گفت: متأسفانه دچار پرکاری فرهنگی بیرونی و کمکاری فرهنگی درونی شدهایم که جای آموزش اسلامی باید تربیت اسلامی را به کار گیریم.
وی ادامه داد: باید در تحقق این واقعیت الگوهای رفتاری همانند، والدین، آموزگاران، گروههای مرجع رفتاری یعنی هنجارفرستان مثل ورزشکاران، هنرمندان در مسیر تربیت اسلامی و ایرانی حرکت کنند.
وی افزود: یعنی زیرساختهای فطری جامعه از مهدکودک شروع شود و هنوز برای این کار دیر نشده، در این راه نهادهای متولی فرهنگی باید افراد شایسته، متخصص، متعهد باشند؛ رسانهها به ویژه در صدا و سیما در تولید محصولات فرهنگی اصل را بر تربیت اسلامی قرار دهند.
ابهری ادامه داد: کتب درسی، اقلام فرهنگی، بازیهای رایانهای، سرگرمیهای اوقات فراغت براساس ضوابط تربیت اسلامی تولید شود و میتوان با این نگاه آسیبهای اجتماعی را اصلاح کرد.
پایان پیام/
نظر شما