به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان، مترو پر از جمعیتی است که شکایت دارند که در این هوای آلوده باید به سرکا ر و دانشگاه و مدرسه بروند یکی می گوید سردرد شدید گرفته ام، دیگری می گوید : حالم خوب نیست این هوا هم حالم را بدتر کرده است. شلوغی مترو بر عصبانیت مسافران افزوده است ، دانشجویی می گویید انگار ما آدم نیستم که ما را تعطیل نمی کنند ، شاید هزار بهانه برای تعطیلی ادارجات باشد اما می توانند که دانشگاه را تعطیل کنند هم از ترافیک و و این شلوغی ها کاسته می شود.
این روزها به دلیل تغییرات جوی، سرما و تغییر در وزش بادها، ذرات معلق موجود حاصل از کارخانجات صنعتی ، ماشین ها و مهمانی ناخوانده به نام ریزگرد های کشورهای عربی موجب آلودگی هوا شده است و تکرار سناریوی تراژیکی است که با نهیب مرگ هر سال در خانه تهران ها را می زند و تهران را خفه می کند.
این روزها که هوای تهران اکسیژن کم آورده و از شدت آلودگی نفس هایش به شمارش افتاده است و ذهن مسوولان را هم به خود درگیر کرده است به طوری که حسن کریمی، معاون عمرانی استانداری تهران روز گذشته از تعطیلی مهد های کودک، مدارس مقطع ابتدایی و پیش دبستانی در استان تهران به جز شهرستانهای دماوند و فیروزکوه، روزهای دوشنبه و سه شنبه و همچنین کاهش ساعات کار ادارجات خبر داد.
اما مسئله قابل تامل این ا ست که تکلیف دیگر مردم شهر چیست ، مردمی که دانشجو، کارمند بخش خصوص و دبیرستانی و راهنمایی هستند چیست .مادران شاغلی که کودکان خود را در مهد ها و پیش دبستانی ها گذاشته اند و تا به محل کار خود اکنون بلاتکلیف شده اند که در این چند روز تعطیلی فرزندانشان را به کجا بسپارند.
پزشکان هشدار می دهند، مسوولان می گویند مردم در بیرون برای کار های غیر ضروری تردد نکنند و همه منتظر رویدادی طبیعی همانند باران رحمت هستند تامسکنی برای آسم تهران باشد .
اما مقصر کیست ، روزگاری تهران به درخت های چنار و انارش و با غ های سرسبزش معروف بود و الان به دود و دمش، دودی که مقصرش هزاران هزارن نفری هستند که مجبورند ماسک بزنند و ریه هایشان را پر از سرب و مو نوکسید کنند اما با خودرو های شخصی خود بیرون آیند، ماشین های فرسوده مقصرند دودشان رویت را سیاه می کند چه برسد به ریه هایت، استاندارد نبودن سوخت از یک طرف بی کیفیت بودن ماشین ها از سوی دیگر وعدم نظارت و برنامه ریزی صحیح خیلی از آقا و خانم های مسوول موجب شده است که هر خودرویی به مثابه تیری بر قلب سلامت شهروندان پایتخت باشد، اما این داستان تکراری ادامه دارد و مقصر ها هم با نفس هایی که به شمارش افتاده با یک باران همه چیز از یادشان می رود و باید یک باد بوزد و یک باران ببارد تا مسکنی موقت برای تنگی نفس تهران باشد.
پایان پیام/
نظر شما