وی افزود: در ضمن بحث محیط خانوادگی دو سه جلسه به طور اختصار مسئله حیا را در بعد اخلاقی مطرح کردیم. حیا نه تنها نسبت به محیط خانوادگی بلکه نسبت به کل جامعه و بخصوص نسبت به فضای پنجم تربیتی نقش اساسی دارد، به همین دلیل بحثی را مستقلا درباره حیا مطرح میکنیم.
آیتالله تهرانی ادامه داد: در سالهای دور حیا را در دو بعد مستقلا بحث کردهایم. در سال 65 حیا در بعد اخلاقی مطرح شده و سال 78 حیا در بعد معرفتی مطرح شد که گفته شد در منازل سلوک سی و چهارمین منزل است و بعد از منزل شکر قرار میگیرد.
این مدرس اخلاق با بیان اینکه مباحث اخلاقی بر محور قوای درونی انسان مطرح میشود، گفت: برای هر کدام از قوای درونی انسان مثل شهوت، غضب، وهم و غیره فضایل و رذایلی مطرح میشود و راههای برطرف کردن رذایل و آراستگی به فضایل اخلاقی عنوان میشود.
وی تصریح کرد: در مورد بعضی از رذیل یا فضایل اینطور نیست که تنها یک قوه نقش داشته باشد بلکه چند قوه با هم یک رذیله یا فضیلت اخلاقی را به وجود میآورند، به عنوان مثال غیبت هم میتواند از قوه شهوت نشأت بگیرد و هم از قوه غضب که به تفصیل مطرح میکنیم.
آیتالله تهرانی با اشاره به مسئله وقاحت به عنوان یک رذیله اخلاقی گفت: رذیله وقاحت از جمله رذایلی است که گاهی منشأش قوه شهوت است و گاهی غضب. وقاحت در لغت به معنی بیشرمی آمده است و در اینجا ما به مناسبت اینکه میخواهیم از حیا بحث کنیم از باب تعریف به ضد مسئله وقاحت را مطرح میکنیم.
فقیه عالیقدر جهان تشیع با اشاره به معنای اصطلاحی وقاحت در علم اخلاق بیان کرد: وقاحت در اصطلاح علمای اخلاق به معنای عدم مبالات نفس از ارتکا به محرمات شرعیه و قبایح عقلیه و عرفیه آمده است. به تعبیر ما وقاحت یعنی اینکه انسان اگر کاری را که از نظر عقل و شرع زشت است، انجام دهد از نظر درونی ناراحتی برایش به وجود نمیآید، پس در اینجا مسئله به عقل عملی و شرع مربوط است.
آیتالله تهرانی افزود: روایتی در اصول کافی به نام حدیث عقل و جهل وجود دارد که حدود 70 لشکر برای عقل و 70 لشکر برای جهل در آن نام برده شده است. مسئله حیا و در مقابل آن پردهدری در آنجا نیز مطرح شده است.
این مدرس اخلاق با بیان اینکه منشأ گناه افراط یا تفریط در استفاده از یکی از نیروهای درونی انسان است، گفت: انسان هنگامی که از نیروهای خود به صورت معتدل استفاده کند زندگی سالمی خواهد داشت اما همین که از یکی از قوای درونی خود بیش از اندازه و یا کمتر از حد مجاز استفاده کند به کار زشت عقلی یا شرعی وادار میشود.
وی با بیان مثالهایی در رابطه با افراط نیروهای درونی انسان گفت: به عنوان مثال حرص و مالاندوزی در رابطه با افراط در استفاده از نیروی شهوت اتفاق میافتد و انسانی که به نیروی شهوت خود بیش از اندازه اجازه جولان بدهد دیگر مرزی برای مالاندوزی نمیشناسد. در رابطه با خشم و یا غضب میتوان از بغی و سرکشی، ضرب و شتم و ناسزاگویی به عنوان حالات افراطی نیروی غضب نام برد.
آیتالله تهرانی ادامه داد: البته ممکن است بعضی بخواهند اعمال وقیح خود را توجیه کنند. امروز میبینیم کسانی را که به راحتی فحش میدهند و وقتی به آنها اعتراضی میشود جواب میدهند که ادبیات من اینگونه است در صورتی که کسی که حیا ندارد طبق شرع ما اصلا بیدین و بیایمان است.
فقیه عالیقدر جهان تشیع عدم غیرت و کتمان حق را از مصادیق تفریط نیروهای درونی انسان دانست و گفت: البته همانطور که گفته شد گاهی ممکن است شهوت یا غضب هر دو منشأ یک رذیله شوند، به عنوان مثال غیبت کردن گاهی از قوه غضب انسان نشأت میگیرد، مثلا انسان با کسی دشمنی دارد و به همین دلیل به غیبت از او میپردازد اما گاهی منشأ غیبت شهوت است یعنی انسان برای خوشایند دیگران دست به غیبت میزند. همینطور گاهی عمل نشأت میگیرد از فعل و گاهی از ترک، به عنوان مثال کسی که غیبت میکند دارد فعل حرام انجام میدهد و کسی که کتمان حق میکند دارد واجبی را ترک میکند.
آیتالله تهرانی تصریح کرد: بنابراین تمام گناهان از افراط یا تفریط نیروهای درونی انسان و همچنین فعل یا ترک عملی نشأت میگیرد و سرچشمه تمام این گناهان بیحیایی است. حیا و وقاحت در مباحث تربیتی نقش اساسی دارند.
این مدرس اخلاق با اشاره به روایتی در مورد وقاحت گفت: در روایات داریم که وقاحت عنوان شر است یعنی اگر بخواهیم برای شر عنوان و تیتری را انتخاب کنیم باید بیحیایی را برگزینیم. همچنین در روایات وقاحت سرآمد هر شری نامیده شده است. در روایتی از امام صادق (ع) نیز وقاحت سرچشمه نفاق و بدبختی و کفر نامیده شد.
وی به روایاتی در مورد نقش اساسی حیا در دین نیز اشاره کرد و گفت: در روایات آمده است که ایمانی نیست برای کسی که حیا ندارد. همچنین در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که حیا کل دین است، از اینجا معلوم میشود که همانطور که امام صادق (ع) وقاحت را سرچشمه کفر نامید حیا نیز سرچشمه اصل دین است.
آیتالله تهرانی تأکید کرد: باید گفت حیا مهمترین نقش را در دین دارد بلکه اگر کسی حیا نداشته باشد دستش هم از انسانیت خالی است و هم از تدین یعنی حیا هم در رابطه با عقل عملی نقش دارد و هم در رابطه با بعد معنوی و کسی که حیا ندارد نه انسان است و نه متدین.
پایان پیام/
نظر شما