خبرگزاری شبستان: اوشو یکی از مکاتب فکری و از جمله عرفان های نوظهور هندی است که با نام موسس خود شناخته می شود و بعضا توانسته در میان جوانان راهی باز کند؛ در واکاوی مفاهیم، آموزه های التقاطی و اهداف این عرفان واره با حجت الاسلام داریوش عشقی، دبیر انجمن فرهنگی معنویت نوین و محقق و پژوهشگر گفتگویی انجام داده ایم که بخش دوم آن از نظرتان می گذرد:
اوشو چه زمانی دین ابتکاری اش را به مردم جهان عرضه کرد؟
اوشو در دوره اولیه زندگیش یعنی ازسال 6819 تا 1981 که در پونا زندگی می کرد، شروع به طرح نخستین مرحله از دیدگاه هایش کرد و او در این زمان حرفی از اینکه می خواهد دینی را تشکیل دهد، نمی زد و بیشتر پیرامون موضوعات اخلاقی و استفاده از ابزار زندگی برای رسیدن به معنویت صحبت می کرد. اما از 1981 به بعدکه در آمریکا بود و همچنین در سه سال پایانی عمرش که از آمریکا به پونا تبعید شد، علنا اعلام می کرد که دینی را تبلیغ می کند و ویژگی های آن را برمی شمرد.
در یکی از مصاحبه های اوشو زمانی که در آمریکا مستقر بود این سوال مطرح شدکه "چرا برخی طرفدارانش با پول هایشان ماشین گرانقیمت رولز رویز می خرند؟ وقتی به اوشو می گویند به طرفدارانش بگوید دیگر از این نوع ماشین نخرند" اوشو صریحا می گوید "همه ادیان این کار را می کنند و به پیروان شان می گویند که پول هایشان را چگونه خرج کنند اما بگذارید من نیز کار خود را بکنم و به پیروانم هر کاری که می خواهند بکنند و هر طوری که صلاح می دانند پول هایشان را خرج کنند"" همه ادیان مراقب فقرا بوده اند و من را رها کنید تا مراقب ثروتمندان باشم" .
در دوران زندگی اوشو در آمریکا و پونا همواره ثروتمندان دور او را می گرفتند و او را در رسیدن به مقاصدش و نیز ساخت و ساز و مجهز کردن شهرهایی که او در آن ساکن بود، کمک می کردند، به طوری که با این کمک های مالی محله ای در ایالت اوربان آمریکا در عرض 4 سال برای اوشو ساخته شد که گنجایش زندگی بی دغدغه 5 هزار نفر را با امکانات عالی زندگی داشت و نیز با پول هایی که در این سال ها طرفدارانش از آمریکا به هند می فرستادند شهر پونا هم تبدیل به شهری با امکانات عالی برای انجام مراقبه های اوشو شد.
اوشو بارها می گفت کسانی که از امکانات و رفاه مادی برخوردار نیستند نمی توانند از مراقبه های او و راهی که او رفته استفاده کنند، در واقع دین و معنویت اوشو مختص افراد ثروتمند بود تا از زندگی لذت ببرند.
مهمترین بحثی که مدنظر اوشو است به چه حوزه ای اختصاص دارد؟
یکی از کلید واژه های اوشو این است که لذت پرست محض باشید که شما باید از هر چیزی که در اطراف تان هست، نهایت لذت را ببرید.
او می گوید ادیان دیگر آمده اند بایدها و نبایدها را مطرح کنند و این نادرست است شما باید از هر چیزی که می توانید بهره و لذت ببرید نهایت استفاده تان را ببرید و این فلسفه آفرینش انسان است، او خلق شده برای اینکه از هرچه آفریده شده لذت ببرد.
او به این موضوع نقد دارد که ادیان انسان را از لذت بردن نهی می کنند و می گوید دین آمده و لذت را هدفمند کرده است.
فرهنگ زیستی اسلام با آنچه اوشو از آن به عنوان لذت طلبی نام می برد چه تفاوتی دارد؟
ما وقتی آنچه به عنوان فرهنگ زیستی در اسلام است را با آنچه اوشو دم از آن می زند مقایسه می کنیم، می بینیم اوشو می گوید شما از همه چیز لذت ببرید، همچنین می گوید ما باید مانند حیوانات به صورت طبیعی زندگی کنیم همانطوری که حیوانی می خواهد علفی بخورد نمی گوید خوب است یا بد و فقط بدین خاطر که دوست دارد می خورد و انسان نیز باید مانند حیوان باشد.
این در حالی است که 124 هزار پیغمبر افرادی بوده اند که در زمان خودشان به تصدیق تاریخ راستگو بوده اند و مردم آنها را قبول داشته اند و اینها آمده اند انسانیت را به انسان بشناسانند و تفاوتش با حیوان را به او بخاطر درک و فهم و شعوری که دارد به او نشان دهند و حالا کسی پیدا می شود و سعی می کند به است معنویت و ترویج راه های رسیده به خدا سعی دارد زندگی حیوانات را تحلیل کند و زندگی این دو را با هم بررسی کند و این ظلم به انسانیت انسان است.
به عنوان مثال وقتی از شهید مطهری می پرسند تفاوت دموکراسی اسلام و دموکراسی غرب چیست وی می گوید دموکراسی غرب آزادی حیوان و برای شرق این دموکراسی مختص به انسان است. اینکه می گویند تو آزاد باش باید رعایت حریم انسانیت انسان است.
تفاوت اسلام و اوشو در تعریف لذت بردن است اوشو می گوید مانند همه حیوانات لذت ببر، اما اسلام لذت را بر اساس باورهای انسانی قبول دارد. این تاکید برای این است که انسان و حیوان با هم تفاوت های اساسی مانند تعقل دارند و همین باعث شده که انسان اشرف مخلوقات باشد.
ادیان دیگر هم به این ایده اوشو نقد وارد کرده اند؟
ادیان دیگر هم در این زمینه به اوشو نقد وارد کرده اند و مانند حیوانات زندگی کردن را بخاطر تفاوت های فاحش انسان و حیوان نمی پذیرند.
اوشو درباره ندای درون چه نظریاتی دارد؟
از ادعاهای دیگر اوشو ندای درون است که این ادعا را در دیگر عرفان واره های جدید نیز می بینیم. ما همیشه تضادی در تصمیم گیری هایمان داریم و گاهی پیش می آید که تصمیمی می گیریم و وقتی به عقل مان رجوع می کنیم می بینیم به صلاحمان نیست و ممکن است آسیب به ما بزند و سعی می کنیم تصمیمات احساسی را با عقل تصیح می کنیم. اما اوشو این مهم را برعکس می کند و می گوید با احساس باید تصمیم گرفت و آنجایی که عقل پاپیش می گذارد باید اول حرف دل و قلب را گوش دهید.
اوشو علنا می گوید باید به ندای درونت گوش دهی ضمن اینکه می گوید من تایید نمی کنم این ندای درون شما را هدایت کند و ممکن است شما را به گمراهی بکشد و این حق انسان است که در برابر خدا بایستد و درستی و نادرستی امور را به کنار بگذارید و ببینید دلتان چه می خواهد. نقدهایی از همه ادیان به این امر هم شده است چراکه عقل در تصمیم گیری درست باید دخیل باشد.
آیا اوشو مخالف ازدواج نیز بوده است؟
بله، اوشو مخالف ازدواج است و ازدواج را برای زنان اسارت می داند و این را نوعی اسارت تاریخی قلمداد می کند زیرا زن محصور می شود با یک نفر رابطه جنسی داشته باشد و می گوید درباره رابطه جنسی باید مانند حیوانات ازدواجی وجود نداشته باشد!.
به این نظر اوشو چه نقدهایی وارد شده است؟
دو نقد در این باره به اوشو وارد شده است: بیشتر حیوانات نیز یک رابطه زن و شوهری ولو تعریف نشده گاها دارند و دو حیوان وقتی با هم جفت می شوند احترام همدیگر را نگه می دارند و رابطه جنسی خارج از این فضا را ندارند و ممکن است برای سال آینده جفتی دیگر بیایند و تنها دو حیوان بودند که این حریم را نگه نمی دارند یکی سگ و دیگری خوک.
اوشو همچنین ازدواج را زمینه ساز درگیری های میان زن و شوهر و طلاق می داند از این رو اصل آن را نفی می کند؛ در نقد این نظر باید گفت اگر به خاطر طلاق نباید ازدواج باشد پس بخاطر تصادف هم نمی توان ماشین داشت و برای بچه دارد شدن هم او نظر می دهد که بهترین شیوه تلقیح مصنوعی است از فرد دیگری که تقاضا شود یک بچه تولید کنند تا وابستگی هم نباشد و زمانی که بچه را نخواستیم به جامعه بسپاریم و این حرفش هم از انحرافات جدی است و عدم اعتقاد به ازدواج و تشکیل خانواده جامعه را از هم می پاشد و بنیان خانواده را از بین می برد. اگر خانواده ای نباشد چه کسی باید فرزندان را تربیت کند، بچه ای که باید رشد کند و شرایط زندگی و معارف دینی را بیاموزد کجا باید یاد بگیرد و این فرد نمی تواند برای جامعه موثر باشد و اگر خانواده نباشد اصولا جامعه ای نمی ماند.
اوشو با دین ساختگی خود می کوشد انسان ها را همطراز حیوانات کند.
پایان پیام/
نظر شما