انتشار ارزیابی فنی سازمان سیا از «توان گریز هسته ای ایران»

خبرگزاری شبستان: موسسه مشاور سازمان سیا در تازه ترین ارزیابی خود تخمین زده است که کوتاه ترین زمان برای «گریز هسته ای ایران» کمتر از دو ماه است و سپس پیشنهادهایی برای افزایش این زمان ارائه داده است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، موسسه مشاور سازمان سیا در تازه ترین ارزیابی خود تخمین زده است که کوتاه ترین زمان برای «گریز هسته ای ایران» کمتر از دو ماه است و سپس پیشنهادهایی برای افزایش این زمان ارائه داده است.

سایت ایران هسته ای متن کامل خلاصه این برآورد که توسط «پاتریک میگلیورینی»، «دیوید آلبرایت»، «هوستون وود»، و «کریستینا والراند» نوشته و در تاریخ 2 آبان 1392 ( 24 اکتبر 2013) روی وب سایت موسسه علوم و امنیت بین المللی منتشر شده را ترجمه کرده است که در ادامه می آید:

***

از زمان انتشار آخرین گزارش ریزبینانه «اندیشکده علوم و امنیت بین الملل» از ارزیابی‌های گریز برنامه غنی سازی اورانیوم سانتریفیوژهای گازی ایران، این کشور پیوسته تعداد سانتریفیوژهای نسل اول (IR-1) نصب شده در تأسیسات سانتریفیوژی فردو و نطنز را افزایش داده است. ایران علاوه بر این نصب سانتریفیوژهای نوع پیشرفته‌تر نسل دوم (IR-2m) را در تأسیسات غنی سازی سوختی نطنز آغاز کرده است. با توجه به این تغییرات چشمگیر به نظر لازم است «ارزیابی‌های گریز» گذشته خود درباره زمان مورد نیاز ایران برای ساخت میزان قابل توجه اورانیوم مورد استفاده در تسلیحات، که 25 کیلوگرم تخمین زده شده، با استفاده از تأسیسات اتمی محافظت شده فعلی و ذخیره اورانیوم غلظت پایین موجود در آگوست 2013 را به روز کنیم.

 

متخصصان «اندیشکده علوم و امنیت بین الملل» و دانشکده مهندسی و علوم کاربردی دانشگاه ویرجینیا برای سال‌ها توانایی ایران برای منطبق کردن برنامه غنی سازی اتمی‌اش با هدف ساخت اورانیوم تسلیحاتی را مورد بررسی قرار داده‌اند. اگر ایران بخواهد از مفاد «پیمان منع گسترش تسلیحات» گریز کند چند گزینه پیش رو دارد. این گزارش گزینه‌های پیش رو را در شرایط مختلف واقعی مورد ارزیابی قرار خواهد داد تا توانایی فعلی ایران در زمینه تولید اورانیوم تسلیحاتی را مورد بررسی قرار دهد. ما هم چنین در این مقاله برای اولین بار به بررسی زمان‌های گریز ایران در صورت وجود تأسیسات سانتریفیوژی پیشرفته خواهیم پرداخت.

 

همان طور که در گزارش اکتبر 2012 گفته شده بود تخمین‌های در نظر گرفته شده در این گزارش زمان اضافی لازم برای تبدیل اورانیوم تسلیحاتی به اجزای جنگ افزاری و ساخت نهایی سلاح اتمی را مد نظر قرار نداده است. این زمان اضافی می‌تواند زیاد باشد، خصوصاً اگر ایران بخواهد کلاهک مطمئنی برای یک موشک بالستیک بسازد. لیکن این آماده سازی‌ها به احتمال قوی در تأسیسات پنهانی انجام خواهد شد که کشف کردن آن کار مشکلی است. اگر ایران با موفقیت میزان کافی اورانیوم غنی شده تسلیحاتی تولید کند روند بعدی تولید سلاح شاید تا زمانی که این کشور اولین ابزار اتمی‌اش را به شکل زیرزمینی آزمایش کند یا به شکلی دیگر برخورداری خود از این جنگ افزار را عیان کند قابل شناسایی نباشد. در نتیجه عملی‌ترین راهبرد جهت جلوگیری از دست یابی ایران به سلاح اتمی این است که از تجمیع میزان کافی مواد انفجاری، خصوصاً به شکل پنهانی یا بدون اعلام هشدارهای کافی، توسط ایران جلوگیری شود. عملی ساختن این راهبرد به این بستگی دارد که ایران با چه سرعتی بتواند اورانیوم غنی شده تا سطح مورد استفاده در تسلیحات اتمی را تولید کند.

 

ما طیفی از سناریوهای گریز هسته‌ای را با توجه به سانتریفیوژهای نسل اول در حال غنی سازی و ذخیره اورانیوم با غلظت کم ایران، هم چنین تعداد کل سانتریفیوژهای نصب شده نسل اول و تأسیسات پنهانی احتمالی مجهز به سانتریفیوژهای نسل دوم مورد ارزیابی قرار خواهیم داد. این ارزیابی از الگوی تغییر داده شده معروف روند چهار مرحله‌ای غنی سازی که توسط «ای. کیو خان» برای برنامه سانتریفیوژی پاکستان بسط داده شد و به کشورهای دیگر، مثل ایران، انتقال یافت استفاده می‌کند. با استفاده از هر چهار مرحله ایران قادر خواهد بود اورانیوم طبیعی را در مرحله اول به اورانیوم 5/3 درصد، در مرحله دوم 20 درصد، در مرحله سوم 60 درصد و در نهایت در مرحله چهارم به اندازه لازم برای تولید تسلیحات اتمی غنی سازی کند. در این تحلیل الگوی روند چهار مرحله‌ای، سه مرحله‌ای و دو مرحله‌ای در کنار ذخیره موجود اورانیوم غنی شده سطح پایین نیز در نظر گرفته شده است.

 

جداول، زمان‌های گریز تخمین زده شده اصلی را در چهار سناریوی مد نظر نشان می‌دهد. در شرایط فعلی ایران در سریع‌ترین حالت می‌تواند با استفاده از روند سه مرحله‌ای، سانتریفیوژهای نصب شده و ذخیره اورانیوم غنی شده با غلظت پایین، ماه آگوست سال 2013 به سمت تولید سلاح اتمی حرکت کند. در این حالت ایران می‌تواند میزان مواد چشمگیری را در کمتر از 1 تا6/1 ماه تولید کند چرا که در این صورت از ذخیره اورانیوم 20% غنی شده غلظت پایین خود استفاده خواهد کرد. اگر ایران تنها از اورانیوم غنی شده با غلظت پایین 5/3 درصد خود استفاده کند به 9/1 تا 2/2 ماه زمان نیاز خواهد داشت تا تقریباً مقدار مواد لازم برای ساخت 4 سلاح هسته ای را تولید کند؛ در صورتی که تمام ذخیره اورانیوم 5/3 درصد خود را مصرف نماید.

 

تأسیسات پنهانی به ایران این اجازه را خواهد داد تا آبشارهای سانتریفیوژ را پیکره بندی کند و با سرعت بیشتری گریز هسته‌ای داشته باشد. در این تخمین استفاده از ذخیره اورانیوم غنی شده با غلظت پایین موجود در آگوست 2013 مفروض است. تخمین‌ها با توجه به پیکره بندی آبشارها و توانایی حقیقی جداسازی سانتریفیوژهای نسل دوم می‌تواند متفاوت باشد. در سناریوی ایده آل که ساختار بهینه آبشارها و عملکرد خیلی خوب سانتریفیوژها را شامل می‌شود می‌توان گفت ایران بتواند با استفاده از تأسیسات پنهانی در زمانی به کوتاهی یک تا دو هفته به توان تولید سلاح اتمی دست پیدا کند. اما آن چه محتمل تر است این است که ایران به زمان بیشتری نیاز خواهد داشت و تأسیسات مخفی از سازماندهی آبشاری نه چندان بهینه‌ای برخوردار است. در چنین حالتی زمان گریز تخمین زده شده بیشتر خواهد شد. ایران با استفاده از ذخیره اورانیوم 20 درصد غنی شده موجود در آگوست 2013 می‌تواند در تأسیسات مخفی مجهز به ساختار آبشاری واقع گرایانه تر در عرض 3/1 تا 6/2 ماه به توانایی تولید تسلیحات دست یابد. اگر تنها از ذخیره اورانیوم 5/3 درصد غنی شده استفاده شود ایران می‌تواند در مدت زمان 2/2 تا 5/4 ماه به توانایی مذکور دست یابد. اگر قرار باشد روند کار در تأسیسات اعلام شده پی‌گیری شود، برای گریز هسته‌ای به زمان بیشتری نیاز است چرا که در این صورت ممکن است روند به سرعت شناسایی شود و غنی سازی در مکانی شناخته شده انجام پذیرد. لیکن وقتی غنی سازی در مکان مخفی انجام شود زمان‌های گریز تخمین زده شده نمی‌توانند چندان تضمین کننده باشند. حتی اگر «آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» استفاده جدید از اورانیوم غنی شده با غلظت پایین را کشف کند، مکان غنی سازی نامعلوم باقی خواهد ماند و همین موضوع هر گونه واکنش به موقع توقف غنی سازی بیشتر را با پیچیدگی و مشکل مواجه خواهد کرد.

 

اگر ایران ذخیره حدوداً 250 کیلوگرمی از اورانیوم هگزافلوراید با غلظت پایین نزدیک به 20 درصد در اختیار داشت زمان گریز هسته‌ای به شکل چشم گیری در روند دو مرحله‌ای نسبت به روند سه مرحله‌ای کاهش پیدا می‌کرد. لیکن وقتی ذخیره مذکور تنها تا 205 کیلوگرم باشد آن گاه روند سه مرحله‌ای با استفاده از ذخیره اورانیوم غنی شده غلظت پایین با روند دو مرحله‌ای که از 205 کیلوگرم اورانیوم هگزافلوراید با غلظت پایین نزدیک به 20 درصد استفاده کند برابر خواهد بود.

 

کاهش زمان گریز هسته‌ای توسط ایران نکات ضمنی برای مذاکره با این کشور به همراه دارد. یکی از یافته‌های اصلی این است که با توجه به روند فعلی به کار گیری سانتریفیوژها این زمان در حال حاضر کوتاه است و به سمت کوتاه‌تر شدن می‌رود. در نتیجه مذاکرات فعلی باید به نتایج زیر منجر شوند:

• افزایش زمان گریز هسته‌ای

• کاهش زمان لازم برای کشف گریز هسته‌ای و

• اطمینان خاطر از این که تأسیسات پنهانی سانتریفیوژی به احتمال قوی ساخته و یا تکمیل نخواهد شد.

- شفافیت بیشتر. اقدامات بیشتری جهت افزایش شفافیت وجود دارند که مهم هستند، هر چند تشریح این اقدامات از حوصله این نوشته خارج است اما جا دارد به دو نکته اشاره شود. اولین نکته این که اقدامات شفاف سازی در ذات خود محدودیت‌هایی دارند و نمی‌توانند به طور کامل خطری که از سوی کاهش زمان گریز هسته‌ای مطرح است را تحت پوشش قرار دهند. با این حال باید ایران را تحت فشار قرار داد تا دفعات بازرسی از تأسیسات اتمی را افزایش دهد، در تأسیسات غنی سازی دوربین‌های نظارت از راه دور نصب کند، ساخت تأسیسات اتمی خود را سریعاً اطلاع دهد، پروتکل الحاقی را تصویب نماید، و نظارت کامل بر تحقیق و توسعه سانتریفیوژی، و مجتمع ساخت و تولید را به اجزا بگذارد.

- افزایش زمان گریز هسته‌ای. در مذاکرات اتمی باید به نیاز موجود جهت افزایش زمان گریز هسته‌ای توجه شود. حداقل زمان منطقی گریز هسته‌ای در این رابطه باید 6 ماه یا ترجیحاً بیشتر باشد. اگر گریز هسته‌ای شش ماه یا بیشتر به طول بینجامد «آژانس بین‌المللی انرژِی اتمی» می‌تواند میزان مواد تولیدی قبل از تولید مقدار لازم برای یک سلاح را کشف کند و در این صورت جامعه بین‌المللی زمان خواهد داشت تا به تولید مواد غنی شده تسلیحاتی جهت جنگ افزار اتمی توسط ایران واکنش نشان دهد.

 

فرآیند طولانی‌تر کردن زمان گریز هسته‌ای متغیرهای متعددی را در بر می‌گیرد. موارد اصلی تعداد سانتریفیوژها، ذخیره اورانیوم غنی شده با غلظت پایین، درصدی که اورانیوم با غلظت پایین غنی می شود، و نوع سانتریفیوژهای نصب شده است. از لحاظ عملی زمان شش ماه گریز هسته‌ای را می‌توان از طرق مختلف محقق کرد. بنا به تخمین‌های آورده شده در این گزارش چهار مورد ارزیابی شده‌اند که همگی به زمان گریز هسته‌ای در دست کم شش ماه منجر خواهند شد.

1- ذخیره اورانیوم هگزافلوراید 20 درصد غنی شده با غلظت کم در سطح آگوست 2013 متوقف و اورانیوم 20% غنی شده بیشتری تولید نشود. هر میزان اورانیوم 20% غنی شده اضافه بر میزان مشخص شده در آگوست 2013 باید به اورانیوم هگزافلوراید 3. 5 درصد غنی شده تبدیل شود و یا از کشور خارج گردد. تمام میزان اورانیوم 20 درصد غنی شده اکسید شده از کشور خارج شود و یا در راکتور تحقیقاتی تهران در معرض پرتو افشانی قرار بگیرد، چرا که این ذخیره می‌تواند در عرض شش ماه به اورانیوم هگزافلوراید بازتبدیل شود و در گریز هسته‌ای کارایی داشته باشد. در غنی سازی اورانیوم سانتریفیوژ نسل دوم به کار برده نشود؛ و ذخایر اورانیوم 5/3 درصد غنی شده دست نخورده باقی بمانند. در چنین حالتی و با استنتاج یکی از زیرمجموعه‌های سناریوی دوم یعنی موردی که در آن روند سه مرحله‌ای با استفاده از تمامی سانتریفیوژهای نسل اول نصب شده و تمام ذخیره اورانیوم هگزافلوراید نزدیک به 20 درصد غنی شده مطرح بود، محدودیت شش ماهه گریز هسته‌ای ایران موجب می‌شود این کشور لازم نداشته باشد بیش از 3000 تا 5000 سانتریفیوژ در تأسیسات نطنز و فردو به کار بندد.

 

2- ایران اورانیوم 20 درصد با غلظت پایینی نداشته باشد. در این حالت ایران باید به غیر از آن چه در راکتور تحقیقاتی تهران پرتوافشانی می‌کند تمامی اورانیوم 20 درصد با غلظت پایین خود را تبدیل و یا از کشور خارج کند. علاوه بر این تنها سانتریفیوژهای نسل اول باید به امر غنی سازی مشغول باشند. در این مورد و با نتیجه گیری سناریوی دو روند سه مرحله‌ای با استفاده از تمامی سانتریفیوژهای نسل اول نصب شده و استفاده صرف از ذخیره اورانیوم 5/3 درصد غنی شده محدودیت شش ماهه گریز هسته‌ای موجب خواهد شد ایران به بیش از 5800 تا 6800 سانتریفیوژ نوع اول نیاز نداشته باشد.

 

3- ذخیره اورانیوم غنی شده با غلظت پایینی در ایران وجود نداشته باشد. در این صورت ایران مجبور خواهد شد تمام ذخیره اورانیوم 3. 5 درصد غنی شده و ذخیره اورانیوم 20 درصد غنی شده با غلظت پایین خود را تبدیل یا به خارج از کشور ارسال کند به شکلی که تنها ذخایر پرتو افشانی شده در راکتور تحقیقاتی تهران در داخل کشور باقی بمانند. علاوه بر این از سانتریفیوژهای نسل دوم نباید در روند غنی سازی استفاده شود. با نتیجه گیری سناریوی 2، یعنی روند چهار مرحله‌ای با استفاده از تمامی سانتریفیوژهای نصب شده، ایران در محدودیت گریز هسته‌ای شش ماهه لازم نیست بیش از 16600 تا 20900 سانتریفیوژ نسل اول در اختیار داشته باشد. اما این حالت در شرایط واقعی تأسیسات سانتریفیوژی با آن همه سانتریفیوژ دور از واقع است. انتظار می‌رود در تأسیسات اتمی محفظه‌های متعددی وجود داشته باشد که اورانیوم 5/3 درصد غنی شده با غلظت کم را از آبشارها دریافت می‌کنند. به نظر می‌رسد این محفظه‌ها دست کم حاوی 5/3 تن اورانیوم هگزافلوراید با غلظت کم باشند.

 

4- ایران یک تن اورانیوم هگزافلوراید با غلظت کم 5/3 درصد در تأسیسات سانتریفیوژی خود داشته باشد اما دیگر اورانیوم 20 درصد غنی شده با غلظت کم در اختیار نداشته باشد. دیگر شرایط شامل این موارد می‌شوند: عدم نصب سانتریفیوژهای نسل دوم و تبدیل سریع اورانیوم غنی شده با غلظت پایین یا انتقال آن به خارج از کشور. در این حالت گریز هسته‌ای با استفاده از روند چهار مرحله‌ای و تمامی سانتریفیوژهای نسل اول موجود در آگوست 2013 تقریباً 2. 5 تا 3 ماه زمان لازم دارد . با توجه به این محاسبات ایران در گریز هسته‌ای شش ماهه به بیشتر از 7700 تا 9200 سانتریفیوژ نسل اول نیاز ندارد.

این موارد نشان می‌دهند که محدود کردن تعداد سانتریفیوژها و از بین بردن ذخیره اورانیوم نزدیک به 20 درصد غنی شده با غلظت پایین مهم‌ترین اهدافی هستند که در صورت اعمال افزایش چشم گیر در زمان گریز هسته‌ای باید اعمال شوند. یک نکته ضمنی مهم این است که ایران لازم نیست بیش از 9000 سانتریفیوژ نسل اول در اختیار داشته باشد و در صورتی که ذخیره اورانیوم 20 درصد غنی شده با غلظت کم را چه به شکل هگزافلوراید و چه اکسید اورانیوم پرتو ندیده در اختیار داشته باشد باید کمتر از 9000 سانتریفیوژ نسل اول در اختیار داشته باشد.

 

اگر ایران سانتریفیوژهای نسل دوم را با سانتریفیوژهای نسل اول جایگزین کند آن گاه محدودیت تعداد سانتریفیوژها باید به یک پنجم تا یک سوم کاهش یابد؛ لذا تعداد محدود 9000 سانتریفیوژ نسل اول با 1800 تا 3000 سانتریفیوژ [نسل دوم] برابر خواهد بود. هر چند هدف اثرگذار تر این است که به دنبال توقف نصب و استفاده از سانتریفیوژهای نسل دوم در ایران باشیم.

 

- کاهش احتمال تأسیسات سانتریفیوژی مخفی. با وجود این که اقداماتی چون پذیرش پروتکل الحاقی ارزشمند هستند اما افزایش احتمال نبود تأسیسات غنی سازی مخفی را نمی‌توان تنها با اقدامات شفاف سازی کننده مشخص کرد. مهم تر این است که ایران متعهد شود اقدامات غنی سازی‌اش را به تأسیسات نطنز محدود خواهد کرد و به جز در موارد جایگزین کردن سانتریفیوژهای شکسته با سانتریفیوژهای جدید در تأسیسات نطنز سانتریفیوژ جدیدی نخواهد ساخت. این کشور باید متعهد شود افزایش تعداد سانتریفیوژها در تأسیسات نطنز را به شکل مورد موافقت و در راستای تولید اورانیوم غنی شده با غلظت پایین برای تزریق به راکتور در زمان متوسط انجام خواهد داد، توسعه و نصب سانتریفیوژهای پیشرفته را متوقف خواهد کرد و برای به دست آوردن کالاهای مرتبط با سانتریفیوژ به اقدامات قاچاق غیرقانونی مواد اتمی روی نخواهد آورد.

تمامی این گام‌ها دست یافتنی و منطقی هستند اگر ایران عزم آن را داشته باشد که جهان را متقاعد کند برنامه اتمی‌اش اهداف صلح آمیزی دارد.

پایان پیام/

 

کد خبر 307076

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha