جهل، تعصبات بی جا و منفعت طلبی عامل ستیز با مهدویت

جهل، بی اطلاعی، تعصبات بی جا و منفعت طلبی سه عامل ستیز با مهدویت است، وقتی بدانیم که امام زمان(ع) وقتی ظهور می کنند، چه آثار بابرکتی با ظهور اتفاق می افتد، دیگر به دشمنی با این آموزه ادامه نمی دهیم.

خبرگزاری شبستان: "تا جمعه ظهور" یکی از قدیمی‌ترین برنامه رادیو معارف است که در طول دوره‌های مختلف همواره مورد اقبال شنوندگان رادیو و منتظران حضرت حجت‌بن‌الحسن(عج) قرار گرفته است. این برنامه با هدف گسترش، تعمیق و ترویج فرهنگ مهدوی و افزایش سطح آگاهی مخاطبان رادیو در حوزه معارف مهدوی و ارتقاء بینش عمومی نسبت به اساسی‌ترین وظایف منتظران (قواعد ظهور) و مقابله با باورهای سست و خرافی و برداشت‌های غلط از نشانه‌های ظهور یا معارف مهدوی طراحی شده است.
حجت الاسلام نادم، پژوهشگر مهدویت در این برنامه به بررسی "دشمن شناسی مهدویت" پرداخته است.
در بحث دشمن شناسی مهدوی لازم است وارد مصادیق عینی مهدوی ستیزی در عرصه مهدویت شویم و اینکه ببینیم ستیز با جبهه حق و مهدویت از کجا آغاز شد؟ منشا این ستیز به کجا برمی گردد؟ عقبه دشمنی با این عرصه چیست؟
در نگاه تاریخی و فلسفه تاریخ جبهه حق و باطل از ابتدای خلقت بشر وجود داشته و بشر درحال نزاع این جبهه بوده، نزاع بین هابیل در مقابل قابیل در دو جبهه حق و باطل ایجاد می شود که با اهداف متعارض این نزاع با شهادت هابیل به انتها می رسد.
در دوره پیامبران الهی نیز نمرود بساط مخالفت با ابراهیم(ع) برمی دارد و دستور می دهد منجنیق می آورند و آتش درست می کنند و حضرت را در آتش می اندازند، همچنین جبهه باطل فرعونیان در برابر موسی قد علم می کنند و چون اهدافشان با جبهه حق تعارض دارد، مخالفت را شروع می نمایند.
با بازشناسی تاریخی به روشنی درمی یابیم که نزاع حق و باطل و نیکی و شر از ابتدای خلقت وجود داشته و همیشه جبهه حق در اقلیت و مظلومیت بوده ولی در عین حال امید به آینده روشن در این جبهه وجود داشته و آن حکومت امام زمان(عج) است.
حال باید ببینیم جبهه حق کیست؟ چه خصوصیت هایی را دارد؟ جبهه باطل چه کسانی هستند؟ و چه خصوصیت هایی دارند؟ من از عاشورا شروع می کنم که یکی از وقایع مهم مظلومیت جبهه حق و گستاخی جبهه باطل است و از عملیات بزرگ حضرت در منطقه کربلا آغاز می شود که در طول تاریخ هر چه نزاع داشتیم در واقع انعکاسی از آن جبهه حق و باطل بوده است.
روز عاشورا امام حسین(ع) چند نوع دشمن دارد. یک گروه عافیت طلب ها بودند مانند عبیدالله جوفی این افراد حاضر نبودند که کمترین آسایش زندگی خود را بر مبنای ولایت مداری امام زمانشان فدا کنند. کسانی بوند که دو اسب جنگی و تشریفاتی آورده بودند و به امام گفتند ما به جنگ می آییم اما اگر دیدیم ما را محاصره کردند، هوا پس است و جان ما در خطر است، ما برمی گردیم و تا جایی که پیروز هستیم، در کنار شما می باشیم.
ما تا زمانی که نان و نمک مان هست، پشت امام زمانمان هستیم، در طول تاریخ دیده شده که خوی عافیت طلبی مانع از مهدی باوری و مهدی یاوری شده است، یک گروه دیگر از دشمنان امام حسین(ع) یاغیان و غارتگران بودند مانند لشگریان ابن زیاد که دنبال جایزه بودند، امروز هم شاهد هستیم که عده ای برای یاغی گری مانع از ترویج معارف مهدوی می شوند. یاغیان عالم مانند امثال امریکا در قرن 21 دنبال غارتگری هستند. در مقابل امام زمان(ع) قد علم می کنند امروز باید دشمن شناسی ما قوی باشد، در این مورد بازشناسی تاریخ به ما کمک می کند.
یک دسته از دشمنان امام حسین(ع) خوارج و کینه توزان بودند که از زمان امام علی(ع) صبر کرده بودند تا جایی که بتوانند زهر و کینه خود را بریزند. امروز هم همینطور بعضی ها از جای دیگری زخم خوردند ولی می خواهند این کینه خود را با مهدی باوران جبران و تسویه کنند لذا مانع زمینه سازی ظهور می شوند.
عده ای دیگر از دشمنان امام حسین(ع) اشرافیت عملی بودند کسانی که می دانستند اگر حکومت امام حسین(ع) برپا شود و ولایت برقرار باشد بیت المال کم می شود و می رود دست فقیران اینها دنبال این بودند که اشرافیت خود را حفظ کنند امروز هم کسانی هستند که اگر یک ریال از ثروتشان کم شود، به مبارزه با تمام مقدسات می پردازند، جامعه غربی و یهود می داند که اگر حکومت امام زمان(ع) برقرار شود، دیگر نمی تواند بعضی از خرج های هالیوود را داشته باشد.
جبهه حق و باطل دو عرصه متفاوت هستند و جنس آنها با هم سنخیتی ندارد، برای اینکه دچار دوگانگی همراهی حق و باطل نشویم، باید صفات این دو جبهه را بشناسیم.


جبهه حق تجلی گاه و آوردگاه پیامبران و عرضه بروز و ظهور صالحان

جبهه حق تجلی گاه و آوردگاه پیامبران و عرضه بروز و ظهور صالحان است. کاملا با جبهه هایی که حادثه های ناگوار در طول تاریخ آفریدند، مخالف است. مستضعفان، فقراء و منتظران ظهور از یاوران این جبهه هستند. جبهه باطل جنسش از جنس شیطان است و مجتمع جباران است. در واقع این دو جبهه با هم سنخیت ندارند و حیطه افکار و اعتقاداتشان با هم یکی نیست.
پیکار بین حق و باطل در قرآن نیز تاکید شده است. مبنی بر اینکه در عالم بین حق و باطل نزاعی درمی گیرد که نهایتا حق پیروز می شود و بساط جبهه ستیز با حق توسط یک منجی که در آخرالزمان ظهور می کند، جمع می شود.
البته این سوال پیش می آید که اینها را مسلمانان ساخته و ربطش داده اند به قرآن، ولی باید توجه داشت که حتی سرکرده های غربی و مکاتب فکری این نظر را دارند و معتقد به نزاع بین جبهه حق و باطل هستند. به طور مثال کانت نزاع خیر و شر را مطرح می کند. این نزاع یک اتفاق و امر گریز ناپذیر است.
این نزاع در نهایت اتفاق می افتد و پیروزی با جبهه حق است اما اگر تعارضاتی که بین اهداف این دو جبهه است را نشناسیم، دچار مشکل می شویم، این نزاع یا نزاع فرهنگی است که با تفکر و ایدئولوژی به جنگ با اعتقاد مهدویت و شیعه می آید. گاهی هم این نزاع فیزیکی و با سلاح صورت می گیرد، این را باید بشناسیم اما گاهی می بینیم که در دل این نزاع های فکری انجمنی درست می شود به نام انجمن حجتیه.


انجمن حجتیه براساس یک تفسیر غلط از انتظار شکل گرفت

این دست از انجمن ها در طول زمان نیز زیاد بوده اند. شاید هدف این انجمن در ابتدا مهدی باوری بود اما انجمن براساس یک تفسیر غلط از انتظار شکل گرفته ما می گوییم برای زمینه سازی ظهور نیاز به ظرفیت سازی و آمادگی است، باید شرایط را آماده و رفتار خود را درست کنیم که تا ظهور اتفاق افتاد پا در رکاب حضرت باشیم.
اما حجتیه معتقد است صرفا آمادگی داشته باشیم. چون وقتی امام زمان(ع) آمد باید شمشیر به دست باشیم آیا آمادگی برای امام زمان(ع) با یک شمشیر و زره امکان پذیراست، برای نزاع حق و باطل بعضی از آنها که شعار انتظار سر می دهند خوب ظرفیت سازی و زمینه سازی نکردند.
قبل از پیامبر اسلام ادیان دیگر بودند که می گفتند ادیان ما وعده دادند. به پیامبر آخرالزمانی که وقتی بیاید مشکلات ما حل می شود، ولی ببینید که چطور با پیامبر برخورد کردند. به او مجنون گفتند و انواع ظلم ها را به پیامبر(ص) داشتند، بعد به ایشان گفتند جانشین خود را معرفی کنید. پیامبر در خطبه غدیر امام علی(ع) را معرفی کردند ولی آن مردم چون آماده نبودند و ظرفیت سازی نکرده بودند، شکست خوردند زمانی که امام علی(ع) آمد در مقابلش جبهه گرفتند به نحوی که 25 سال خانه نشین می شود.
و همینطور تا الان این روند ادامه دارد گاهی اوقات در مسیر ظهور امام زمان(ع) چون ظرفیت سازی نمی شود، رفوزه می شویم و اگر زمینه سازی نکنیم برای ظهور، انجمن حجتیه ها بروز پیدا می کنند.
در پاسخ به این سوال که چرا بعضی ها با وجود اختلاف در جبهه حق و باطل بازهم دچار جبهه باطل می شوند، باید گفت که؛
نمونه کم نداریم در تاریخ خیلی از بزرگان در برهه ای از زندگی منحرف شدند و عاقبت به شر شدند قرآن می فرماید "آیا کسی که می داند با کسی که نمی داند برابر است، آدم دانا و نادان برابر است آیا بینا با آدم کور برابر است."
علت اصلی کسانی که به یک دفعه منحرف می شوند جهل و نادانی و بی اطلاعی است. اگر انسان در زندگی خود بصیرت داشته باشد و با فهم و آگاهی به جلو برود، به راحتی گرفتار فتنه ها نمی شود.
علت ستیز با مهدویت فقط و فقط در جهل و بی اطلاعی آنهاست. جهل در طول تاریخ چه فتنه ها را برپا نکرده است. ما امام زمان(ع) را می شناسیم و معتقدیم که با ویژگی های خاص ظهور می کند و چطور می شود که در کشور تا کسی ادعا می کند، مریدان زیادی برای خودش جمع می کند چون جهل و نادان هستیم.


جهل، نادانی و بی اطلاعی اولین عامل ستیز با مهدویت

جهل، نادانی و بی اطلاعی نخستین عامل ستیز با مهدویت است، وقتی بدانیم که امام زمان(ع) وقتی ظهور می کنند، چه آثار بابرکتی با ظهور اتفاق می افتد، دیگر به دشمنی با این آموزه بر نمی خواهیم.
عامل دوم تعصبات بی جاست، وقتی حیطه فکری خود را غیرقابل نفوذ کردیم، عقاید دیگران را رصد نکردیم، پافشاری بر عقاید خود کردیم در مقابل آموزه های مهدویت جبهه می گیریم، باید این جمود فکری را کنار بگذاریم دنبال علم باشیم و به اندوخته های دینی خود بیافزاییم.
عامل سوم بحث منفعت طلبی است، گاهی اوقات منافع ما مانع از فکر کردن به منافع امام زمان(ع) می شود من اگر دنبال منافع خود باشم نمی توانم به منافع حکومت امام زمان(ع) فکر کنم من اگر دنبال امیال خودم باشم نمی توانم به عاطفه ای که در عصر ظهور جاری است، فکر کنم.


پایان پیام/

کد خبر 305057

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha