خبرگزاری شبستان: وهابیون با انکار یکی از اساسی ترین اعتقادات و ضروریات اسلام یعنی مهدویت درصدد مضمحل کردن اساس اعتقاد به امامت و در نتیجه نابودی بنیادی اسلام محمدی(ص) هستند. آن ها با شبهاتی چون تشکیک درطول عمر حضرت مهدی(ع)، ایجاد شبهه در ولادت و تردید در وجود حضرت مهدی(ع) به خاطر اختلاف نقل هایی که بعضاً درباره اسامی و القاب آن حضرت شده است، درصددند که رکن رکین حیات اسلام و تشیع را که همان اعتقاد به امامت امام حیّ و زنده است، تخریب کرده و یک اسلام التقاطی را به مردم معرفی نمایند.
در این راستا گفتگو با حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی، کارشناس وهابیت و دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) را در ادامه می خوانیم:
شبهه در مورد شخصیت حضرت مهدی(ع) از سوی وهابیت چیست؟
سوال در مورد شخصیت حضرت مهدی(ع) یکی از شبهاتی است که ازسوی وهابیت با ابهاماتی مطرح می شود و مسائلی تحت عنوان زمان و چگونگی به دنیا آمدن حضرت، مکان زندگی، علت غیبت، داشتن همسر و فرزند و علت عمر طولانی حضرت ازجمله موضوعاتی است که ذیل این شبهه مطرح می شود.
اگرچه قرآن کریم برای طول عمر پیامبرانی چون نوح و ابراهیم(ع) دلایلی را بیان می کند ولی چگونگی ظهور و فتح دنیا نیز ازجمله مباحث مطرح ازسوی وهابیون است.
آیا در منابع اسلامی پاسخی به این شبهه پیدا می شود؟
یکی از پاسخ های حلی برای این شبهه این است که در منابع اسلامی دلایل محکم قرآنی، عقلانی و روایی در مورد ولادت امام زمان(ع) داریم مبنی بر اینکه حضرت به عنوان دوازدهمین امام به دنیا آمدند و با وجود حدیث "ثقلین"، "الائمة من بعدی اثنا عشر" و ... ابهام خاصی در مورد شخصیت حضرت باقی نمی ماند. همچنین علت و فلسفه غیبت و دیگر مسائل در روایات و منابع شیعه به تفصیل بیان شده است.
در جوابی نقضی خطاب به وهابیت باید بگوییم که ابهاماتی در بسیاری از مسائلی که از ناحیه بزرگان شما مطرح می شود، وجود دارد. شما این مسائل را چگونه پاسخ می دهید؟ به طور مثال شما در مورد خداوند صفاتی را ثابت می کنید؛ نعوذ بالله، مثلاً خداوند دست دارد، چشم دارد و اعضایی دارد؟ حال سوال این است که چه طور این صفات را برای خدا مطرح می کنید؟!
همچنین شما معتقدید که خداوند در عرش است و شب ها به آسمان دنیا می آید؟ برای اینگونه اظهارات خود که باعث تردید می شود، چه پاسخی دارید؟
خیلی از روایات وهابیت، مسلمانان را مشرک، کافِر و بدعت گذار معرفی می کنند، آنها معتقدند که شیعه با رفتن به زیارت قبور بزرگان، قائل به شفاعت است و توسل آنها نوعی شرک می باشد.
جناب عمربن خطاب بعد از صلح گفت: "من با این صلح در اسلام شک کردم"!، این سخن به خلیفه دوم نسبت داده شده. پس چه طور می شود که نسبتی به کسی بدهید که باعث جدا شدن وی از اسلام شود؟
در پاسخی دیگر باید تاکید کرد که در روایات اهل سنت، بعضی از نویسندگان لعن "یزید" را جایز ندانستند، باید گفت چرا لعن یزیدی که این جنایات بزرگ را انجام داد و باعث قتل خاندان پیامبر (ص) شد، جایز نیست؟، یکی از نویسندگان وهابی (عثمان الخمیس) در کتاب "متی یشرق نورک ایّها المنتظر" گفته است که لعن یزید جایز نیست!
آیا علمای اهل سنت نیز قائل به وجود امام زمان(ع) هستند؟
بسیاری از نویسندگان اهل سنت در مورد امام زمان(ع) کتاب نوشته اند و قائل به وجود امام نیز هستند، ابن حجر هیثمی مکی(973ق) با کتاب "القول المختصر فی علامات مهدی المنتظر"، قاضی شوکانی یمانی(1250) با کتاب "التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر" و بدرالدین یوسف یحیی شافعی(685ق) با کتاب "عقد الدرر فی اخبار المهدی المنتظر" نیز از علمایی هستند که در مورد امام زمان(ع) کتاب نوشته اند.
شیعه بنا بر دیدگاه های قرآنی، روایی و عقلانی وجود امام معصوم را یک نوع لطف از ناحیه خدا می داند، و معتقد است که امامان معصوم، جانشینان پیامبر اکرم(ص) هستند که همگی لطف خداوند در حق بشر می باشند. آنها انسان های کامل، برگزیده و شایسته ای هستند که دین او را حفظ کنند.حیات و زندگانی 11 نفر از امامان(ع) در تاریخ ثبت شده است و یکی از آنها در پرده غیبت است.
جایگاه فلسفه غیبت در این شبهه چگونه است؟
بر این اساس درخصوص فلسفه غیبت حضرت باید گفت که در روزگار حیات حضرت مهدی(ع) خفقان و ظلم به اندازه ای بالا گرفت که خوف از زندگی او به صورت آشکار و علنی بود. لذا بنابر مصلحت الهی به صورت اعجاز گونه زندگی می کند تا زمانی که خداوند اراده کند تا او ظاهر شده و ظلم و ستم را نابود و عدل و دادگستری را برقرار کند.
این درحالی است که آیاتی از قرآن به این شبهه پاسخ داده اند به طور مثال در آیه 33 سوره انفال آمده است "وَمَاکَانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ؛ یعنی: ای رسول ما، تا تو در میان آنان هستى، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند و تا آنان طلب آمرزش مىکنند. خدا عذابکننده ایشان نخواهد بود". با این تفسیر که بعثت پیامبران بر مبنای لطف خداوند است و وجود پیامبر اکرم(ص) باعث سعادت مردم می شود پس جانشینان او نیز باعث سعادت و لطف خدا بر مردم هستند.
بر این اساس اگر چه امام مهدی(ع) در پس پرده غیبت است ولی باعث لطف خدا در بین مردم است تا مبتلا به عذاب الهی نشوند، همچنین در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: "ستارگان برای اهل آسمان باعث روشنایی و نجات اهل آسمان هستند، من هم امام برای دوستان و اصحاب هستم تا زمانی که در بینشان باشم، همچنین بعد از من اهل بیتم باعث امان هستند". که یکی از آنها امام عصر(عج) می باشد.
آیا با وجود ادله فراوان درخصوص شخصیت حضرت باز هم شبهه ای وارد است؟
در خطاب به علمای وهابیت نیز باید بگوییم که از سوی دیگر شما مرتکب اجتهاد در برابر نص شده اید، به این معنی که ما ادله فراوانی را مبنی بر زندگانی و غیبت امام مهدی(ع) داریم ولی شما تردید و شبهاتی را در برابر نص ایجاد می کنید و همان طور که می دانید اجتهاد در برابر نص غلط و باطل است؟ پس چرا راه باطل را می روید.
این شک و شبهه یک نوع غفلت و جهالت نسبت به احکام اسلامی است و شما وهابی ها نباید مرتکب آن شوید و دست به انکار بزنید! چرا توجه به حقایق قرآن و روایات و احادیث صحیح دینی نمی کنید؟، ممکن است انسان دچار غفلت کوچک شود ولی نباید دچار خطای بزرگ شود که متاسفانه رهبران وهابیت و سلفیت مانند ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب در قرون گذشته مرتکب شدند و هم اکنون هم مفتیان و علمای وهابی گرفتار آن هستند!؟
پایان پیام/
نظر شما