«تربیت نیرو» هدف اصلی و نهایی کار فرهنگی است

خبرگزاری شبستان: بهرام بیرانوند معتقد است باید در مباحث اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، با نیروهایی که در فضای فرهنگی تربیت شده‌اند، اثبات کارآمدی کنیم؛ همان گونه که در جنگ پیروز شدیم و از فتنه‌ها عبور کردیم.

به گزارش خبرنگار شبستان، یک نماینده مجلس شورای اسبلامی می گوید: "ما باید در مباحث اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، با استفاده از نیروهایی که در این فضای فرهنگی تربیت شده‌اند، اثبات کارآمدی کنیم؛ کارآمدی که همه‌ی دنیا شاهد آن بوده است. ما با مقوله‌ی تربیت انسان‌ها و به خط کردن آن‌ها پشت یک هدف، توانستیم در جنگ پیروز شویم؛ توانستیم از فتنه‌ها عبور کنیم."


با گذشت بیش از دو ماه از روی کار آمدن حسن روحانی، قطعاً یکی از مسائلی که مورد توجه قرار خواهد گرفت مطالبات فرهنگی از دولت یازدهم است. لذا برای بررسی این مقوله‌ی مهم با بهرام بیرانوند، نماینده‌ی شهرستان بروجرد و اشترینان در مجلس، به گفت‌و‌گو نشستیم.


به نظر شما، مهم‌ترین مطالبات فرهنگی در دوره‌ی گذشته از دولت‌ها چه بوده و گذر زمان تا چه حدودی بر تغییر نوع مطالبات اثرگذار بوده است؟
برداشت بنده این است که مقوله‌ی فرهنگ از مظلوم‌ترین مقوله‌هاست. در عین حال جزء تخصصی‌ترین مقوله‌هاست؛ از آن حیث که با انسان سروکار دارد و به نحوه‌ی تأثیرگذاری بر انسان‌ها و هدایت آن‌ها مربوط است و به تغییر پندار و تفکرات انسان و در نهایت، به تغییر کردار او منجر خواهد شد. انقلاب اسلامی حاصل یک تغییر الگو در نگرش و در فرهنگ جامعه است که در بستر زمان و با حمایت علما و روحانیت شیعه و در سطح نازل¬تری، روشن‌فکران مسلمان صورت گرفت. اتفاق عظیمی افتاد و در این اتفاق عظیم، مردم به صحنه‌ی سیاسی وارد شدند و در نهایت، در سال 1357 اختیارات به دست مؤمنین جامعه افتاد؛ مؤمنانی که علاوه بر اداره‌ی امورات مادی جامعه، به دنبال یک هدف عالی هستند. کارکرد کلی انقلاب اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه قطعاً رویکرد فرهنگی است. سروکارش با انسان‌ها و هدایت انسان‌هاست. تفاوت اصلی¬اش با سایر نظام‌ها‌ی سیاسی رایج در دنیا نیز در آن است که امر را بر هدایت انسان‌ها مستقر می‌کند و این رویکردی است که ما در تمام مراحل انقلاب می‌بینیم.


ما مشاهده می‌کنیم که مردم ما مرتب با توجه به نوع درگیری نظام و جبهه‌هایی که برایشان تعریف کرده‌اند، از لحاظ فرهنگی رشد و بالندگی داشته‌اند. نشانه‌ی این بلوغ در فتنه‌ی 88 قابل ملاحظه است. در فضاهای سیاسی هم که جدیداً در سال 91 پرده‌هایی را می‌بینیم. این بلوغ ناشی از کار فرهنگی است که در بستر زمان صورت گرفته است و مردم نشان داده‌اند که در هر حال، پشت سر حضرت امام خامنه‌ای هستند.


عملکرد دولت‌ها در عرصه‌ی فرهنگ را در سه دوره‌ی سازندگی، اصلاحات و دولت‌های نهم و دهم چطور ارزیابی می‌کنید؟
اگر دقت کنید، حضرت آقا هنگام تبیین مقوله‌ی پیشرفت، به عنوان مقدمه می‌گویند ملت ما در عزت پیشرفت کرده است. پس قطعاً آن اتفاقی که قرار است بیفتد ابتدا در درون خود انسان‌هاست. این اتفاق باید رخ بدهد، با بالا رفتن عزت، کرامت، خودباوری انسان‌ها می‌توانیم و خواهیم توانست امکانات مادی را به نفع هدف تصرف کنیم.


جریان کنونی جامعه حتماً به سمت فلاح و رستگاری است. رویکرد دولت‌ها عملاً متفاوت بوده است. در واقع متأسفانه تا به حال دولت‌ها در مقوله‌ی فرهنگ کمک چندانی نکرده‌اند. دلیل هم دارد. در بعضی از مقاطع، دولت‌ها درک صد درصد منطبق با آموزه‌های ما را نداشته‌اند و به همین دلیل است که گاهی شاهدیم مردم برخی از سیاست‌های فرهنگی را پس می‌زنند.


آیا در برنامه‌ی دولت‌های پیشین، برنامه‌ی فرهنگی به معنای واقعی کلمه وجود داشته است؟ اگر این‌چنین بوده است، نقاط ضعف و قوت را بفرمایید؟
عملکرد بعضی از دولت‌ها در بعضی از مقاطع عملاً خلاف جریان جاری و ساری جامعه بوده است. اما بحث جدی ما این است که مگر متولی فرهنگ جامعه فقط دولت است. دولت بخشی از مقدورات و امکانات را در اختیار دارد که با آمدن و رفتن یک رئیس دولت نحوه‌ی تصرف در این امکانات و مقدورات تغییراتی می‌کند. اصل این جریان در دست سایر قوا و جریان‌هاست. اصلی‌ترین پایگاه تبلیغ فرهنگ دینی و شیعی و ایرانی، مساجد و تکایا هستند که این اختیارشان با دولت نیست. حوزه‌های علمیه عملاً نقشی جدی در فرهنگ‌سازی جامعه و ساختن انسان‌ها دارند و شما نمی‌توانید آن‌ها را نادیده بگیرید.


بر اساس زحمات آن‌هاست که جامعه دارد به سمت نورانیت پیش می‌رود. همین زحماتی که بقیه در خارج از دولت می‌کشند. دولت‌ها متناسب با نوع نگرش رئیس دولت نسبت به مباحث فرهنگی شدت و ضعف دارد. اما در بعضی مواقع شاهد تقویت مبانی انقلاب و گفتمان انقلاب بوده‌ایم و در بعضی از مواقع، به واسطه‌ی نوع خاص نگرش بعضی شخصیت‌های فرهنگی، شاهد نوعی مسامحه بوده‌ایم و اگر مقاومت‌هایی در سایر دستگاه‌ها و نهاد‌ مهم خانواده انجام نمی‌شد، سرانجام امر معلوم نبود.


با این حال، متأسفانه ما در ارزیابی‌هایمان مهم‌ترین نهاد تربیتی و فرهنگی و تأثیرگذار، یعنی خانواده را نادیده می‌گیریم. تا به امروز، الحمدالله می‌توان گفت خانواده‌ها نقش‌هایشان را در حد قابل قبولی ایفا کرده‌اند، گرچه این مسئله باید تشدید شود. هیچ خانواده‌ای نباید نقش تربیتی و تأثیرگذاری فرهنگی‌اش را بر روی نسل آینده به دلیلی وجود آموزش‌وپرورش، تعطیل کند. آموزش‌وپرورش هم نباید خودش را معطل دستگاه‌های جانبی کند. این¬ها مجموعه‌ای به‌هم‌پیوسته هستند که اگر همه‌ هماهنگ عمل کنند، ما می‌توانیم این مردم را در جایگاه واقعی خودشان برسانیم؛ جایگاهی که در تاریخ داشته‌اند و پس از اسلام نورانیت بیشتری پیدا کرده است.


به نظر شما، چرا انتظارات و مطالبات فرهنگی تحقق پیدا نکرده است؟
این کاروانی است که از آغاز خلقت راه افتاده و تا لحظه‌ی قیامت هم در حرکت خواهد بود. به نظر می‌آید یکی از ویژگی‌های خاص زندگی بشر این است که مباحث فرهنگی و تربیتی و میل به کمال در او، هیچ حد یقفی ندارد. سطوح مختلفی دارد و در این سطوح مختلف می‌شود بی‌نهایت رشد و ترقی کرد و این موضوع به ما کمک می‌کند تا برای همیشه برنامه داشته باشیم و برنامه‌هایمان را ان‌شاءالله عملیاتی کنیم.


شما راهکار عملی جهت عملیاتی کردن مطالبات کلان فرهنگی دارید؟
به نظرم باید به دیده‌بان اصلی انقلاب که امروز مباحث را مطرح می‌کنند اعتماد کنیم. برنامه‌ی ایشان ساختن انسان‌هاست و ساختن انسان‌ها هدف اصلی کار فرهنگی است. حضرت آقا در این قضایا ید طولایی دارند. نظراتی هم که مطرح می‌کنند نظرات کارشناسی است و منطق قوی دارد. ما اعتماد می‌کنیم.


به نظرم می‌آید شیعه رشد خوبی کرده است. یک زمان ما برای قبولاندن بعضی مباحث با مشکل روبه‌رو بودیم، در حالی که امروز فهم جامعه به فهم ولی و نایب رشید امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) نزدیک است. بنابراین معلوم است که ما تربیت شده‌ایم. ما باید کمک کنیم که این فهم آن قدر نزدیک شود که ما حتی قبل از گفتن ایشان هم بتوانیم اراده‌ی ایشان را که یک اراده‌ی کارشناسی و از سر تسلط بر امور و اخبار و اطلاعات است درک کنیم و ان‌شاءالله این فهم را به منصه‌ی ظهور برسانیم.


زمانی بر امت‌های گذشته رفته است که آن‌ها بلاتشبیه، در فهم پیغمبران و امامان هم مشکل داشتند. ولی فهم مردم ما بر اثر کار فرهنگی که در بستر تاریخ و زمان صورت گرفته، آن قدر رشد کرده است که ما از پس 1400 سال، بدون چون‌وچرا از پیغمبر اطاعت می‌کنند؛ در حالی که خیلی از هم‌عصری‌ها از ایشان اطاعت نکردند. این مردم، از پس پرده‌ی غیبت، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) را اطاعت می‌کنند؛ در حالی که در بسیاری از مردم قبل، چنین چیزی نبوده است. این نشان می‌دهد که کار فرهنگی صورت‌گرفته ثمر داده است.


ما باید در مباحث اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، با استفاده از نیروهایی که در این فضای فرهنگی تربیت شده‌اند، اثبات کارآمدی کنیم؛ کارآمدی که همه‌ی دنیا شاهد آن بوده است. ما با مقوله‌ی تربیت انسان‌ها و به خط کردن آن‌ها پشت یک هدف، توانستیم در جنگ پیروز شویم؛ توانستیم از فتنه‌ها عبور کنیم و به فضل خدا، در دهه‌ی چهارم انقلاب که دهه‌ی پیشرفت و عدالت است، ان‌شاءالله قدم‌های جدی‌تری را هم خواهیم برداشت.


اگر دقت کنید، حضرت آقا هنگام تبیین مقوله‌ی پیشرفت، به عنوان مقدمه می‌گویند ملت ما در عزت پیشرفت کرده است. پس قطعاً آن اتفاقی که قرار است بیفتد ابتدا در درون خود انسان‌هاست. این اتفاق باید رخ بدهد، با بالا رفتن عزت، کرامت، خودباوری انسان‌ها می‌توانیم و خواهیم توانست امکانات مادی را به نفع هدف تصرف کنیم.

متأسفانه ما در ارزیابی‌هایمان مهم‌ترین نهاد تربیتی و فرهنگی و تأثیرگذار، یعنی خانواده را نادیده می‌گیریم. تا به امروز، الحمدالله می‌توان گفت خانواده‌ها نقش‌هایشان را در حد قابل قبولی ایفا کرده‌اند، گرچه این مسئله باید تشدید شود. هیچ خانواده‌ای نباید نقش تربیتی و تأثیرگذاری فرهنگی‌اش را بر روی نسل آینده به دلیلی وجود آموزش‌وپرورش، تعطیل کند.


با توجه به اینکه در آستانه‌ی انتخابات به سر می‌بریم، به نظر شما، دولت آینده برای مقوله‌ی فرهنگ باید چه برنامه‌ای داشته باشد؟
چه این دولت، چه دولت‌های آینده، چه مجلس شورای اسلامی و همه‌ی آن‌هایی که سروکارشان با انسان‌هاست، باید تلاش کنند در آنِ واحد، سه هدف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت را محقق کنند. هدف اول حفظ نظام است. دولت‌ها موظف هستند در این زمینه برنامه‌ریزی کنند. در تمام دنیا این اتفاق می‌افتد که برای حفظ نظام سیاسی و بقای نظامشان کار می‌کنند. ما چون نظام‌مان مبتنی بر مباحث دینی است، باید جدی‌تر در این زمینه گام برداریم. قدم دوم، پیاده کردن شاخصه‌های اجتماعی اسلام و پیاده کردن احکام اسلامی است و قدم سوم، ساختن انسان‌هایی است که برای عصر ظهور آماده شوند و زمینه را هم برای ظهور آماده کنند.


این یک هدف بزرگ است و از توان یک دولت به تنهایی خارج است. منتها دولت می‌تواند کمک کند، سیاست‌گذاری کند، امکانات را بسیج کند و بقیه‌ی دستگاه‌ها هم به کمک بیایند تا این انسان‌ها آماده شوند. واقعیت امر این است که چشم دنیا به دستان مردمی است که در ایران زیر علم ولایت فقیه جمع شده‌اند. شما همه‌ی دنیا را که بگردید، به سختی می‌توانید آدم‌های سالم را در رأس امور پیدا کنید. خدا بر ما منت گذاشته، رهبر ما فردی است صالح که تحقیقاً تمام شرایط یک مدیر عالی بعد از امامان معصوم را دارد. دلسوزی ایشان اگر برای مستضعفین عالم بیشتر از مسلمین نباشد، کمتر هم نیست. یعنی چه؟ یعنی بقیه‌ی مردمی که در سایر نقاط دنیا هم هستند، چشم‌شان به اثبات کارآمدی نظام جمهوری اسلامی و بهره‌گیری از تجربیات نظام است.


حضرت امام (رحمت ‌الله علیه) می‌فرمایند که ما شریک غم همه‌ی مظلومان عالم هستیم؛ یعنی اگر ما قرار است کاری کنیم، نیرو تربیت کنیم و فکر و ذهن مردم را سامان‌دهی کنیم، این کار نه تنها برای ایران یا جهان اسلام، بلکه برای کل بشر است. به دلیل اینکه معارف دینی ما معارفی جهان‌شمول است و یقین داریم تنها معارف جهان‌شمول اسلام است که می‌تواند بشر را از بند ظلم و ستم و بندگی صاحبان و زر و زور و تزویر درآورد. تنها اسلام است که می‌تواند فاصله‌ی طبقاتی را در عالم برچیند، معنویت را به مردم برگرداند و خانواده را تربیت کند.


اولویت فرهنگی دولت بعدی در چه حوزه‌ای از فرهنگ باید باشد؟
دهه‌ی چهارم انقلاب، به فرموده‌ی مقام معظم رهبری، دهه‌‌ی پیشرفت و عدالت است. برخی از شمول پیشرفت را هم خود ایشان فرمودند. زمانی که نگاه می‌کنیم، می‌بینیم پیش‌زمینه‌ی پیشرفت مادی و ایجاد رفاه در جامعه، پیشرفت در بعضی از شاخصه‌هاست، مثل عزت و خودباوری و اخلاق. ما در این دهه قرار است کاری کنیم، قرار است اتفاق جدی بیفتد. ما قرار است ساخت درونی جامعه، روابط بین مردم، مردم و دولت و دولت با سایر دستگاه‌ها را تنظیم کنیم و در نهایت کاری کنیم که مؤلفه‌های اجتماعی اسلام اجرایی شود. این بحث بسیار مهمی است و دولت موظف است در این مسیر حرکت کند.


اینکه ما از بین امور فرهنگی بر یک موضوع خاص مثل موسیقی متمرکز شویم، به شکل کاریکاتوری به موضوع ورود کرده‌ایم. اگر بخواهیم در کل با یک جمله بگوییم، دولت بعدی باید متمرکز شود تا زمینه‌ی فکری، روحی، روانی و فرهنگی اجرای عملی احکام اسلام را، که قطعاً منافع همه‌ی مردم را در آنِ واحد تضمین خواهد کرد، تأمین کند. زمانی برای قانون‌نویسی یک شرط گذاشته شد، شرط‌ هم این بود که قانونی که تصویب می‌شود مغایر با شرع و قانون اساسی نباشد. دیگر دنبال این نبودیم که منطبق با شرع باشد؛ منتها امروز در این مرحله از عمر نظام مقدس جمهوری اسلامی باید متوجه باشیم که از ابتدا پایه‌ی قانون‌گذاری ما شرط انطباق با شرع را داشته باشد. در این صورت قطعاً دوباره‌کاری نخواهد شد و قوانین مرتب نسخ نمی‌شوند و منافع مردم‌ تأمین خواهد شد.


باید برای مردم در این فضا کار شود، مسئله جا بیفتد و مردم اعتماد کنند. ما در بعضی از عرصه‌ها، به فضل پروردگار، به این معارف دینی اعتماد کرده‌ایم و خوب هم جلو رفته‌ایم. ما با رویکرد دینی وارد مقوله‌ی جنگ شدیم و از آن طرف پیروزمند بیرون آمدیم. اگر دقت بفرمایید، رویکرد دینی مردم‌محور و مؤمن‌محور است و تکیه‌اش بر نهادهای مذهبی و خانواده است. این موضوع کمک می‌کند به ما که ان‌شاءالله مبانی خانواده را تقویت کنیم. باید دیدگاه مردم را در ارتباط با اجرایی بودن احکام اجتماعی اسلام تقویت کنیم. قطعاً این موضوع کارکرد خواهد داشت و مشکلات ما را حل خواهد کرد.


در تکمیل صحبت‌هایتان، اگر نکته‌ی خاصی دارید، بفرمایید.
ما راه‌های سختی را طی کرده‌ایم. بعد از جنگ یک دوره ما اقتصادمحور شدیم. وزن آدم‌ها و جریان‌های سیاسی را توانایی مالی و اقتصادی‌شان تعریف کردیم. بعد از آن، در دوره‌ای صحبت از فضای باز سیاسی، تعریف‌های گنگ وارداتی از مقوله‌ی سیاست و جامعه‌ی مدنی و... مطرح بود و وزن حرف‌ها را وزن دسته و قدرت رسانه‌ای‌اش معلوم می‌کرد.
به طور کلی، رویکرد باید انسان‌محور باشد. منتها انسانی که سر بر آستان یک خدای بزرگ می‌گذارد. تمرکز ما باید بر تربیت انسان‌هایی باشد که این رسالت بزرگ را انجام بدهند. به نظر می‌آید در سال¬های اخیر، فارغ از فضای سیاسی که امروز شاهد آن هستیم، ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب تقویت شده است. البته این به معنای آن نیست که باید همین کارها را تکرار کرد.

 پایان پیام/

کد خبر 304399

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha