به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری شبستان، گونهی ادبیات کودک و نوجوان زمانی پدید آمد که بزرگسالان متوجه شدند کودکان و نوجوانان به سبب گنجایشهای شناختی و ویژگیهای رشدی خود آمادگی پذیرش متنهای سنگین را ندارند و به متنهایی نیاز دارند که پاسخگوی دوره رشد آنها باشد. هرچه گروه سنی مخاطبان بالاتر برود، آنها به تدریج میتوانند داستانهایی را با واژگان بیشتر بشنوند. یکی از ویژگیهای این نوع ادبیات، پیوند ادبیات با سطح سواد کودکان است، چراکه کودک نوآموز تنها میتواند متنهای ساده را بخواند و بفهمد و هرچه سواد او بیشتر میشود، متنهایی با دایره واژگانی گستردهتر را درک میکند. کودکانی که به مرز نوجوانی و پس از آن میرسند میتوانند رمانهای متناسب با نیازهای خود را مطالعه کنند. امروزه این رمانها اغلب در قالب فانتزیها یا داستانهای علمی و تخیلی منتشر میشود. البته داستانهای واقعگرایی که بازتابدهنده احساسات و درگیریهای زیستی و اجتماعی نوجوانان در موضوعاتی مانند جدایی پدر و مادر، مرگ نزدیکان، بیماریها و عشقهای دوره نوجوانی است نیز به فراوانی منتشر میشود. ادبیات کودک نوجوان گونههای متنوعی دارد؛ از داستانهای مصور گرفته تا داستانهای فانتزی که امروزه از رایجترین گونهها در این حوزه است. شعر و ادبیات منظوم نیز بخش گستردهای از ادبیات کودکان و نوجوانان را تشکیل میدهد. همچنین افسانههای کهن گونهای گسترده است که به فراوانی در اختیار این گروه سنی قرار میگیرد.
جایگاه قوه تخیل در ادبیات کودک و نوجوان/ بروز خلاقیت کودکان
کتابهای کودک و نوجوان باید به لحاظ ساختار، درونمایه و شیوه ارائه با علاقهمندیها و تواناییها و نیازهای کودکان و نوجوانان متناسب باشد و در این میان محتوای آثار نقش بسیار مهمی ایفا میکند. عنصر تخیل اصلیترین ماهیت و جوهره ادبیات کودک و نوجوان است و شاید بتوان گفت در هر سنی گریز از واقعیت و غرق شدن در دنیای خیال لذتبخش است. قوه تخیل در بین کودکان بسیار قوی است. آنها عاشق هیجان و ماجراجوییاند و در عین حال، نیازمند امنیت نیز هستند؛ اینجاست که کتابهای تخیلی همه این عوامل را برای کودک تأمین میکند. اگر تخیل کودکان و نوجوانان به وسیله داستانهای مناسب جهت داده شود و از تخیل به تامل، تعقل و تفکر برسد، تخیل، وجه مثبتی داشته و برای رشد کودک نقش مثبتی ایفا کرده است، اما اگر تخیل به همان صورت تخیل باقی بماند و کودک رشد قوه عاقلهاش صورت نگیرد، طبیعتاً خسارتهایی به بار خواهد داشت.
کتابهای تخیلی، عشق به خواندن و و زبانآموزی را به کودک القا میکنند. کودک با خواندن این آثار، خود را در جهانی فراتر از جهان و منطق تحت سلطه بزرگسالان مییابد و جایگاهی مناسب برای تخلیه روانی از فشارهای تحمیلی مییابد و با قدرت تخیل بهآسانی به درک مفاهیم انتزاعی جهان پیرامون خود میرسد. این کتابها کودکان را به دنیای احساس و همچنین تجارب مختلف معرفی میکنند و به آنها کمک میکنند که به جهان از منظر کل نگاه کنند. مثل یک سفر هیجانی که لحظات خوشی را دارد، اما وسوسهها و گرفتاریهای خودش را هم دارد. هر کتابِ تخیلی حداقل کمی واقعیت در عمق ماجراهای اعجابآور و تعلیقیاش دارد. قدم نهادن به سوی واقعیت به کمک قوه تخیل منجر به بروز خلاقیت در کودکان میشود تا بتوانند جهان پیرامون خود را بهتر درک کنند.
نقش قصه گویی در شکوفایی خلاقیت کودکان
داستان و قصه در رشد شخصیت کودک نقش داشته و از طریق قصهها و داستانهای خوب کودک به بسیاری از ارزشهای اخلاقی چون پایداری، شجاعت، نوع دوستی، امیدواری، آزادگی، جوانمردی، طرفداری از حق و استقامت در مقابل زور پی میبرد که هسته بسیاری از قصهها و داستانها را تشکیل میدهند. پرورش حس زیبایی شناسی در کودک، توجه دادن کودک به دنیای اطرافش، پرورش عادات مفید، تشویق حس استقلال طلبی و خلاقیت کودک هدف اصلی قصه خوب برای بچهها است.
پایان پیام/
نظر شما