به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، رییس جمهور ایران در نیویورک سخنرانی کرد و این رسمی هر ساله است اما چرا این سخنان امسال به جای باز خورد منفی اطرافیان شنونده ها بدون نیاز به دستی که انها را روی صندلی بنشاند و یا هاله نوری که انها را مبهوت کندنشستند و گوش کردند و نکته ها را گرفتند .در این گزارش نگاهی مقایسه ای به این موضوع داریم.
محمود احمدی نژاددر نشت های خود هر سال با ادبیات مخصوصی که از یک استاد دانشگاه بعید بود سخن میگفت و در عین حال اصرار وی بر صمیمی و مردمی نشان دادن این ادبیات سبک جای تامل داشت زیرا در برخی موارد مردمی تریم مردم نیز این ادبیات عواماونه را نمی پذیرفتند.همچنین احمدی نژادبرای هشت سال، این رئیس جمهور محافظه کار، حاضران در مجمع عمومی سازمان ملل را به صلح و دوستی و برابری فراخواند و در ضمن از رو به زوال نهادن غرب و نابودی رژیم صهیونسیتی سخن گفت و هر بار به امریکا یاد آوری کرد که در حال از هم پاشیده شدن است . در چند سال آخر نیز احمدی نژاد می گفت ایران در برابر تحریم های سنگین، ایستادگی می کند. در این سال ها، ایران برنامه های هسته ای خود را پیش برد و در مقابل آمریکا و غرب قرار گرفت. در نتیجه پیروی از سیاست های تند، ریسک جنگ نیز افزایش یافت.
اما سخنان روحانی در شصت و هشتمین اجلاس سازمان ملل و گفتگوهای وی با رسانه ها و شخصیت های سیاسی و فرهنگی، هرچند مانند اکثر اظهارات رئیس دولت نهم و دهم در اجلاس سال های قبل، آتشین نبود و با صراحت هویت استکباری نظام سلطه را به چالش نکشید بنابراین نمی توان سخنان وی را به دور از بیان واقعیت ها و رویکرد حق طلبانه جمهوری اسلامی دانست. طرح موضوعاتی همچون «جهان علیه خشونت و افراطی گری» و طرح موضوع «ائتلاف برای صلح» در برابر «ائتلاف برای جنگ» توانست تا حدودی نظام سلطه را به چالش بکشد. روحانی در اظهارتش به خوبی نسبت به تحریم کشورمان اعتراض و از حقوق هسته ای کشورمان دفاع کرد و با اشاره به صلح مبتنی بر آرای مردم در همه دنیا به اوضاع سوریه و بحرین اشاره کرد و در فراز دیگری از سخنانش از حقوق فلسطینیان دفاع کرد و راه حل نظامی برای موضوع سوریه را غلط دانست. بر همین اساس باید از مواضع وی تقدیر کرد و امیدوار بود که روحانی همین مسیر را ادامه دهد.اما نکته مهم این بود که رو حانی با ادبیاتی که شاید از رو حیه روحانی بود وی سرچشمه می گیرد مبنر بدون مخاطب نرفت بلکه پا منبری هایش را نیز با خودش همراه کرد.
این شیخ کلید دار با رویکرد معتدلش بدون اینکه نامی از کسی ببرد ادبیات فاخرش را به کار برد و با ان نه تنها هنر مندیایرانیان در سخنوری را به کشورهای عضو نمایاند بلکه تن فردوسی را در گور نلرزاند.
روحانی دشمن شناخته شده را دواره نام نبرد و از روش نام نبرید تا فراموش شود درباره صهیونیست استفاده کرد. تمامی دنیا می دانند در فلسطین چه می گذرد و چه کسی در این رابطه مقصر است پس چه نیازی به هدر دادن واژه هاست ؟ مشخص است که امریکا در تمامی جنگ افروزی ها نقش دارد اما یاداوری مجدد ان تنها به جبهه گیری انها منجر میشود و روحانی با استفاده از فن بیان مناسب و زبان بدنی گویا در کنار لبخندی معنی دار حرف ایی قاطع و برتده را در پوششی ابریشمی تحویل حاضران داد.
کلام روحانی و لبخندهایش به حدی برای نتانیاهو گران تمام شد که در فرودگاه به رادیو اسرائیل گفت: قصد دارم در برابر چربزبانی و اغواگری ایران، حقایق را بیان کنم. بیان حقیقت در این برهه زمانی، برای صلح و امنیت جهانی و همچنین امنیت اسرائیل، ضروری است
نخستوزیر رژیم صهیونیستی پس از سخنرانی رئیسجمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل هم، ساعت 1 نیمه شب به وقت اسرائیل بیانیهای صادر کرد و اظهارات روحانی را «مملو از فریب» توصیف کرد. نتانیاهو به شدت از توجه جهانی به مواضع معتدل ایران و در انزوا قرار گرفتن ادبیات جنگطلبانه خود نگران شده است. هیئت اسرائیلی امسال تنها گروهی بود که به هنگام سخنرانی رئیسجمهور ایران سالن مجمع عمومی را ترک کرد و این یعنی رو حانی تیر خلاص را زده که اسراییل این چنین خود را ناچار می بیند.
به هرحال ادبیات به کار برده شده توسط دکتر روحانی مصداق حکمت، عزت و مصلحتی بود که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتند.
زیرا دنیا تحمیل و زورگویی را ندارد و واکنش نشان می دهد نرمش مقتدرانه در ادبیات رئیس جمهور ایران اسلامی کاملأ مشهود بود و وی ایران اسلامی را کشوری اهل گفتگو، منطق، دموکراتیک که به دنبال استقرار صلح عادلانه پایدار که مطلوب ملتهای جهان است معرفی کردند و این تصویر واقعی کشور ماست، تصویری که دشمنان نظام به دنبال تخریب آن بوده و با استفاده از ایرانستیزی، شیعهستیزی و اسلامستیزی در پی جلوگیری از الگو شدن ایران اسلامی در میان ملتهای جهان به خصوص ملتهای مسلمان هستند.
رسانه های غربی ایران احمدی نژاد را با ادبیات مقابله ای می شناختند اما شیخ تدبیر نشان داد می توان مقتدر بود و حرف ها را زد اما با تاکید بر حفظ ادب و صلح و توافق طرفینی!
القاء و انتقالِ صداقتِ گفتار به مخاطبین داخلی و بین المللی؛ هنری است که از بیان مستدل و لطیفِ توأم با تکریم گوینده نشأت میگیرد و البته باید مستظهر به فهم سرشار و ادراک حقایق توسط خود ناطق و احترام به شعور و شأن و منزلت مخاطب نیز باشد. ادب و احترامِ متجلی در گفتار، خود ناشی از همین فهم سرشار است و اهانت و بی ادبی در کلام، یقیناً به ناتوانیِ ادراکی و تفهیمیِ گوینده تعبیر میشود.
پایان پیام/
نظر شما